دکان کشتی
junk shop
دکان کشتی
جملات نمونه
1. This china came from a junk shop.
[ترجمه ترگمان]این چین از یک مغازه بنجل امده است
[ترجمه گوگل]این چین از یک فروشگاه ناخواسته آمده است
[ترجمه گوگل]این چین از یک فروشگاه ناخواسته آمده است
2. I bought this old table in a junk shop.
[ترجمه مریم] من این میز قدیمی را از یک سمساری خریدم
[ترجمه ترگمان]من این میز قدیمی رو تو یه مغازه آشغال خریدم[ترجمه گوگل]این میز قدیمی را در یک فروشگاه ناخواسته خریدم
3. Their junk shop was full of chairs, trunks, ornaments, and other miscellaneous objects.
[ترجمه ترگمان]فروشگاه Their پر از صندلی ها، صندوق ها، تزیینات و دیگر اشیا مختلف بود
[ترجمه گوگل]مغازه آشغال آنها پر از صندلی ها، تنه ها، زیور آلات و سایر وسایل دیگر بود
[ترجمه گوگل]مغازه آشغال آنها پر از صندلی ها، تنه ها، زیور آلات و سایر وسایل دیگر بود
4. Recently I opened a cupboard in a junk shop and there, sure enough, was a skeleton, swinging.
[ترجمه ترگمان]اخیرا یک قفسه را در یک مغازه بنجل فروشی باز کردم و آن جا، مطمئن بودم که یک اسکلت است و تاب می خورد
[ترجمه گوگل]اخیرا یک کمد در یک فروشگاه ناخواسته باز کردم و در آنجا، به اندازه کافی مطمئن بود، اسکلت، نوسان داشت
[ترجمه گوگل]اخیرا یک کمد در یک فروشگاه ناخواسته باز کردم و در آنجا، به اندازه کافی مطمئن بود، اسکلت، نوسان داشت
5. I'd carried it back from a local junk shop.
[ترجمه ترگمان]من آن را از یک مغازه آشغال محلی بر می داشتم
[ترجمه گوگل]من آن را از یک فروشگاه ناخواسته محلی منتقل کردم
[ترجمه گوگل]من آن را از یک فروشگاه ناخواسته محلی منتقل کردم
6. She came across a valuable vase in a junk shop.
[ترجمه ترگمان]اون با یه گلدون پر از ارزش تو یه مغازه بنجل اومد
[ترجمه گوگل]او یک گلدان ارزشمند در مغازه آشغال گرفت
[ترجمه گوگل]او یک گلدان ارزشمند در مغازه آشغال گرفت
7. In a junk shop, you must browse nibbleaa touch of the goods that lie about you.
[ترجمه ترگمان]در یک مغازه بنجل، شما باید nibbleaa کالاهایی که در اطراف شما دروغ می گویند را مرور کنید
[ترجمه گوگل]در یک فروشگاه ناخواسته، شما باید لمس نیببلیا کالاها را که در مورد شما دروغ است، مرور کنید
[ترجمه گوگل]در یک فروشگاه ناخواسته، شما باید لمس نیببلیا کالاها را که در مورد شما دروغ است، مرور کنید
8. I stumbled across this silver bracelet in the junk shop down the road.
[ترجمه ترگمان]به این دست بند نقره ای که در مغازه بنجل فروشی پایین جاده افتاده بود برخورد کردم
[ترجمه گوگل]من در سراسر این دستبند نقره ای در مغازه ناخواسته در جاده گریختم
[ترجمه گوگل]من در سراسر این دستبند نقره ای در مغازه ناخواسته در جاده گریختم
9. Doyle was just climbing out of the shattered window of the junk shop.
[ترجمه ترگمان]دو یل از پنجره خرد شده فروشگاه بیرون آمده بود
[ترجمه گوگل]دویل فقط از پنجره ی شکسته ی مغازه ی ناخواسته صعود کرد
[ترجمه گوگل]دویل فقط از پنجره ی شکسته ی مغازه ی ناخواسته صعود کرد
10. A lot of families are planted had vegetable, buy needs goods to junk shop.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از خانواده ها سبزیجات هستند و به خرید اجناس بنجل نیاز دارند
[ترجمه گوگل]بسیاری از خانواده ها کاشته شده اند سبزیجات، خرید نیاز به کالاهای آشغال
[ترجمه گوگل]بسیاری از خانواده ها کاشته شده اند سبزیجات، خرید نیاز به کالاهای آشغال
11. This is the other great attraction of the true junk shop.
[ترجمه ترگمان]این یکی از جاذبه های مهم دیگر مغازه بنجل فروشی است
[ترجمه گوگل]این یکی دیگر از جاذبه های بزرگ فروشگاه معیوب است
[ترجمه گوگل]این یکی دیگر از جاذبه های بزرگ فروشگاه معیوب است
پیشنهاد کاربران
سِمساری
سمساری
Junk : آت و آشغال
Junk : آت و آشغال
کلمات دیگر: