سپاسگزاری، حق شناسی، امتنان، شکرگزاری
gratefulness
سپاسگزاری، حق شناسی، امتنان، شکرگزاری
انگلیسی به فارسی
امتنان، قدردانی
سپاسگزاري
انگلیسی به انگلیسی
• thankfulness, appreciation
جملات نمونه
1. the patient expressed his gratefulness to his doctor
مریض مراتب حق شناسی خود را به دکترش ابراز کرد.
2. Send you our everlasting feeling of gratefulness and thankfulness on this special day.
[ترجمه ترگمان]به خاطر این روز خاص، احساس حق شناسی و سپاسگزاری ما را به شما تحویل خواهد داد
[ترجمه گوگل]در این روز خاص احساس وفاداری و سپاسگزار بودن ما را برای ما ارسال کنید
[ترجمه گوگل]در این روز خاص احساس وفاداری و سپاسگزار بودن ما را برای ما ارسال کنید
3. Gratefulness boosts your sense of belonging; your sense of belonging in turn boosts your Common Sense.
[ترجمه ترگمان]Gratefulness احساس تعلق شما را افزایش می دهد؛ احساس تعلق شما به تغییر حس مشترک شما را افزایش می دهد
[ترجمه گوگل]قدردانی شما احساس تعلق شما را افزایش می دهد؛ احساس تعلق شما به نوبه خود حس مشترک شما را افزایش می دهد
[ترجمه گوگل]قدردانی شما احساس تعلق شما را افزایش می دهد؛ احساس تعلق شما به نوبه خود حس مشترک شما را افزایش می دهد
4. I wish to express my gratefulness to you for instructing my child.
[ترجمه ترگمان]دلم می خواهد از اینکه به بچه من تعلیم بدهی، تشکر کنم
[ترجمه گوگل]می خواهم به خاطر آموزش فرزندم از شما سپاسگزارم
[ترجمه گوگل]می خواهم به خاطر آموزش فرزندم از شما سپاسگزارم
5. Send you our everlasting feeling of gratefulness and thankfulness on thellos special day.
[ترجمه ترگمان]احساس حق شناسی و سپاسگزاری ما در روز خاص را به شما منتقل خواهد کرد
[ترجمه گوگل]احساس تعهد و سپاسگزارانه ما در روز خاص تلولو را برای ما ارسال کنید
[ترجمه گوگل]احساس تعهد و سپاسگزارانه ما در روز خاص تلولو را برای ما ارسال کنید
6. Affection and gratefulness is the source of my inspiration.
[ترجمه ترگمان]حق شناسی و حق شناسی منبع الهام من است
[ترجمه گوگل]عشق و دلدادگی منبع الهام من است
[ترجمه گوگل]عشق و دلدادگی منبع الهام من است
7. You have our respect and gratefulness. This is Teachers' Day and a time to be grateful to all teachers.
[ترجمه ترگمان]شما احترام و حق شناسی خود را دارید این روز معلمان و زمان قدردانی از همه معلمان است
[ترجمه گوگل]شما احترام و سپاسگزاری دارید این روز معلم است و زمان برای سپاس از همه معلمان است
[ترجمه گوگل]شما احترام و سپاسگزاری دارید این روز معلم است و زمان برای سپاس از همه معلمان است
8. Send you our evercontinueing feeling of gratefulness and thankfulness on the special day.
[ترجمه ترگمان]احساس سپاسگزاری و سپاسگزاری ما در روز خاص را به شما می فرستد
[ترجمه گوگل]در روز خاصی به ما احساس تعهد و سپاسگویی ما بفرستید
[ترجمه گوگل]در روز خاصی به ما احساس تعهد و سپاسگویی ما بفرستید
9. Send you our evercontinueing feeling gratefulness and thankfulness on the special day.
[ترجمه ترگمان]احساس سپاسگزاری و سپاسگزاری ما در روز خاص را به شما می فرستد
[ترجمه گوگل]در روز خاصی، احساسات و سپاسگزار بودن ما را به ما تحویل دهید
[ترجمه گوگل]در روز خاصی، احساسات و سپاسگزار بودن ما را به ما تحویل دهید
10. Then with a heart of gratefulness, everything turns out to be gorgeous.
[ترجمه ترگمان]بعد با قلبی از سپاسگزاری همه چیز معلوم شد که با شکوه است
[ترجمه گوگل]سپس با یک قلب سپاسگزار، همه چیز تبدیل به زرق و برق دار می شود
[ترجمه گوگل]سپس با یک قلب سپاسگزار، همه چیز تبدیل به زرق و برق دار می شود
11. Our gratefulness shall not be turned into idolization. Instead reciprocate to his true love - other sentient being.
[ترجمه ترگمان]سپاسگزاری ما نباید به idolization تبدیل شود به جای آن، در مقابل عشق حقیقی خودش، به عنوان یک موجود حساس دیگر نیز عمل می کند
[ترجمه گوگل]سپاسگزار ما نباید تبدیل به بت پرستی شود در عوض سوء تفاهم به عشق واقعی خود - دیگر موجودی ذهنی است
[ترجمه گوگل]سپاسگزار ما نباید تبدیل به بت پرستی شود در عوض سوء تفاهم به عشق واقعی خود - دیگر موجودی ذهنی است
12. Gratefulness drives out alienation; there is not room for both in the same heart.
[ترجمه ترگمان]Gratefulness از خود بیگانگی نشان می دهد؛ هیچ جایی برای هر دو در قلب یک سان وجود ندارد
[ترجمه گوگل]قدردانی بیگانه می شود برای هر دو در همان قلب وجود ندارد
[ترجمه گوگل]قدردانی بیگانه می شود برای هر دو در همان قلب وجود ندارد
13. To serve the community with wisdom, compassion and gratefulness.
[ترجمه ترگمان]برای خدمت به جامعه با عقل، دلسوزی و سپاسگزاری
[ترجمه گوگل]برای خدمت به جامعه با خرد، محبت و سپاسگزار
[ترجمه گوگل]برای خدمت به جامعه با خرد، محبت و سپاسگزار
14. I send you everlasting feelings of gratefulness and thankfulness.
[ترجمه ترگمان]من احساس حق شناسی و سپاسگزاری شما را به شما می فرستم
[ترجمه گوگل]من به شما احساسات قدردانی سپاسگزار و سپاسگزار را می فرستم
[ترجمه گوگل]من به شما احساسات قدردانی سپاسگزار و سپاسگزار را می فرستم
15. A tiny gratefulness can give us a lasting positive mood, which requires our consciousness and gratefulness.
[ترجمه ترگمان]یک سپاسگزاری کوچک می تواند یک حالت مثبت پایدار به ما بدهد که به آگاهی و سپاسگزاری ما نیاز دارد
[ترجمه گوگل]افتخار کوچک می تواند به ما یک خلق مثبت پایدار بدهد که به هوشیاری و قدردانی ما نیاز دارد
[ترجمه گوگل]افتخار کوچک می تواند به ما یک خلق مثبت پایدار بدهد که به هوشیاری و قدردانی ما نیاز دارد
پیشنهاد کاربران
gratefulness ( noun ) = سپاسگذاری، قدردانی
examples:
1 - With the intention of trustworthily representing the different recommendations and gratefulness from our clients, we have maintained texts in its original language.
ما به قصد ارائه توصیه های مختلف و قدردانی از مشتریان خود ، متون را به زبان اصلی آن حفظ کرده ایم.
2 - I remember it with joy and gratefulness for all the times spent there.
من آن را با شادی و سپاسگزاری برای تمام زمانهایی که در آنجا گذرانده ام به خاطر می آورم.
3 - He was met with abuse as well as gratefulness for his visits.
او با توهین و همچنین قدردانی بخاطر دیدارهایش روبرو شد.
examples:
1 - With the intention of trustworthily representing the different recommendations and gratefulness from our clients, we have maintained texts in its original language.
ما به قصد ارائه توصیه های مختلف و قدردانی از مشتریان خود ، متون را به زبان اصلی آن حفظ کرده ایم.
2 - I remember it with joy and gratefulness for all the times spent there.
من آن را با شادی و سپاسگزاری برای تمام زمانهایی که در آنجا گذرانده ام به خاطر می آورم.
3 - He was met with abuse as well as gratefulness for his visits.
او با توهین و همچنین قدردانی بخاطر دیدارهایش روبرو شد.
کلمات دیگر: