کلمه جو
صفحه اصلی

as soon as


معنی : بمحض اینکه، همینکه
معانی دیگر : به مجرد اینکه، تا، به محض اینکه، بمح­ اینکه

انگلیسی به فارسی

به‌ محض اینکه، همین‌که، به‌زودی


انگلیسی به انگلیسی

عبارت ( phrase )
• : تعریف: at the time that.

- I'll call you as soon as I arrive.
[ترجمه فریده] با شما تماس خواهم گرفت به محض اینکه برسم
[ترجمه امیرمهدی صفدری] به محض رسیدن با شما تماس می گیرم.
[ترجمه ترگمان] به محض اینکه برسم بهت زنگ می زنم
[ترجمه گوگل] به محض رسیدن به من، از شما می خواهم

• at the moment that -, immediately when -

دیکشنری تخصصی

[ریاضیات] اگر

مترادف و متضاد

بمحض اینکه (قید)
as soon as

همینکه (حرف ربط)
as soon as

جملات نمونه

1. As soon as you have drunk, you turn your back upon the spring.
[ترجمه ترگمان]به محض اینکه مست شوید به چشمه برگردید
[ترجمه گوگل]به محض اینکه مست شدید، به عقب بر می گردید

2. Places are strictly limited, so you should apply as soon as possible.
[ترجمه ترگمان]مکان ها به شدت محدود هستند، بنابراین باید هر چه زودتر درخواست بدهید
[ترجمه گوگل]اماکن به شدت محدود هستند، بنابراین شما باید در اسرع وقت درخواست کنید

3. Her head spins dizzily as soon as she sits up.
[ترجمه ویدا] او همینکه دارز و نشست رفت، سرش گیج رفت
[ترجمه ترگمان]به محض اینکه نشست، سرش گیج می رود
[ترجمه گوگل]سر او سرشار از سرگیجه به زودی به عنوان او نشسته است

4. The tree began to decay as soon as it was cut down.
[ترجمه ترگمان]به محض قطع شدن درخت، درخت شروع به خرابی کرد
[ترجمه گوگل]درختان شروع به فرو ریختن به زودی به عنوان کاهش آن

5. The commissioners agreed to restart talks as soon as possible.
[ترجمه ترگمان]اعضای کمیسیون توافق کردند که مذاکرات را هر چه زودتر ازسر بگیرند
[ترجمه گوگل]کمیسیون ها موافقت کردند تا مذاکرات را در اسرع وقت راه اندازی مجدد کنند

6. As soon as we can afford it, we'll move out to the suburbs.
[ترجمه افشین گلچین] به محض اینکه بتوانیم هزینه آن را تامین کنیم ، به حومه شهر نقل مکان می کنیم.
[ترجمه ترگمان]به محض این که بتوانیم پولش را بدهیم، به حومه شهر حرکت می کنیم
[ترجمه گوگل]همانطور که ما می توانیم آنرا بپردازیم، ما به حومه ها حرکت می کنیم

7. We're hoping for a return to normality as soon as possible.
[ترجمه ترگمان]ما امیدواریم هر چه زودتر به زندگی عادی برگردیم
[ترجمه گوگل]ما امیدواریم که در اسرع وقت به عادی بازگردیم

8. As soon as the bristles on your toothbrush begin to wear, throw it out.
[ترجمه ترگمان]به محض اینکه موهای مسواک تو شروع به پوشیدن کند، آن را بیرون می اندازم
[ترجمه گوگل]به محض اینکه موی شما روی مسواک شما شروع به پوشیده می کند، آن را بیرون بیاورید

9. As soon as I was on board, I began to have second thoughts about leaving.
[ترجمه ترگمان]به محض اینکه سوار کشتی شدم شروع به رفتن به رفتن کردم
[ترجمه گوگل]به محض اینکه من در هیئت مدیره بودم، من شروع به افکار دوم در مورد ترک

10. As soon as he finished reading the collect letter, he flew into a rage and tore it into pieces.
[ترجمه ترگمان]به محض اینکه خواندن نامه را تمام کرد، خشمگین شد و آن را تکه تکه کرد
[ترجمه گوگل]به محض پایان خواندن نامه جمع آوری، او به خشم رفت و آن را به قطعات تقسیم کرد

11. Our economy must be restructured as soon as possible.
[ترجمه ترگمان]اقتصاد ما باید هرچه زودتر بازسازی شود
[ترجمه گوگل]اقتصاد ما باید در اسرع وقت تغییر یابد

12. New cars start to depreciate as soon as they are on the road.
[ترجمه ترگمان]اتومبیل های جدید به محض این که در جاده قرار دارند، شروع به پائین رفتن می کنند
[ترجمه گوگل]به محض اینکه آنها در جاده هستند، اتومبیل های جدید شروع به تخفیف می کنند

13. He sells the wine as soon as he can brew.
[ترجمه ترگمان]او هر چه زودتر شراب را می فروشد
[ترجمه گوگل]او به زودی به عنوان شراب می فروشد

14. Please deliver the baggage to my hotel as soon as you have located it.
[ترجمه ترگمان]لطفا وسایل را به محض اینکه در آن قرار گرفتید به هتل من تحویل دهید
[ترجمه گوگل]لطفا محموله را به هتل خود منتقل کنید، همانطور که شما آن را پیدا کرده اید

15. The band struck up as soon as the Queen stepped ashore.
[ترجمه ترگمان]به محض اینکه ملکه به ساحل قدم گذاشت گروه ارکستر به صدا در آمد
[ترجمه گوگل]بلافاصله پس از آن که ملکه در ساحل قدم گذاشت، این گروه زد

پیشنهاد کاربران

بلافاصله

به محض این که

As soon as possible
هرچه زودتر بهتر

زود تر از. . .

همینکه

به مجرد این که

هر چه زود تر . . .

برای شرح اتفاقی که همزمان به وقوع پیوسته استفاده می شود

به محض - بلافاصله - به محض این که - هرچه زودتر - زود تر از - همینکه
در واقع برای گفتن و توصیف اتفاقی همزمان به وقوع پیوسته استفاده می شود .
Good luck ♥️

در اسرع وقت


کلمات دیگر: