کلمه جو
صفحه اصلی

islamist

انگلیسی به فارسی

اسلامگرایان


انگلیسی به انگلیسی

• specialist in islamic studies; follower of islam

جملات نمونه

1. Above all, the exact number of armed Islamists is not known.
[ترجمه ترگمان]از همه مهم تر تعداد دقیق اسلام گرایان مسلح مشخص نیست
[ترجمه گوگل]بالاتر از همه، تعداد دقیق اسلامگرای مسلح شناخته نشده است

2. Many Islamists now acknowledge the importance of what Islamism began by rejecting utterly: democracy.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از اسلام گرایان اکنون اهمیت آنچه که اسلام گرایی با رد کامل آن آغاز کرد را تایید می کنند: دموکراسی
[ترجمه گوگل]بسیاری از اسلام گرایان در حال حاضر اهمیت اسلامگرائی را که کاملا با رد شدن از آن مطرح شده است، تایید می کنند: دموکراسی

3. His government cited the threat from Islamist extremists.
[ترجمه ترگمان]دولت او تهدید افراط گرایان اسلامی را ذکر کرده است
[ترجمه گوگل]دولت او به تهدید افراط گرایان اسلامی اشاره کرد

4. Lobbying by countries threatened by Islamist ideas and plots in Britain could also shift the inertia.
[ترجمه ترگمان]Lobbying توسط کشورهای تهدید شده توسط عقاید و توطئه های اسلام گرا در بریتانیا نیز می تواند این رکود را تغییر دهد
[ترجمه گوگل]لابیگری توسط کشورهای تهدید شده توسط ایده ها و طرح های اسلامی در بریتانیا نیز می تواند اینرسی را تغییر دهد

5. The Islamist extremism nurtured by a succession of military rulers of Pakistan has now come to haunt its well-intentioned but lamentably weak elected civilian government.
[ترجمه ترگمان]افراط گرایی اسلام گرا که با جانشینی حاکمان نظامی پاکستان پرورش یافته است، اکنون آمده است تا نیت خیر خود را به دست آورد، اما دولت غیر نظامی ضعیفی را به عنوان دولت غیر نظامی انتخاب کرد
[ترجمه گوگل]افراطی گری اسلامی که توسط جانشینی از حاکمان نظامی پاکستان پرورش یافته است، اکنون به هدف غلبه بر حکومت غیرنظامی منتخب با اهداف خیرخواهانه و ناگهانی ضعیف است

6. He complained about the treatment of jailed U. S. Islamist militant John Walker Lindh, and others.
[ترجمه ترگمان]او از درمان متهم به زندانی شدن به زندان خودداری کرد اس جان واکر Lindh، ستیزه جوی اسلامی، و دیگران
[ترجمه گوگل]او در مورد درمان جان واکر لیندا، ستیزه جویان جنگجوی U S و دیگران شکایت کرد

7. Authorities say a homegrown radical Islamist group, the Indian Mujahideen, carried out the bomb attacks in several cities.
[ترجمه ترگمان]مقامات می گویند که یک گروه اسلام گرای رادیکال محلی، مجاهدین هند، حملات بمب گذاری در چندین شهر را انجام داده است
[ترجمه گوگل]مقامات می گویند که یک گروه اسلامگرای رادیکال و به اصطلاح مجاهدین هند، حملات بمبی در چندین شهر انجام داده است

8. Is it a scared refusal to see Islamist terrorism for the implacable, irrational enemy it is?
[ترجمه ترگمان]آیا این امتناع از دیدن تروریسم اسلام گرا برای دشمن آشتی ناپذیر و غیر منطقی است؟
[ترجمه گوگل]آیا امتناع از ترس از دیدن تروریسم اسلامگرایانه برای دشمن محض، غیر منطقی است؟

9. Then it decided to give technicals to Islamist militias allied with the government.
[ترجمه ترگمان]سپس تصمیم گرفت به شبه نظامیان اسلامگرا وابسته به دولت تسلیم شود
[ترجمه گوگل]سپس تصمیم گرفت که به شبه نظامیان اسلامگرا که با دولت همکاری می کنند، فنی بفرستند

10. An Islamist militant group has claimed responsibility for the attack.
[ترجمه ترگمان]یک گروه شبه نظامی اسلامی مسئولیت این حمله را بر عهده گرفته است
[ترجمه گوگل]یک گروه ستیزه جوی اسلام گرا مسئولیت حمله را بر عهده گرفته است

11. They say he is an Islamist threat to the separation of religion and government in Turkey.
[ترجمه ترگمان]آن ها می گویند که او یک تهدید اسلامی برای جدایی دین و دولت در ترکیه است
[ترجمه گوگل]آنها می گویند او یک تهدید اسلامی برای جدایی دین و دولت در ترکیه است

12. Islamist militants threatened to kill her.
[ترجمه ترگمان]شبه نظامیان اسلام گرا تهدید کردند که او را خواهند کشت
[ترجمه گوگل]ستیزه جویان اسلام گرا او را کشتند

13. This would expose the weakness of the Islamist parties.
[ترجمه ترگمان]این امر ضعف احزاب اسلامی را آشکار می سازد
[ترجمه گوگل]این امر موجب ضعف احزاب اسلامی می شود

14. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!

15. In the early months of reformasi, dozens of Islamist parties sprang up.
[ترجمه ترگمان]در ماه های اولیه of، ده ها گروه اسلامی از جا جستند
[ترجمه گوگل]در ماه های اولیه اصلاحات، ده ها تن از احزاب اسلامی به وجود آمدند

پیشنهاد کاربران



کلمات دیگر: