کلمه جو
صفحه اصلی

aficionado


معنی : طرفدار، هواخواه
معانی دیگر : هنر دوست، ورزش دوست، دوستار

انگلیسی به فارسی

عاشق، هواخواه، طرفدار


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: aficionados
• : تعریف: an enthusiast or fan, as of an art, a sport, or a pastime.
مشابه: fan

• fanatic, fan, enthusiastic follower (of a boy or man)

مترادف و متضاد

fan


Synonyms: connoisseur, devotee, enthusiast, fanatic


طرفدار (اسم)
devotee, advocate, adherent, sympathizer, aficionado, partisan, bigot, disciple, zealot, governor, sovereign, henchman

هواخواه (اسم)
devotee, adherent, aficionado, disciple, enthusiast

جملات نمونه

1. I happen to be an aficionado of the opera, and I love art museums.
[ترجمه ترگمان]تصادفا an از اپرا بودم، و من عاشق موزه های هنری بودم
[ترجمه گوگل]اتفاق می افتد که یک طرفدار اپرا باشد، و من عاشق موزه هنر هستم

2. Like a crossword aficionado you developed an affinity with certain compilers - and from Ximenes you stayed well clear!
[ترجمه ترگمان]مثل a crossword که با برخی از compilers affinity و از Ximenes ای که تو در آن جا مانده بودی علاقه پیدا کرده بودی!
[ترجمه گوگل]مانند یک متفکر جدول کلمات متقاطع، شما با کامپایلرهای خاصی ارتباط برقرار کردید و از Ximenes به خوبی روشن شدید!

3. Captain McArthur was a musical comedy aficionado, and not pleased when Mrs Kingswood spoke critically of the form.
[ترجمه ترگمان]کاپیتان McArthur a کمدی داشت و وقتی خانم Kingswood از این شکل انتقاد می کرد خوشحال نبود
[ترجمه گوگل]کاپیتان مک آرتور یک طرفدار کمدی موسیقی بود، و خوشحال نبود که خانم کینگسوود از نظر شکل انتقادی صحبت کرد

4. Sauto is an aficionado.
[ترجمه ترگمان] Sauto \"an\" - ه
[ترجمه گوگل]Sauto یک علاقه مندان است

5. AS ANY aficionado of whodunnits will know, lifting and analysing fingerprints is a tedious task.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که هر نوعی از whodunnits ها می دانند، بلند کردن و تحلیل اثر انگشت کار خسته کننده است
[ترجمه گوگل]به عنوان یکی از طرفداران whodunnits می دانیم، بلند کردن و تجزیه و تحلیل اثر انگشت یک کار خسته کننده است

6. A modern world "Coach House" for the automobile aficionado with two bedroom Guest House that has been designed to spoil your quests both with stunning Ocean and mountain Views.
[ترجمه ترگمان]یک \"خانه مربی جدید\" برای اتوموبیل سازی اتومبیل با دو مهمان اتاق اتاق خواب که برای خراب کردن جستجوهای شما هم با اقیانوس خیره کننده و هم Views کوهستانی طراحی شده است
[ترجمه گوگل]'مربی خانه' مدرن جهان برای علاقه مندان به خودرو با مهمان خانه دو خوابه است که طراحی شده است برای رهایی از ماموریت های خود را با چشم انداز خیره کننده اقیانوس و کوه

7. As a security aficionado, I was interested in his reply to something Nielsen had written.
[ترجمه ترگمان]به عنوان a امنیتی، من به جوابی که \"نلسن\" نوشته بود علاقه داشتم
[ترجمه گوگل]به عنوان یکی از طرفداران امنیت، من به پاسخ او به چیزی که نیلسن نوشته بود علاقمند بودم

8. Are you a video game aficionado?
[ترجمه ترگمان]تو داری بازی بازی می کنی؟ - - - - - - - - - - - - - - - - - -
[ترجمه گوگل]آیا شما علاقه مند به یک بازی ویدیویی هستید؟

9. Former hippie, former jailbird, former aficionado of crack cocaine, Felix Dennis built one of the most successful privately owned magazine empires in the world.
[ترجمه ترگمان]رهبر سابق هیپی، jailbird، aficionado سابق کرک کوکائین، یکی از موفق ترین امپراطوری ها را در مجله خصوصی جهان بنا کرد
[ترجمه گوگل]فلیکس دنیس، قبیله سابق زندانی سابق، طرفدار سابق کوکائین کراک، یکی از موفق ترین امپراتوری مجلات خصوصی در جهان را ساخت

10. This is good news for postcard aficionado Drene Brennan.
[ترجمه ترگمان]این خبر خوبیه برای \"aficionado Drene\" و \"برنن\"
[ترجمه گوگل]این خبر خوبی برای دوستداران کارت پستال Drene Brennan است

11. Are you an art aficionado?
[ترجمه ترگمان]تو an هنر هستی؟
[ترجمه گوگل]آیا شما یک هنرمند هنری هستید؟

12. I'm a real opera aficionado.
[ترجمه ترگمان] من یه aficionado واقعی اپرا هستم
[ترجمه گوگل]من یک طرفدار واقعی اپرا هستم

13. They are back to being an attraction for the aficionado only.
[ترجمه ترگمان] اونا فقط برای the جذب میشن
[ترجمه گوگل]آنها فقط جذابیت را برای طرفداران دارند

14. The Apollo collection is a wonderful addition for any Mahalia Jackson aficionado.
[ترجمه ترگمان]مجموعه آپولو علاوه بر هر فیلم دیگری که به نام \"جکسون\" خوانده می شود، بسیار عالی است
[ترجمه گوگل]مجموعه آپولو فوق العاده فوق العاده برای هر علاقه مهاجر جاهدان Mahalia است

15. The 1972 National Commission on Marihuana and Drug Use had unanimously recommended decriminalization. It was "The Great Stoned Age," in the words of author and drug aficionado Martin Torgoff.
[ترجمه ترگمان]کمیسیون ملی مبارزه با مواد مخدر در سال ۱۹۷۲ به اتفاق آرا decriminalization را توصیه کرد این \"عصر بزرگ Stoned\" به گفته نویسنده و drug مارتین Torgoff بود
[ترجمه گوگل]کمیته ملی ملی مارحیانا و مواد مخدر در سال 1972 به اتفاق آرا توصیه کرد که قانون اساسی را لغو کند به گفته مارتین تورگفف، نویسنده و علاقه مند به مواد مخدر، 'عصر بزرگ سنگسار' بود

پیشنهاد کاربران

طرفدار

هوا خواه


کلمات دیگر: