1. They won't be able to hold out much longer under this sort of bombardment.
[ترجمه ترگمان]آن ها قادر نخواهند بود مدت زیادی تحت این نوع بمباران مقاومت کنند
[ترجمه گوگل]آنها نمی توانند مدت بیشتری تحت این نوع بمباران قرار گیرند
2. He tried to hold out for higher paying by rejecting signature to the contract.
[ترجمه ترگمان]او تلاش کرد تا با رد کردن امضای قرارداد، حقوق بیشتری پرداخت کند
[ترجمه گوگل]او سعی کرد با رد امضای قرارداد برای پرداخت بیشتر پرداخت کند
3. Hold out your hands with your palms facing downwards.
[ترجمه ترگمان]دسته ات رو با کف دستت بگیر که رو به پایین قرار داره
[ترجمه گوگل]دستان خود را با کف دست خود را به سمت پایین برگزار کنید
4. He seems to hold out no hope of success.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که او هیچ امیدی به موفقیت ندارد
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد هیچ امیدی برای موفقیت ندارد
5. Doctors hold out little hope of her recovering.
[ترجمه ترگمان]پزشکان امیدوارند که او بهبود یابد
[ترجمه گوگل]پزشکان امید کمی به بهبودی او دارند
6. I don't hold out much hope of finding a buyer.
[ترجمه ترگمان]امید زیادی برای پیدا کردن یک خریدار ندارم
[ترجمه گوگل]امید زیادی برای پیدا کردن یک خریدار ندارم
7. Consumer groups still hold out hope that the president will change his mind.
[ترجمه ترگمان]گروه های مصرف کننده هنوز امیدوارند که رئیس جمهور ذهن خود را تغییر دهد
[ترجمه گوگل]گروه های مصرف کننده هنوز امیدوارند که رئیس جمهور ذهن خود را تغییر دهد
8. The forthcoming talks hold out the hope of real arms reductions.
[ترجمه ترگمان]مذاکرات آینده، امید به کاهش واقعی سلاح را نشان می دهند
[ترجمه گوگل]مذاکرات پیش رو امید به کاهش واقعی اسلحه را از دست می دهند
9. He can only hold out a few more weeks.
[ترجمه ترگمان] اون فقط میتونه چند هفته دیگه دووم بیاره
[ترجمه گوگل]او فقط می تواند چند هفته دیگر را نگه دارد
10. I didn't know how much longer I could hold out against their relentless questioning.
[ترجمه ترگمان]نمی دانستم تا چه حد ممکن است بتوانم جلوی سوال بی relentless آن ها را بگیرم
[ترجمه گوگل]من نمی دانستم که چه قدر می توانم در برابر پرسش های بی قید و شرط خودم نگهداری کنم
11. Tom is likely to hold out for more than 300 pound's price.
[ترجمه ترگمان]به احتمال زیاد تام بیش از ۳۰۰ پوند قیمت دارد
[ترجمه گوگل]احتمال دارد که تام به قیمت بیش از 300 پوند برسد
12. I can't hold out much hope that the weather will improve.
[ترجمه ترگمان]من نمی تونم امیدوار باشم که هوا رو به بهبود بگذارد
[ترجمه گوگل]من نمیتوانم خیلی امیدوار باشم که آب و هوا بهبود خواهد یافت
13. 'How long will our fresh water supplies hold out?' captain asked.
[ترجمه ترگمان]این آب جدید چقدر طول میکشه؟ ناخدا پرسید:
[ترجمه گوگل]چقدر طول می کشد که آب تازه آب مانده است؟ کاپیتان پرسید:
14. We can't hold out against industrialization any longer.
[ترجمه ترگمان]دیگر نمی توانیم جلوی industrialization را بگیریم
[ترجمه گوگل]ما دیگر نمی توانیم در برابر صنعتی شدن مقاومت کنیم
15. Some thought they would hold out until Sunday. The realists knew that the game was already up.
[ترجمه ترگمان]بعضی ها خیال می کردند که تا یکشنبه بیرون خواهند آمد واقع گرایان می دانستند که این بازی پیش از این آغاز شده است
[ترجمه گوگل]بعضی فکر می کردند که تا یکشنبه نگه می دارند Realists می دانستند که این بازی تا به حال ساخته شده است
16. France has been the holdout in trying to negotiate an end to the dispute.
[ترجمه ترگمان]فرانسه در تلاش برای مذاکره برای پایان دادن به این مناقشه بوده است
[ترجمه گوگل]فرانسه در تلاش برای مذاکره برای پایان دادن به اختلاف است
17. It's time to shame holdouts like the USA into signing the treaty.
[ترجمه ترگمان]زمان شرم holdouts مثل آمریکا در امضای پیمان است
[ترجمه گوگل]وقت آن است که ایالات متحده را به امضای معاهده بسپاریم
18. If Torricelli, the last holdout, had supported the amendment, it looked likely to pass.
[ترجمه ترگمان]اگر روشنفکر، آخرین holdout، از این اصلاحیه حمایت می کرد، احتمالا رد می شد
[ترجمه گوگل]اگر Torricelli، آخرین نگهدارنده، این اصلاحیه را پشتیبانی کرده بود، احتمالا به نظر می رسید
19. Cleveland avoided a holdout by Thomas, the highest selected player to come to terms this summer.
[ترجمه ترگمان]کلیولند توسط توماس، که بالاترین بازیکن منتخب برای رسیدن به این تابستان بود، اجتناب کرد
[ترجمه گوگل]کلیولند از تیم توماس، بازیکنانی که بیشترین انتخاب را انتخاب کرده بودند، از این تابستان امتناع ورزید
20. It can also increase to a certain extent holdout stretch.
[ترجمه ترگمان]همچنین می تواند تا حد معینی گسترش یابد
[ترجمه گوگل]همچنین می تواند تا حدودی افزایش یابد
21. The basketball star was a holdout until they offered more money.
[ترجمه ترگمان]این ستاره بسکتبال تا زمانی که پول بیشتری پیشنهاد کردند، یک holdout بود
[ترجمه گوگل]ستاره بسکتبال تا زمانی که پول بیشتری ارائه می داد، نگهداری می شد
22. When you tread pattern is too thin and holdout is too thick causes the ink curing.
[ترجمه ترگمان]وقتی که الگوی tread خیلی باریک است و holdout خیلی ضخیم است، جوهر درمان خیلی ضخیم است
[ترجمه گوگل]هنگامی که الگوی تیرگی شما خیلی ضخیم است و ضخیم شدن آن باعث ضخیم شدن جوهر می شود
23. How long will our food supply holdout?
[ترجمه ترگمان]تامین غذای ما چقدر طول می کشد؟
[ترجمه گوگل]مدت زمان نگهداری مواد غذایی ما چقدر است؟
24. Holdout: Resistance to ink absorption of a paper.
[ترجمه ترگمان]holdout: مقاومت در برابر جذب مرکب یک کاغذ
[ترجمه گوگل]Holdout: مقاومت به جوهر جذب کاغذ
25. Their star pitcher was a holdout for six weeks.
[ترجمه ترگمان]pitcher Their برای شش هفته a بود
[ترجمه گوگل]شکارچیان ستاره آنها شش هفته بود
26. Transfer card printing and membership card when heating compression(Sentence dictionary), heated holdout binders melting and substrate bonded.
[ترجمه ترگمان]کارت انتقال کارت و کارت عضویت در هنگام فشرده سازی heating (جمله لغت جملات)، holdout binders را گرم کرده و زیر لایه پیوند می دهد
[ترجمه گوگل]چاپ کارت انتقال و کارت عضویت در هنگام فشرده سازی حرارت (فرهنگ لغت حکم)، گرم نگهدارنده باطله ذوب و بستر باند
27. Because the density of water - based ink color, covered up thick holdout, colors and transparency.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که تراکم رنگ جوهر بر پایه آب، holdout ضخیم، رنگ ها و شفافیت را پوشانده است
[ترجمه گوگل]از آنجا که تراکم رنگ جوهر بر پایه آب، پوشش ضخیم، رنگ و شفافیت را پوشش می دهد
28. If the UV energy band and power changes, will affect the holdout after curing performance.
[ترجمه ترگمان]اگر گروه انرژی UV و تغییرات قدرت UV، بعد از پرداخت عملکرد، بر the اثر بگذارند
[ترجمه گوگل]اگر باند انرژی انرژی و UV تغییر می کند، پس از عمل خنثی سازی، پس از خنک شدن عملکرد را تحت تاثیر قرار می دهد
29. The IAEA's additional protocol, which allows for more aggressive, short-notice inspections should be made universal, through concerted efforts to persuade key holdout states to join.
[ترجمه ترگمان]پروتکل اضافی آژانس بین المللی انرژی اتمی که اجازه کنترل بیشتر و short را می دهد باید فراگیر شود، از طریق تلاش های هماهنگ برای متقاعد کردن دولت های عضو کلیدی برای پیوستن به آن ها
[ترجمه گوگل]پروتکل الحاقی آژانس بین المللی انرژی اتمی که اجازه می دهد بازرسی های تهاجمی تر و سریع تر از طریق هماهنگی برای متقاعد ساختن کشورهای اصلی برای پیوستن به آن، جهانی شود
30. All coated sheets were evaluated for their post - calendering ink holdout, gloss, and surface strengths.
[ترجمه ترگمان]تمامی صفحات پوشش داده شده برای نقاط قوت post، holdout، و مقاومت های سطحی شان مورد ارزیابی قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]تمام ورق های پوشش داده شده برای چسباندن جوهر پستالنگری، رنگ براق و خطوط سطحی مورد بررسی قرار گرفتند