کلمه جو
صفحه اصلی

beautification


معنی : زیبا سازی، قشنگی
معانی دیگر : قشنگی، زیبا سازی

انگلیسی به فارسی

قشنگی، زیباسازی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the process of making (something) beautiful, or the results of such a process.

- President Johnson's First Lady put her efforts into the beautification of America.
[ترجمه ترگمان] بانوی اول رئیس جمهور جانسون، تلاش های خود را در زیباسازی آمریکا به پایان رساند
[ترجمه گوگل] بانوی اول رئیس جمهور جانسون تلاش هایش را در زمینه لوازم آرایش آمریکا انجام داد

• making beautiful, prettification; act of enhancing; decorating

مترادف و متضاد

زیباسازی (اسم)
beautification

قشنگی (اسم)
beautification, pulchritude

جملات نمونه

1. city beautification
زیبا سازی شهر

2. Ornamental hydrophyte is an indispensable material for afforestation, beautification and purification of waterscape and also a main element in making up gardening waterscape.
[ترجمه ترگمان]Ornamental hydrophyte یک ماده ضروری برای جنگلکاری، زیباسازی و خالص سازی of و همچنین یک عنصر اصلی در ساخت waterscape باغبانی است
[ترجمه گوگل]هیدروفیت زینتی یک ماده ضروری برای جنگل زدایی، زیبایی و تصفیه آبهای سطحی و همچنین یک عنصر اصلی در ساخت باغ آبزی است

3. The Cost of Beautification: Taking cues from the 2008 Beijing Olympic Games, the Indian government is determined to show a vibrant, clean, and modern face to the world.
[ترجمه ترگمان]هزینه of سازی: در نظر گرفتن نشانه هایی از بازی های المپیک ۲۰۰۸ پکن، دولت هند مصمم است که یک چهره فعال، تمیز و مدرن را به جهان نشان دهد
[ترجمه گوگل]هزینه از دستگاه نشانه گرفتن از 2008 بازی های المپیک پکن، دولت هند مصمم است برای نشان دادن یک چهره پر جنب و جوش، تمیز، مدرن و به جهان است

4. Helen is on the beautification committee of the city.
[ترجمه ترگمان]هلن در کمیته زیباسازی شهر است
[ترجمه گوگل]هلن در کمیته زیباسازی شهر است

5. Devotes lives at home the environment to the beautification, creates the good light culture.
[ترجمه ترگمان]devotes در خانه خود در محیط زیباسازی زندگی می کند، و فرهنگ خوب نور را ایجاد می کند
[ترجمه گوگل]زندگی در منزل را به محیط زیست اختصاص می دهد به زیبایی، فرهنگ نور خوب ایجاد می کند

6. Tea table, resemble an elf same, in the beautification of the bedroom personate is worn indispensable costar part.
[ترجمه ترگمان]میز چای، مانند یک جن خانگی به یک جن خانگی شبیه است، در قشنگی نقش personate نقش indispensable
[ترجمه گوگل]میز چای، شبیه یک elf همان، در لوازم آرایش از اتاق خواب personat بخشی ضروری ضروری فرسوده است

7. This protects both goods and beautification the goods.
[ترجمه ترگمان]این امر هم از کالاها و هم برای زیباسازی کالاها محافظت می کند
[ترجمه گوگل]این کالا از هر دو کالا و لوازم آرایشی محافظت می کند

8. Even the pain, but also the beautification of the subconscious.
[ترجمه ترگمان]حتی درد، بلکه همچنین زیباسازی ضمیر ناخودآگاه
[ترجمه گوگل]حتی درد، بلکه زیبایی ناخودآگاه

9. So it is scientific beautification to use repair factor.
[ترجمه ترگمان]بنابراین این زیباسازی علمی است که از عامل تعمیر استفاده کند
[ترجمه گوگل]بنابراین، استفاده از علم برای استفاده از عامل تعمیر است

10. The carpet of beautification bedroom, accept person favour increasingly.
[ترجمه ترگمان]فرش اتاق خواب زیباسازی را به طور فزاینده ای پذیرش می کند
[ترجمه گوگل]فرش اتاق خواب لوازم آرایشی، پذیرش فرد به طور فزاینده

11. Easiness - with little beautification and expression but a kind of peace acquired through the trial of time.
[ترجمه ترگمان]easiness - با زیبایی و حالت چهره، اما نوعی آرامش در زمان محاکمه به دست آمد
[ترجمه گوگل]راحتی - با کمی beautification و بیان، اما نوع صلح به دست آمده از محاکمه زمان

12. The mayor convoked a committee to discuss the beautification of the city.
[ترجمه ترگمان]شهردار کمیته ای را به اجلاس فراخواند تا درباره زیباسازی شهر بحث و گفتگو کند
[ترجمه گوگل]شهردار یک کمیته برای بحث در مورد زیباسازی شهر تشکیل داد

13. Have very good beautification the room effect, decoration effect is extremely nice!
[ترجمه ترگمان]داشتن تاثیر اتاق بسیار خوب است، اثر تزیین بسیار خوب است!
[ترجمه گوگل]زیبایی بسیار خوب اتاق اثر، اثر دکوراسیون بسیار خوب است!

14. For instance: Bracketplant, evergreen cane, Tian Naxing, beautification environment while rise to purify airy action.
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال: Bracketplant، cane همیشه سبز، تیان Naxing، محیط زیباسازی در حالی که برای پاک کردن اقدام شجاعانه بالا می روند
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال Bracketplant، عصا همیشه سبز، تیان Naxing، محیط زیست، در حالی که افزایش برای تمیز کردن عمل هوا


کلمات دیگر: