کلمه جو
صفحه اصلی

ageless


معنی : نا محدود، بدون عمر معینی
معانی دیگر : ابدی، بی پایان، جاودانه، جوان نما، به سن نامشخص، همیشه جوان

انگلیسی به فارسی

بی وقفه، نا محدود، بدون عمر معینی


بدون عمر معینی، نامحدود


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: agelessly (adv.), agelessness (n.)
(1) تعریف: not aging or showing the effects of aging.

(2) تعریف: appearing to exist forever; eternal.
مشابه: timeless

- these ageless hills
[ترجمه ترگمان] این تپه های کهن،
[ترجمه گوگل] این تپه های بی نظیر

• eternal, immortal; not showing signs of growing older
if you describe someone or something as ageless, you mean that it is impossible to tell how old they are.

مترادف و متضاد

نامحدود (صفت)
wide, ageless, unlimited, infinite, unbounded, limitless, illimitable, unrestrained, unqualified, indeterminable

بدون عمر معینی (صفت)
ageless

جملات نمونه

1. ferdowsi's fame is ageless
شهرت فردوسی جاودانه است.

2. She is beautiful and, at forty-three, somehow ageless.
[ترجمه ترگمان]او خوشگل است و در چهل و سه ساله، به نوعی پیر می شود
[ترجمه گوگل]او زیبا است و، در چهل و سوم، به نوعی بی نظیر است

3. Her face seemed to be ageless.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که صورتش هرگز پیر نخواهد شد
[ترجمه گوگل]چهره اش به نظر می رسید بی پایه است

4. She was rich, beautiful and seemingly ageless.
[ترجمه ترگمان]او ثروتمند، زیبا و ظاهرا پیر بود
[ترجمه گوگل]او غنی، زیبا و به ظاهر بی نظیر بود

5. Yet the ageless question continued to plague us.
[ترجمه ترگمان]با این حال، سوال کهن ادامه پیدا کرد
[ترجمه گوگل]با این حال، پرسش بی سابقه ما را ادامه داد

6. Her face seemed ageless in the dim light, and she was stifling shivers.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که صورتش در نور ضعیف عمر می کند، و او می لرزد
[ترجمه گوگل]چهره اش در نور کم منحصر به فرد به نظر می رسید، و دشمنان خشمگین می شد

7. The jagged outline of ageless stone suggested the lost, the ancient.
[ترجمه ترگمان]خطوط دندانه داری که از سنگ فرش شده بود، از دست رفته، از دست رفته بود
[ترجمه گوگل]طرح ناهموار از سنگ بی پیرایه، گم شده، باستانی را پیشنهاد کرد

8. Her beauty appeared ageless.
[ترجمه ترگمان]زیبایی اش پیر شده بود
[ترجمه گوگل]زیبایی او بی نظیر ظاهر شد

9. She looks utterly fabulous and bizarrely ageless, a perfect cross between a living Sindy doll and the girl next door.
[ترجمه ترگمان]خیلی شگفت انگیز و دوست داشتنی به نظر می رسد، یک صلیب بی نقص بین یک عروسک موجود زنده و دختر همسایه
[ترجمه گوگل]او به نظر می رسد کاملا افسانه و عجیب و غریب بی وقفه، یک کراس کامل بین عروس سیندی زندگی می کنند و دختر بعدی در کنار

10. An ageless love myth continues in the years of love story.
[ترجمه ترگمان]افسانه عشق به سن در طول سال ها داستان عشق ادامه دارد
[ترجمه گوگل]افسانه عشق عصرانه در سالهای داستان عشق ادامه دارد

11. The child ever dwells in the mystery of ageless time.
[ترجمه ترگمان]کودک همواره در اسرار زمان موعود زندگی می کند
[ترجمه گوگل]کودک همیشه در رمز و راز از زمان بی حوصله ساکن است

12. The origin of the universe is an ageless topic.
[ترجمه ترگمان]منشا جهان یک موضوع ageless
[ترجمه گوگل]منشاء جهان یک موضوع بی نظیر است

13. Boys and girls stuck in time, ageless, feral as a pack of wild dogs.
[ترجمه ترگمان]پسران و دختران در زمان، پیر و پیر، مانند یک گله سگ وحشی به سر می برند
[ترجمه گوگل]پسران و دختران در زمان، بی تردید، به عنوان یک بسته از سگ های وحشی، به دام افتاده بودند

Ferdowsi's fame is ageless.

شهرت فردوسی جاودانه است.



کلمات دیگر: