کلمه جو
صفحه اصلی

aeronautic


معنی : مربوط به دانش هوانوردی
معانی دیگر : مربوط به دانش هوانوردی

انگلیسی به فارسی

مربوط به دانش هوانوردی


هواپیما، مربوط به دانش هوانوردی


انگلیسی به انگلیسی

• of aeronautics, pertaining to the study of flight, of the science of flight

مترادف و متضاد

مربوط به دانش هوانوردی (صفت)
aeronautic, aeronautical

جملات نمونه

1. She got a team of aeronautic engineers from Caltech to help her test the theory.
[ترجمه ترگمان]او گروهی از مهندسین aeronautic از Caltech دریافت کرد تا به او کمک کند تا این نظریه را آزمایش کند
[ترجمه گوگل]او یک تیم از مهندسان هواپیما از کالتچ را برای کمک به تئوری خود آزمایش کرد

2. With the development of aeronautic and astronautic engineering, the velocity and the height of the vehicle are ever increasing .
[ترجمه ترگمان]با توسعه مهندسی aeronautic و astronautic، سرعت و ارتفاع وسیله نقلیه همواره در حال افزایش است
[ترجمه گوگل]با توسعه مهندسی هواپیما و هواشناسی، سرعت و ارتفاع وسیله نقلیه در حال افزایش است

3. EADS is the European Aeronautic Defense and Space Company, the parent of Airbus.
[ترجمه ترگمان]EADS، شرکت هوانوردی و فضانوردی اروپا، شرکت مادر ایرباس است
[ترجمه گوگل]EADS شرکت هواپیمایی دفاع هوایی و فضایی اروپا، پدر و مادر ایرباس است

4. Stiffened plate is widely used in aeronautic, marine, architectural and mechanical fields.
[ترجمه ترگمان]صفحه Stiffened به طور گسترده در میدان های aeronautic، دریایی، معماری و مکانیکی به کار می رود
[ترجمه گوگل]بشقاب رطوبت به طور گسترده ای در زمینه های هوافضا، دریایی، معماری و مکانیکی استفاده می شود

5. Especially, in industrial, medical, martial, automotive, aeronautic and astronautic fields RPT has been applied widely.
[ترجمه ترگمان]به خصوص در زمینه های صنعتی، پزشکی، نظامی، خودروسازی، aeronautic و astronautic به طور گسترده استفاده شده است
[ترجمه گوگل]به ویژه در زمینه های صنعتی، پزشکی، رزمی، خودرویی، هوائی و فضایی RPT به طور گسترده ای مورد استفاده قرار گرفته است

6. The National Aeronautic and Space Agency was organized 1958 to unify non-military space efforts, following failures by the Navy, Army and Air Force to keep pace with Soviets.
[ترجمه ترگمان]سازمان ملی فضانوردی و فضانوردی در سال ۱۹۵۸ برای متحد کردن تلاش های غیر نظامی در پی شکست های نیروی دریایی، ارتش و نیروی هوایی برای همگامی با شوروی سازمان دهی شد
[ترجمه گوگل]آژانس ملی حمل و نقل هوایی و فضایی سال 1958 برای سازماندهی تلاش های فضای غیر نظامی، پس از شکست نیروی دریایی، ارتش و نیروی هوایی برای همگام با شوراها سازماندهی شد

7. These methods are validated by the mechanical and aeronautic instancesacquired by measuring real parts.
[ترجمه ترگمان]این روش ها توسط instancesacquired مکانیکی و مکانیکی با اندازه گیری قطعات واقعی تایید می شوند
[ترجمه گوگل]این روش ها با استفاده از نمونه های مکانیکی و هوائی اندازه گیری می شود

8. They are widely used in electronic instruments aeronautic instruments etc.
[ترجمه ترگمان]آن ها به طور گسترده در ابزارهای الکترونیکی ابزار آلات موسیقی و غیره به کار می روند
[ترجمه گوگل]آنها به طور وسیعی در دستگاه های الکترونیکی ابزار هواپیما و غیره استفاده می شود

9. Characteristics of field maintenance of aeronautic equipment system was analyzed for improving the efficiency.
[ترجمه ترگمان]خصوصیات حفظ میدان سیستم تجهیزات aeronautic برای بهبود کارایی مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه گوگل]ویژگی های تعمیر و نگهداری زمینه سیستم های هواپیما برای بهبود بهره وری مورد بررسی قرار گرفت

10. Along with the rapid development of aeronautic and astronautic industries of high technology, the performance of heat insulation materials need higher requirement.
[ترجمه ترگمان]علاوه بر توسعه سریع صنایع aeronautic و صنایع دستی تکنولوژی بالا، عملکرد مواد عایق حرارتی به نیاز بیشتری نیاز دارد
[ترجمه گوگل]همراه با توسعه سریع صنایع هوایی و دفاعی فن آوری بالا، عملکرد عایق های حرارتی نیاز به بالاترین نیاز دارد

11. Something akin to panic swept the National Aeronautic and Space Agency.
[ترجمه ترگمان]چیزی شبیه به وحشت، the ملی و آژانس فضایی را فرا گرفت
[ترجمه گوگل]چیزی شبیه به هراس از آژانس ملی حمل و نقل هوایی و فضایی است

12. Application of Aeronautic Luggage Carrier in DD 6123 K 0
[ترجمه ترگمان]کاربرد of چمدان در DD ۶۱۲۳ K ۰
[ترجمه گوگل]استفاده از چمدان حمل هواپیما در DD 6123 K 0

13. In aeronautic jargon, he's talking about developing More Electric Architecture ( MEA ).
[ترجمه ترگمان]در اصطلاحات تخصصی aeronautic، او در مورد توسعه معماری Electric (MEA)صحبت می کند
[ترجمه گوگل]در اصطلاح هوابرد، او در مورد توسعه معماری برق بیشتر (MEA) صحبت می کند

14. But then various men on the race committee and some male members of the National Aeronautic Association began to have second thoughts.
[ترجمه ترگمان]اما بعد از آن مردان مختلف در کمیته مسابقه و برخی از اعضای مرد انجمن ملی Aeronautic شروع به فکر کردن کردند
[ترجمه گوگل]اما پس از آن مردان مختلفی در کمیته مسابقه و بعضی از اعضای مردانه انجمن ملی حمل و نقل هوایی شروع به افکار دوم کردند

پیشنهاد کاربران

دانش هوا و فضا، دانش هوانوردی
دانش، تمرین ساخت و راندن فضاپیما


کلمات دیگر: