کلمه جو
صفحه اصلی

bedim


معنی : با ابر پوشاندن، تیره کردن، ابری یا مانند ابر کردن
معانی دیگر : (قدیمی) مزین، آذین شده، تزیین شده، آراسته، (چشم ها و دید) تار کردن، تاریک کردن، مبهم کردن

انگلیسی به فارسی

تیره کردن، با ابر پوشاندن، ابری یا مانند ابر کردن


خوابیدن، تیره کردن، با ابر پوشاندن، ابری یا مانند ابر کردن


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: bedims, bedimming, bedimmed
• : تعریف: to make dim, dark, or obscure.
مشابه: obscure

• darken; make unclear

مترادف و متضاد

با ابر پوشاندن (فعل)
becloud, bedim, overcloud

تیره کردن (فعل)
mud, obscure, fog, dim, gloom, blur, shade, bedim, overcloud, darken, tarnish, overcast

ابری یا مانند ابر کردن (فعل)
bedim


کلمات دیگر: