1. beard the lion (in his den)
آدم نیرومند یا سرشناسی را در محل قدرت خودش مورد حمله یا مخالفت و غیره قرار دادن
2. goat's beard
ریش بز
3. his beard doesn¨t scratch,it just tickles
ریش او خراش نمی دهد بلکه فقط به خارش می اندازد.
4. sparse beard
ریش کم پشت
5. stubby beard
ریش زبر و کوتاه
6. that beard makes him look old
ریش،او را پیر نشان می دهد.
7. woolly beard
ریش پشم مانند
8. a fake beard
ریش دروغی
9. a scraggly beard
ریش کوسه
10. the rough beard of a man who has not shaved in two days
ریش زبر مردی که دو روز است ریش نتراشیده
11. scorch somebody's beard
سبیل کسی را دود دادن،سخت تنبیه کردن
12. he suffered his beard to grow
او گذاشت ریشش بلند شود.
13. the old man's beard was (as) white as snow
ریش پیرمرد مثل برف سفید بود.
14. to wear along beard
ریش بلند داشتن
15. darwin had a long beard
داروین ریش بلندی داشت.
16. experience has salted his beard
تجربه ریش او را سفید کرده است.
17. if he shaved his beard he would look much younger
اگر ریشش را بتراشد خیلی جوانتر به نظر خواهد آمد.
18. my father had rough beard
پدرم ریش زبری داشت.
19. i still remember the prickle of my father's beard on my cheeks
هنوز (احساس) زبری ریش پدرم بر روی گونه هایم را به یاد دارم.
20. wouldn't it be a laugh to shave his beard while he is sleeping?
آیا خنده دار نخواهد بود اگر ریشش را در خواب بتراشیم ؟
21. He shaved his beard with a new.
[ترجمه ترگمان]ریش خود را با یک دست نو تراشید
[ترجمه گوگل]او ریش خود را با یک جدید تکان داد
22. You need to barber that beard of yours.
[ترجمه ترگمان] تو باید اون ریش تو رو اصلاح کنی
[ترجمه گوگل]شما نیاز به آرایشگری که ریش شماست
23. He sported a neat goatee beard.
[ترجمه ترگمان]ریش داشت و ریش داشت
[ترجمه گوگل]او یک ریش بی دست و پا را پوشانده بود
24. If he shaved his beard he would look much younger.
[ترجمه ترگمان]اگر ریش خود را تراشید، بسیار جوان تر به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]اگر او ریش خود را تراشید، او خیلی جوانتر خواهد شد
25. It took courage for her to beard the board of directors.
[ترجمه ترگمان]برای او شجاعت داشت که هیات مدیره را ریش کند
[ترجمه گوگل]برای او شجاعت او را به ریش هیئت مدیره
26. His beard straggles because he hasn't shaven for a week.
[ترجمه ترگمان]ریشش به این علت است که یک هفته است که نتوانسته است ریشش را اصلاح کند
[ترجمه گوگل]ریش او به این دلیل است که او برای یک هفته برای او اصرار ندارد
27. He has decided to grow a beard and a moustache.
[ترجمه ترگمان]اون تصمیم گرفته که ریش و سبیل پرورش بده
[ترجمه گوگل]او تصمیم گرفته است که ریش و سبیل را رشد دهد
28. He has a long, straggly grey beard.
[ترجمه ترگمان]ریش خاکستری بلندی دارد
[ترجمه گوگل]او ریش بلند و ریز خاکستری دارد