• completely invert, totally overturn
turn inside out
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. It was so windy my umbrella turned inside out.
[ترجمه ترگمان]این قدر پر باد بود که چتر من از آن بیرون آمد
[ترجمه گوگل]این چتر من بادآور بود که از داخل خارج شده بود
[ترجمه گوگل]این چتر من بادآور بود که از داخل خارج شده بود
2. It seemed that space had been turned inside out: this was not a place for man.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که فضا از درون تغییر کرده است: اینجا جایی برای انسان نبود
[ترجمه گوگل]به نظر می رسید که فضا درون آن قرار گرفته بود و این برای انسان نبود
[ترجمه گوگل]به نظر می رسید که فضا درون آن قرار گرفته بود و این برای انسان نبود
3. His father's face was as red as if it had been turned inside out.
[ترجمه ترگمان]چهره پدرش چنان سرخ بود که گویی داخل شده بود
[ترجمه گوگل]چهره پدرش به طوری قرمز بود که انگار آن را بیرون زده بود
[ترجمه گوگل]چهره پدرش به طوری قرمز بود که انگار آن را بیرون زده بود
4. Fiend turned inside out is still a fiend.
[ترجمه ترگمان]Fiend به داخل برگشت، هنوز هم دیوی خبیث و شیطانی است
[ترجمه گوگل]فیند به بیرون تبدیل شده است هنوز هم یک فریبنده است
[ترجمه گوگل]فیند به بیرون تبدیل شده است هنوز هم یک فریبنده است
5. The workings of opera are turned inside out.
[ترجمه ترگمان]کاره ای اپرا از درون به بیرون کشیده شده است
[ترجمه گوگل]کارهای اپرا به بیرون تبدیل شده است
[ترجمه گوگل]کارهای اپرا به بیرون تبدیل شده است
6. It gave her the uncomfortable feeling of being turned inside out for better examination.
[ترجمه ترگمان]احساس ناراحتی به او دست داد که برای امتحان بهتری به داخل اتاق برگردانده شود
[ترجمه گوگل]این احساس ناراحت کننده ای را برای معاینه بهتر به سمت بیرون گذاشت
[ترجمه گوگل]این احساس ناراحت کننده ای را برای معاینه بهتر به سمت بیرون گذاشت
7. By the time I reached Hampstead, the mirrors of every car in North London were turned inside out.
[ترجمه ترگمان]وقتی به Hampstead رسیدم، آینه همه اتومبیل در شمال لندن خاموش شد
[ترجمه گوگل]در آن زمان به Hampstead رسیده بود، آینه های هر ماشین در شمال لندن به بیرون در آمد
[ترجمه گوگل]در آن زمان به Hampstead رسیده بود، آینه های هر ماشین در شمال لندن به بیرون در آمد
8. To cause ( a body part ) to turn inside out by eversion of an inner surface.
[ترجمه ترگمان]برای ایجاد (بخشی از بدن)تا به درون یک سطح درونی تبدیل شود
[ترجمه گوگل]برای ایجاد (قسمت بدن) به نوبه خود به نوبه خود با انحراف از سطح داخلی
[ترجمه گوگل]برای ایجاد (قسمت بدن) به نوبه خود به نوبه خود با انحراف از سطح داخلی
9. Now turn inside out and press.
[ترجمه ترگمان]حالا برگرد داخل و فشار بده
[ترجمه گوگل]در حال حاضر به نوبه خود به بیرون و فشار دهید
[ترجمه گوگل]در حال حاضر به نوبه خود به بیرون و فشار دهید
10. Please wash once before first wear, turn inside out and wash separately.
[ترجمه ترگمان]لطفا قبل از اولین لباس خود را بشویید، به داخل بروید و جداگانه بشویید
[ترجمه گوگل]لطفا یکبار قبل از اولین بار شستشو بشویید، به نوبه خود به داخل و جدا کردن شستشو دهید
[ترجمه گوگل]لطفا یکبار قبل از اولین بار شستشو بشویید، به نوبه خود به داخل و جدا کردن شستشو دهید
11. I turn inside out the film named "Dragon balls" today. I haven't seen it during i bought it. The book i have seen several times. it is my most favourite.
[ترجمه ترگمان] امروز فیلم \"توپ های اژدها\" رو خاموش می کنم من آن را در حین خرید آن ندیدم کتابی که چندین بار دیدم مورد علاقه من است
[ترجمه گوگل]امروز فیلم 'توپ اژدها' را به بیرون می زنم من آن را در طول خریدم آن را دیده ام کتابی که چند بار دیده ام این بیشتر مورد علاقه من است
[ترجمه گوگل]امروز فیلم 'توپ اژدها' را به بیرون می زنم من آن را در طول خریدم آن را دیده ام کتابی که چند بار دیده ام این بیشتر مورد علاقه من است
12. To turn inside out or upside down.
[ترجمه ترگمان]برای بیرون آمدن یا وارونه کردن
[ترجمه گوگل]به نوبه خود در خارج و یا وارونه
[ترجمه گوگل]به نوبه خود در خارج و یا وارونه
13. I guess the bridge is where they have their hands together and they kind of turn inside out. (DD) Right, that was cool.
[ترجمه ترگمان]حدس می زنم که پل در جایی است که آن ها دست هایشان را به هم متصل می کنند و به نوعی به داخل آن نگاه می کنند (DD)درست، که جالب بود
[ترجمه گوگل]من حدس می زنم پل جایی است که آنها دستان خود را با هم دارند و به نوعی به نوبه خود بیرون هستند (DD) درست است که سرد بود
[ترجمه گوگل]من حدس می زنم پل جایی است که آنها دستان خود را با هم دارند و به نوعی به نوبه خود بیرون هستند (DD) درست است که سرد بود
پیشنهاد کاربران
پشت و رو شده، تغییر کامل
وارونه/واژگون/واژگونه/برعکس شدن
زیر و رو کردن جایی در جستجوی چیزی
این عبارت بیشتر به معنی زیر رو کردن میشه
و ی هم هم خانواده هم داره
turn a olace upside down
ولی این بیشتر اینطوری میگن
turn the world inside out
دنیا رو زیر و کردن
i turn the world inside out to find real love
و ی هم هم خانواده هم داره
turn a olace upside down
ولی این بیشتر اینطوری میگن
turn the world inside out
دنیا رو زیر و کردن
i turn the world inside out to find real love
کلمات دیگر: