کلمه جو
صفحه اصلی

afforest


معنی : تبدیل به جنگل کردن، جنگلکاری کردن
معانی دیگر : به جنگل تبدیل کردن، درختکاری کردن

انگلیسی به فارسی

تبدیل به جنگل کردن، جنگل‌کاری کردن


انگلیسی به انگلیسی

• convert bare land into forest

مترادف و متضاد

تبدیل به جنگل کردن (فعل)
afforest, forest

جنگلکاری کردن (فعل)
afforest

جملات نمونه

1. Large areas are being afforested each year.
[ترجمه ترگمان]در هر سال، مناطق بزرگ در حال تغییر هستند
[ترجمه گوگل]هر ساله مناطق وسیعی در معرض جنگل قرار می گیرند

2. We of these afforest battlefront veteran, it is to do happier more really!
[ترجمه ترگمان]ما از این کهنه سرباز کهنه کار هستیم، باز هم باید خوشحال تر باشیم!
[ترجمه گوگل]ما از این جنگجویان جانباز جنگنده هستیم، این کار بسیار شادتر است!

3. Was to realize afforest to amount to mark as scheduled, forestry zoology environment gets ameliorative.
[ترجمه ترگمان]آیا منظور از این بود که afforest به گونه ای که قرار است مشخص شود، به عنوان یک محیط جانورشناسی جنگلی مورد توجه قرار گیرد
[ترجمه گوگل]برای تحقق بخشیدن به جنگل های زراعی به اندازه برنامه ریزی شده، محیط زیست جنگل زیست محیطی را بهبود می بخشد

4. Can use at trade tree and curtilage afforest.
[ترجمه ترگمان]می تواند از درخت trade و curtilage afforest استفاده کند
[ترجمه گوگل]می تواند در جنگل تجارت و جنگل داری استفاده کند

5. At that time, entire county has realized afforest to amount to mark.
[ترجمه ترگمان]در آن زمان، کل کشور به میزان afforest به میزان خود پی برده است
[ترجمه گوگل]در آن زمان، کل کل شهرستان متوجه شد که جنگل های بزرگ به اندازه علامت هستند

6. Chrysanthemum head, day lily can use as already afforest nursery stock, can edible.
[ترجمه ترگمان]کله chrysanthemum، روز لی لی می تواند به عنوان already کودکان afforest استفاده کند، می تواند قابل خوردن باشد
[ترجمه گوگل]گل سرخ مایل به قرمز، لیلی روز می تواند به عنوان در حال حاضر جنگل برای مهد کودک استفاده می شود، می تواند خوراکی است

7. The highway landscape design with afforest is a main item of ecosystem with the landscape ecology.
[ترجمه ترگمان]طراحی چشم انداز بزرگراه با afforest مورد اصلی اکو سیستم با اکولوژی منظره است
[ترجمه گوگل]طراحی چشم انداز بزرگراه با جنگل افراشته یکی از اقلام اصلی اکوسیستم با محیط زیست چشم انداز است

8. The afforest in the study, increased many life interest, reduced reading as dry as a chip feeling, sentiment of the vision of can cheerful person, edify.
[ترجمه ترگمان]The در این مطالعه، بسیاری از علایق زندگی را افزایش داده، خواندن را به عنوان یک احساس چیپ، و احساس از دید یک فرد بشاش، edify، کاهش داد
[ترجمه گوگل]جنگل های جنگل در این تحقیق، علاقه زیادی به زندگی را افزایش داده اند، احساس خستگی به عنوان یک احساس تراشه را احساس می کنند، احساسات چشم انداز می تواند فرد شاد، edify

9. In compact space, still deserve to have reasonable afforest .
[ترجمه ترگمان]در فضای فشرده، هنوز استحقاق داشتن afforest منطقی را داریم
[ترجمه گوگل]در فضای فشرده، همچنان سزاوار جنگلداری مناسب است

10. After afforestation afforest amounts to mark, how does forestry develop further?
[ترجمه ترگمان]پس از میزان afforestation afforest به علامت، جنگلداری به چه شکل رشد بیشتری پیدا می کند؟
[ترجمه گوگل]پس از جنگل زارها، جنگل ها به چه معناست، چرا جنگل پیشرفت بیشتری می کند؟

11. Shan Tou is national nationally advanced clean city, afforest city.
[ترجمه ترگمان]شهر Shan شهری است که در سطح ملی شهر afforest قرار دارد
[ترجمه گوگل]شان توو شهری تمیز و پیشرفته در سطح ملی است

12. Railroad afforest is the main component of land afforest.
[ترجمه ترگمان]راه آهن Railroad جز اصلی of زمینی است
[ترجمه گوگل]جنگل زراعی مهمترین قسمت از جنگل زراعی است

13. It will take a long time to ( afforest ) mountains.
[ترجمه ترگمان]این کار زمان زیادی را به کوه های (afforest)خواهد برد
[ترجمه گوگل]طول می کشد تا کوه ها را پر کند

14. Highway afforest is a when highway builds serious content.
[ترجمه ترگمان]بزرگراه afforest زمانی است که بزرگراه محتوای جدی ایجاد می کند
[ترجمه گوگل]بزرگراه جنگلداری زمانی است که بزرگراه محتوای جدی را ایجاد می کند

15. It will take a long time to ( afforest ) the mountains.
[ترجمه ترگمان]این کار زمان زیادی را به (afforest)کوه ها خواهد برد
[ترجمه گوگل]طول می کشد تا (کوه ها) جنگل را پرورش دهد


کلمات دیگر: