کلمه جو
صفحه اصلی

botox

انگلیسی به فارسی

بوتاکس


انگلیسی به انگلیسی

• botulin toxin, botulinum toxin type a

جملات نمونه

1. He Botoxed his forehead before the next film.
[ترجمه ترگمان]قبل از فیلم بعدی پیشانی اش را صاف می کند
[ترجمه گوگل]پیش از فیلم بعدی او قبل از بوتاکس قرار دارد

2. Getting Botoxed is pretty simple.
[ترجمه ترگمان]گرفتن Botoxed خیلی ساده است
[ترجمه گوگل]گرفتن بوتاکس بسیار ساده است

3. The curiously but hopefully not phonetically named Botox is injected into the forehead to smooth out the skin.
[ترجمه ترگمان]\"روش تزریق بوتاکس\" (\"بوتاکس\" (\"بوتاکس\")به صورت \"بوتاکس\" (\"بوتاکس\")به صورت بوتاکس، به پیشانی تزریق می شود تا پوست را صاف کند
[ترجمه گوگل]به طرز عجیب و غریبی، اما امیدوارم که بوتاکس به صورت فونیکلی نام نداشته باشد، برای جلوگیری از پوست، به پیشانی تزریق می شود

4. For headache treatment, Botox is injected into periorbital, frontalis, temporalis, and sometimes jaw muscles.
[ترجمه ترگمان]برای درمان سردرد، بوتاکس، به periorbital، frontalis، temporalis و گاهی ماهیچه های فک تزریق می شود
[ترجمه گوگل]برای درمان سردرد، بوتاکس به داخل عضلات دهلیزی، فرونتالیس، تمپورالیس و بعضی اوقات فک ها تزریق می شود

5. My skin specialist have suggested Botox injections.
[ترجمه ترگمان]متخصص پوست من تزریق بوتاکس را پیشنهاد داده است
[ترجمه گوگل]متخصص پوست من پیشنهاد تزریق بوتاکس کرده است

6. A good response to BOTOX is usually an indication that the patient will have long-term relief following surgical myotomy.
[ترجمه ترگمان]واکنش خوب به BOTOX معمولا نشانه این است که بیمار پس از جراحی ترمیمی دچار تسکین طولانی مدت خواهد شد
[ترجمه گوگل]پاسخ خوب به BOTOX معمولا نشانه ای از این است که بیمار پس از جراحی میتوم، طولانی تر می شود

7. Last year, 85000 Americans had Botox injections to freshen up their faces.
[ترجمه ترگمان]سال گذشته، ۸۵۰۰۰ آمریکایی تزریق بوتاکس را برای تازه کردن چهره هایشان صرف کرده بودند
[ترجمه گوگل]در سال گذشته، 85000 آمریکایی تزریق بوتاکس به فریز کردن چهره خود داشتند

8. Other treatments include Botox injections to the jaw muscle, and a biofeedback device called Grindcare.
[ترجمه ترگمان]درمان های دیگر شامل تزریق بوتاکس به ماهیچه فک و یک دستگاه biofeedback به نام Grindcare می باشد
[ترجمه گوگل]درمان های دیگر شامل تزریق بوتاکس به عضله فک و یک دستگاه بیوفیدبک به نام Grindcare است

9. Botox may not only provide a nonsurgical face-lift — it may also lift your spirits, new research suggests.
[ترجمه ترگمان]استفاده از بوتاکس (Botox)ممکن است نه تنها باعث بالا رفتن چهره شما شود - بلکه ممکن است روحیه شما را نیز بالا ببرد
[ترجمه گوگل]بوتاکس نه تنها یک چهره بدون جراحی را فراهم می کند، بلکه ممکن است روح شما را نیز افزایش دهد، تحقیقات جدید نشان می دهد

10. Others may have invested in cosmetic surgery, botox or laser treatments.
[ترجمه ترگمان]برخی دیگر ممکن است در جراحی زیبایی، botox یا درمان های لیزری سرمایه گذاری کرده باشند
[ترجمه گوگل]دیگران ممکن است در جراحی زیبایی، بوتاکس یا لیزر سرمایه گذاری کرده اند

11. You can get Botox injections for that forehead wrinkle.
[ترجمه ترگمان]تو می تونی آمپول Botox بزنی به خاطر اون پیشونی چین
[ترجمه گوگل]شما می توانید تزریق بوتاکس برای چین و چروک پیشانی دریافت کنید

12. BOTOX can block the nerves and muscles between the nerve impulse to excessive contraction of small muscle relaxation, thus achieving the effect of wrinkles.
[ترجمه ترگمان]BOTOX می توانند اعصاب و ماهیچه ها را بین ایمپالس های عصبی به انقباض بیش از اندازه ماهیچه کوچک مسدود کنند و در نتیجه به اثر چین و چروک دست پیدا کنند
[ترجمه گوگل]بوتاکس می تواند اعصاب و عضلات را بین ضربه ای عصبی به انقباض بیش از حد آرامش عضلات کوچک متوقف کند، در نتیجه اثر چروک ها را به دست می آورد

13. My doctor said Botox relaxes the head and neck muscles that cause migraines.
[ترجمه ترگمان]پزشک من گفت که بوتاکس، مغز و ماهیچه های گردن را آسوده می کند که موجب میگرن می شوند
[ترجمه گوگل]دکتر من گفت بوتاکس عضلات سر و گردن را که باعث میگرن می شود، آرام می کند

14. Botox is the marketing name given to a neurotoxin called botulinum toxin A.
[ترجمه ترگمان]بوتاکس، نام بازاریابی است که به a botulinum به نام toxin A داده شده است
[ترجمه گوگل]بوتاکس نام تجاری تجویز شده به عصبی است که بوکسولینوم توکسین A به آن داده می شود

پیشنهاد کاربران



کلمات دیگر: