1. ivory white
سپید عاجی
2. an ivory box
جعبه ی (ساخته شده از) عاج
3. he inlays the table with ivory
او با عاج میز را خاتم کاری می کند.
4. My shirt is more ivory colour than white.
[ترجمه ترگمان]پیراهن من از رنگ عاج بیشتر است تا سفید
[ترجمه گوگل]پیراهن من بیشتر از رنگ سفید عاج است
5. They don't really, in their ivory towers, understand how pernicious drug crime is.
[ترجمه ترگمان]آن ها واقعا، در برج های عاج شان، درک می کنند که جنایت تا چه حد خطرناک است
[ترجمه گوگل]آنها واقعا در برجهای عاج خود نمی فهمند که جرم و جنایت مواد مخرب چیست؟
6. The beads were carved from solid ivory.
[ترجمه ترگمان]مهره ها از عاج محکم تراشیده شده بود
[ترجمه گوگل]دانه ها از عاج جامد حک شده بودند
7. He showed him how to blow into the ivory mouthpiece.
[ترجمه ترگمان]به او نشان داد که چگونه دهن عاج را منفجر کند
[ترجمه گوگل]او به او نشان داد چگونه می تواند به دهان عضله ضربه بزند
8. The EU is demanding an end to the ivory trade.
[ترجمه ترگمان]اتحادیه اروپا خواستار پایان دادن به تجارت عاج است
[ترجمه گوگل]اتحادیه اروپا خواستار پایان تجارت عاج است
9. The ivory gull often follows polar bears to feed on the remains of seal kills.
[ترجمه ترگمان]مرغ دریایی عاج اغلب به دنبال خرس های قطبی است که از بقایای of تغذیه می کنند
[ترجمه گوگل]قورباغه عاج اغلب به دنبال خرس های قطبی برای تغذیه باقی می ماند
10. The export of ivory is now strictly controlled.
[ترجمه ترگمان]اکنون صادرات عاج به شدت تحت کنترل است
[ترجمه گوگل]صادرات عاج در حال حاضر به شدت کنترل می شود
11. There is no legal market for African ivory, which is good news for the elephants.
[ترجمه ترگمان]هیچ بازار قانونی برای عاج آفریقا وجود ندارد که خبر خوبی برای فیل ها است
[ترجمه گوگل]هیچ بازار حقوقی برای عاج آفریقایی وجود ندارد، که خبر خوبی برای فیل ها است
12. Elephants used to be hunted for the ivory from their tusks.
[ترجمه ترگمان]فیل ها به خاطر عاج شان از tusks شکار می کردند
[ترجمه گوگل]فیل ها برای عاج از سگ های خود شکار می شوند
13. Academics sitting in ivory towers have no understanding of what is important for ordinary people.
[ترجمه ترگمان]آکادمیک که در برج های عاج نشسته اند هیچ درکی از آنچه برای مردم عادی اهمیت دارد ندارند
[ترجمه گوگل]دانشگاهیان که در برجهای عاج نشسته اند، درک نمی کنند که برای مردم عادی اهمیت دارد
14. My grandmother has some jewelry made of ivory.
[ترجمه ترگمان]مادربزرگم مقداری جواهر از عاج دارد
[ترجمه گوگل]مادر بزرگ من برخی از جواهرات ساخته شده از عاج است
15. The Ivory Coast became the world's leading cocoa producer.
[ترجمه ترگمان]ساحل عاج بزرگ ترین تولید کننده کاکائو شد
[ترجمه گوگل]ساحل عاج تولید کننده پیشرو در تولید کاکائو جهان شد