1. car fumes contaminate the air
دود ماشین هوا را آلوده می کند.
2. One secret military unit tried to contaminate the drinking water of the refugees.
[ترجمه ترگمان]یک واحد نظامی مخفی تلاش کرد تا آب آشامیدنی پناهندگان را آلوده کند
[ترجمه گوگل]یک واحد نظامی مخفی سعی کرد آب آشامیدنی پناهندگان را آلوده کند
3. Foreigners are seen to contaminate their precious homogeneity and disturb the peace.
[ترجمه ترگمان]خارجی ها دیده می شوند که همگنی گران بها را آلوده کرده و صلح را مختل می کنند
[ترجمه گوگل]دیده می شود که خارجی ها همگنی گرانبها خود را آلوده کرده و صلح را تحمل می کنند
4. Publicity before the trial can contaminate a jury.
[ترجمه ترگمان]تبلیغات پیش از محاکمه می تواند هیات منصفه را آلوده کند
[ترجمه گوگل]تبلیغات قبل از محاکمه می تواند یک هیئت منصفه را آلوده کند
5. That monkey viruses can contaminate live vaccines is not in doubt.
[ترجمه ترگمان]این ویروس ها میمون می توانند واکسن های زنده را آلوده کنند، در شک نیست
[ترجمه گوگل]این ویروس های ماری می توانند واکسن های زنده را آلوده کنند بدون شک
6. This drip could contain bacteria and contaminate other food.
[ترجمه ترگمان]این قطره می تواند حاوی باکتری باشد و مواد غذایی دیگر را آلوده کند
[ترجمه گوگل]این قطره می تواند حاوی باکتری باشد و مواد غذایی دیگر را آلوده کند
7. Common ingredients likely to contaminate products with formaldehyde include quaternium- DMDM hydantoin, imidazolidinyl urea and diazolidinyl urea.
[ترجمه ترگمان]مواد اولیه که به احتمال زیاد محصولاتی را آلوده می کنند شامل formaldehyde - DMDM hydantoin، imidazolidinyl اوره و diazolidinyl اوره می باشند
[ترجمه گوگل]مواد معدنی مشترک که احتمالا محصولات فرمالدئید را آلوده می کنند عبارتند از: کواترنیم- DMDM هیدانتوین، امیدآزادیلینیل اوره و دیازالیدیلین اوره
8. Landfills can contaminate drinking-water if they not properly constructed.
[ترجمه ترگمان]محل های دفن زباله اگر به درستی ساخته نشوند، آب آشامیدنی را آلوده می کنند
[ترجمه گوگل]دفن زباله ها می تواند آب آشامیدنی را آلوده کند، اگر به درستی ساخته نشده باشند
9. Idling a vehicle can also contaminate engine oil and accelerate the deterioration of engine components.
[ترجمه ترگمان]idling یک وسیله نقلیه می تواند روغن موتور را آلوده کرده و خرابی اجزای موتور را تسریع کند
[ترجمه گوگل]رانندگی با رانندگی یک خودرو نیز می تواند روغن موتور را آلوده و بدتر شدن اجزای موتور را تسریع بخشد
10. The sources of organisms that may contaminate the wound are numerous.
[ترجمه ترگمان]منابع ارگانیسم هایی که ممکن است زخم را آلوده کنند بیشمار هستند
[ترجمه گوگل]منابع ارگانیسم هایی که ممکن است زخم را آلوده کنند، زیاد است
11. Now you wear lab coat so you don't contaminate toner processing.
[ترجمه ترگمان]حالا تو لباس آزمایشگاه می پوشی که به پودر جوهر آلوده نشی
[ترجمه گوگل]اکنون کت آزمایشگاهی را می پوشید تا پردازش تونر را آلوده نکنید
12. Juices left in bags that contained raw meat can contaminate the cooked leftovers.
[ترجمه ترگمان]Juices در کیسه هایی که حاوی گوشت خام بودند، باقی مانده را آلوده می کنند
[ترجمه گوگل]آب میوه ها در کیسه های حاوی گوشت خام وجود دارد که می تواند مانده های پخته شده را آلوده کند
13. I know the rats are a worry because they are so dangerous and can contaminate food.
[ترجمه ترگمان]من می دانم که موش ها نگران هستند چون خیلی خطرناک هستند و می توانند غذا را آلوده کنند
[ترجمه گوگل]من می دانم که موش ها نگران هستند زیرا آنها خیلی خطرناک هستند و می توانند غذا را آلوده کنند
14. Water rising through abandoned mines could pollute rivers, kill wildlife and contaminate drinking water.
[ترجمه ترگمان]آب از طریق مین های رها شده می تواند رودخانه ها را آلوده کرده، حیات وحش را نابود کرده و آب آشامیدنی آلوده را آلوده کند
[ترجمه گوگل]افزایش آب از طریق معادن رها شده می تواند رودخانه ها را آلوده کند، حیات وحش را بکشند و آب آشامیدنی را آلوده کنند
15. The issue was whether or not the bacteria in his body would contaminate the local ecosystem.
[ترجمه ترگمان]مساله این بود که آیا باکتری ها در بدن او اکوسیستم محلی را آلوده خواهند کرد یا نه
[ترجمه گوگل]مسئله این است که آیا باکتری در بدن او آلوده به اکوسیستم محلی است یا نه