کلمه جو
صفحه اصلی

grow up

انگلیسی به فارسی

(شخص) بزرگ شدن، رشد کردن، (حیوان) بالغ شدن


(دوستی، عادت، دلوابستگی) به وجود آمدن، شکل گرفتن


رشد کن


انگلیسی به انگلیسی

عبارت ( phrase )
• : تعریف: to become mature.
مترادف: mature
مشابه: bloom, blossom, develop

• mature, grow older
behave as an adult!, stop behaving like a child; behave responsibly

مترادف و متضاد

Mature and become an adult


Start to develop; to flourish


Stop acting as or like a child


جملات نمونه

1. It take courage to grow up and turn out to be who you really are.
[ترجمه ترگمان]آن شجاعت را به خود می گیرد که بزرگ شود و تبدیل به کسی شود که واقعا هستید
[ترجمه گوگل]شجاعت رشد و شکوفایی را برای شما به ارمغان می آورد

2. As we grow up, we realize it becomes less important to have more friends and more important to have real ones.
[ترجمه درویشی] همانطور که ما رشد می کنیم، متوجه می شویم اهمیت کمتری دارد دوستان بیشتری داشته باشیم و ( متوجه می شویم ) اهمیت بیشتری دارد که یک دوست واقعی داشته باشیم.
[ترجمه ترگمان]وقتی بزرگ می شویم، متوجه می شویم که داشتن دوستان بیشتر و داشتن چیزهای مهم تر، اهمیت کمتری دارد
[ترجمه گوگل]همانطور که رشد می کنیم، ما متوجه می شویم که اهمیت بیشتری برای داشتن دوستان بیشتر و مهم تر بودن آن ها وجود دارد

3. All plants like to grow up toward the sunlight.
[ترجمه 🦋] همه گیاهان دوست دارند به سمت نور خورشید رشد کنند
[ترجمه ترگمان]همه گیاهان مایل هستند که به سمت نور خورشید بزرگ شوند
[ترجمه گوگل]همه گیاهان دوست دارند تا به سمت نور خورشید رشد کنند

4. I don't think that when people grow up, they will become more broad-minded and can accept everything. Conversely, I think it's a selecting process, knowing what's the most important and what's the least. And then be a simple man.
[ترجمه ترگمان]من فکر نمی کنم که وقتی مردم بزرگ شوند، more و broad می شوند و می توانند همه چیز را بپذیرند در مقابل، من فکر می کنم این یک فرآیند انتخاب است، دانستن اینکه مهم ترین و مهم ترین چیز است و بعد مرد ساده ای باش
[ترجمه گوگل]من فکر نمی کنم که وقتی مردم رشد می کنند، بیشتر در معرض دید عموم قرار می گیرند و می توانند همه چیز را بپذیرند برعکس، من فکر می کنم این یک فرآیند انتخاب است، دانستن آنچه مهم است و حداقل و سپس یک مرد ساده باشد

5. All plants like to grow up towards the sunlight.
[ترجمه ترگمان]همه گیاهان مایل هستند که در نور خورشید رشد کنند
[ترجمه گوگل]تمام گیاهان دوست دارند تا نسبت به نور خورشید رشد کنند

6. 't think that when people grow up, they will become morebroad-minded and can accept everything. Conversely, I think it's aselecting process, knowing what's the most important and what's theleast. And then be a simple man.
[ترجمه Matin] فکر نمی کنیم وقتی افراد بزرگ می شوند ، ذهنیت بیشتری پیدا می کنند و می توانند همه چیز را بپذیرند. برعکس ، من فکر می کنم این فرایند انتخاب است ، دانستن اینکه مهمترین و مهمترین آن چیست. و سپس یک انسان ساده باش.
[ترجمه ترگمان]فکر نکنید که وقتی مردم بزرگ می شوند، آن ها morebroad می شوند و می توانند همه چیز را بپذیرند در مقابل، من فکر می کنم که این فرآیند aselecting است، و دانستن اینکه چه چیزی مهم تر است و چه چیزی است و بعد مرد ساده ای باش
[ترجمه گوگل]فکر می کنم زمانی که مردم رشد می کنند، به فضایی بیشتر تبدیل می شوند و می توانند همه چیز را بپذیرند برعکس، من فکر می کنم که فرآیند انتخاب است، دانستن آنچه که مهم است و از همه مهمتر است و سپس یک مرد ساده باشد

7. Love makes man grow up or sink down.
[ترجمه Mahde . Org] عشق باعث میشه که انسان رشد کند
[ترجمه ترگمان]عشق باعث می شود انسان بزرگ شود یا غرق شود
[ترجمه گوگل]عشق باعث می شود انسان رشد کند و یا فرو رود

8. He wants his children to grow up in his adopted homeland.
[ترجمه T.N] او می خواهد فرزندانش در سرزمین خوانده اش بزرگ شوند.
[ترجمه T.N] شهرهای جدید به بیابان تبدیل می شوند.
[ترجمه ترگمان]او می خواهد فرزندانش در سرزمین مادری خود بزرگ شوند
[ترجمه گوگل]او می خواهد فرزندان خود را در میهن خود در کشور خود رشد دهد

9. New cities grow up into desert.
[ترجمه ترگمان]شهرهای جدید در صحرا رشد می کنند
[ترجمه گوگل]شهرهای جدید به بیابان رشد می کنند

10. We do not wish her to grow up dumb like the average doll.
[ترجمه T.N] ما آرزو نمی کنیم که او مانند یک عروسک معمولی گنگ بزرگ شود.
[ترجمه ترگمان]ما نمی خواهیم مثل یک عروسک معمولی بزرگ شود
[ترجمه گوگل]ما نمی خواهیم او مانند گربه به طور متوسط ​​لقمه رشد کند

11. Children grow up with a mixture of character traits from both sides of their family.
[ترجمه ترگمان]کودکان با ترکیبی از ویژگی های شخصیتی هر دو طرف خانواده خود بزرگ می شوند
[ترجمه گوگل]کودکان با ترکیبی از صفات شخصیتی از هر دو طرف خانواده خود رشد می کنند

12. Kate was in a hurry to grow up, eager for knowledge and experience.
[ترجمه ترگمان]کیت عجله داشت که بزرگ شود و مشتاق دانش و تجربه باشد
[ترجمه گوگل]کیت عجله کرد تا رشد کند، مشتاق دانش و تجربه است

13. In its natural habitat, the hibiscus will grow up to 25ft.
[ترجمه ترگمان]در زیستگاه طبیعی خود، hibiscus تا ۲۵ فوت رشد خواهند کرد
[ترجمه گوگل]در زیستگاه طبیعی آن، هبیوسک تا 25 فوتی رشد می کند

14. My daughter is in such a hurry to grow up.
[ترجمه ترگمان]دختر من عجله داره که بزرگ بشه
[ترجمه گوگل]دختر من عجله دارد تا رشد کند

15. Naturally enough, she wanted her child to grow up fit and strong.
[ترجمه ترگمان]طبیعی است که او بچه خود را برای بزرگ شدن و قوی نگه دارد
[ترجمه گوگل]به اندازه کافی طبیعی، او می خواست فرزند خود را رشد و مناسب و قوی است

پیشنهاد کاربران

become bigger

به عظیمت رسیدن

آره معناش همون بزرگ شدن با بالغ شدن هست این لغت واقعا خیلی آسونه نسبت به بقیه لغات

بزرگ شدن

رشد


بالغ شدن

کامل شدن

رشد کردن

بزرگ کردن

عاقل و بالغ شدن

Roshd kardan

ادب شدن

بزرگ شدن - رشدکردن

به تعالی رسیدن

به حد کمال رسیدن

بالیدن

change from a child to an adult

فقط به معنی رشد کردن

به سن بلوغ رسیدن
رشد
بزرگ شدن

رشد سریع


رشد
بزرگ شدن
بالغ شدن
means change from a child to an adult


قد کشیدن
فرق بین grow و grow up
grow به معنی رشد کردن و بزرگ شدن
grow up به معنی قد کشیدن و بزرگ شدن همراه با چیزی یا کسی یا در جایی

بزرگ شدن یا رشد کردن در هر دو حالت یه معنی میده

To become adult

means change from a child to an adult
Roshd kardan
Bozorg shodan
Ghad keshidan

افزایش دادن ، گسترش دادن

بزرگ شدن
Grow up means change from a child to an adult

به سن بلوغ رسیدن




Mavens Chang from a child to an adult
که به معنای بزرگ شدن هست

Chang from a child to an adult
که به معنای بزرگ شدن هست

نمو

become older
بزرگ شدن

بالغ شدن
رشد کردن
به سن بلوغ رسیدن

رشد کردن
بزرگ شدن

grow up means change from a child to an a dult

means change from a child to an adult
بزرگ شدن


bozorg shodan
roshd kardan

بزرگ شدن به سن بزرگی رسیدن رشد کردن


مهم شدن، اهمیت پیدا کردن، معروف شدن، دیده شدن

افتضاح


گروه

بزرگ شدن رشد

رشدکردن
بزرگ شدن
( برای انسان فقط به کارمیرود یعنی برای شئ یاحیوانات بکارنمیرود )

بالغ شدن یا بزرگ شدن

مانند یک بزرگسال رفتار ن!
بچه نشو !

به معنی بزرگ شدن، رشد کردن و هر مترادف دیگه ای که برای این دو واژه وجود داره مثل قد کشیدن



Like it👍😊

به سن بلوغ رسیدن ( در دختران شامل پریود شدن می باشد👙🤰 )

توسعه یافتن

روییدن


بزرگ شدن یا به سن بلوغ رسیدن


کلمات دیگر: