1. Weathermen can predict the weather correctly most of the time.
هواشناسان بیشتر اوقات می توانند به درستی وضع هوا را پیش بینی کنند
2. Who can predict the winner of the Superbowl this year?
چه کسی می تواند برنده جام برتر را پیش بینی کند؟
3. Laura thought she could predict what I would do, but she was wrong.
لورا فکر کرد می تواند پیش بینی کند من چکار می کنم، اما او در اشتباه بود
4. i predict that it will be a boy
پیشگویی می کنم که پسر است.
5. Birth rates are notoriously difficult to predict.
[ترجمه ترگمان]پیش بینی میزان تولد برای زایمان بسیار دشوار است
[ترجمه گوگل]نرخ تولد دشوار است برای پیش بینی
6. The best way to predict your future is to create it.
[ترجمه ترگمان]بهترین راه برای پیش بینی آینده شما ایجاد آن است
[ترجمه گوگل]بهترین راه برای پیش بینی آینده شما این است که آن را ایجاد کنید
7. We are now more able to predict future patterns of climate change.
[ترجمه ترگمان]ما اکنون بیشتر قادر به پیش بینی الگوهای آینده تغییر آب و هوا هستیم
[ترجمه گوگل]ما اکنون قادر به پیش بینی الگوهای آینده تغییر آب و هوا هستیم
8. You can never predict what would happen next.
[ترجمه ترگمان]هرگز نمی توانید پیش بینی کنید که بعدی چه اتفاقی خواهد افتاد
[ترجمه گوگل]شما هرگز نمی توانید آینده را پیش بینی کنید
9. It's still not possible to accurately predict the occurrence of earthquakes.
[ترجمه ترگمان]هنوز امکان پیش بینی دقیق وقوع زمین لرزه ها وجود ندارد
[ترجمه گوگل]هنوز امکان پیش بینی دقیق وقوع زمین لرزه وجود ندارد
10. It is not possible to predict with any certainty what effect this will have.
[ترجمه ترگمان]پیش بینی اینکه چه تاثیری خواهد داشت امکان پذیر نیست
[ترجمه گوگل]این امکان وجود ندارد که با اطمینان پیش بینی کنیم که چه تأثیری دارد
11. Economists predict that house prices will remain static for a long period.
[ترجمه ترگمان]اقتصاددانان پیش بینی می کنند که قیمت خانه برای مدت طولانی ثابت باقی خواهد ماند
[ترجمه گوگل]اقتصاددانان پیش بینی می کنند که قیمت خانه برای یک دوره طولانی باقی خواهد ماند
12. Earthquakes are extremely difficult to predict.
[ترجمه ترگمان]پیش بینی وقوع زلزله بسیار دشوار است
[ترجمه گوگل]زلزله ها بسیار پیش بینی شده اند
13. A computer model is used to predict forces affecting the aircraft in flight.
[ترجمه ترگمان]یک مدل کامپیوتری برای پیش بینی نیروهای موثر بر هواپیما در پرواز استفاده می شود
[ترجمه گوگل]یک مدل کامپیوتری برای پیش بینی نیروهای موثر بر هواپیما در پرواز استفاده می شود
14. It's difficult to predict who will come out on top.
[ترجمه ترگمان]پیش بینی اینکه چه کسی بالای سر خواهد آمد دشوار است
[ترجمه گوگل]دشوار است پیش بینی کنید که چه کسی در بالای صفحه قرار خواهد گرفت
15. The test can accurately predict what a bigger explosion would do.
[ترجمه ترگمان]این آزمایش می تواند به درستی پیش بینی کند که یک انفجار بزرگ تر چه خواهد کرد
[ترجمه گوگل]تست می تواند به طور دقیق پیش بینی کند که چه انفجاری بزرگتر انجام می شود
16. PREDICT Experts are forecasting a recovery in the economy.
[ترجمه ترگمان]متخصصان هواشناسی پیش بینی بهبود اقتصاد را پیش بینی می کنند
[ترجمه گوگل]پیش بینی کارشناسان پیش بینی بهبود اقتصادی را دارند
17. Who can predict how long this uneasy peace between the two countries will last?
[ترجمه ترگمان]چه کسی می تواند پیش بینی کند که این آرامش آشفته بین دو کشور به طول خواهد انجامید؟
[ترجمه گوگل]چه کسی می تواند پیش بینی کند که این صلح ناهموار میان دو کشور تا چه مدت ادامه خواهد یافت؟
18. It would be foolhardy to try and predict the outcome of the talks at this stage.
[ترجمه ترگمان]برای اینکه نتیجه مذاکرات در این مرحله را پیش بینی کرده و پیش بینی کنیم، foolhardy است
[ترجمه گوگل]این امر می تواند بی نظیر باشد تا نتیجه مذاکرات را در این مرحله پیش بینی کند