وجدانا
conscientiously
وجدانا
انگلیسی به فارسی
وجداناً، وجدانی
با وجدان
انگلیسی به انگلیسی
• according to one's conscience; dutifully, with care, thoroughly
جملات نمونه
1. She discharged all the responsibilities of a minister conscientiously.
[ترجمه موسی] او تمام وظایف یک وزیر را با حس وظیفه شناسی انجام داد.
[ترجمه ترگمان]او همه مسئولیت های یک وزیر را از روی وجدان پاک کرد[ترجمه گوگل]او همه وظایف یک وزیر وظیفه را رها کرد
2. She performed all her duties conscientiously.
[ترجمه موسی] او تمام وظایف خود را از روی وظیفه شناسی انجام می داد.
[ترجمه ترگمان]تمام وظایف خود را با وجدان انجام می داد[ترجمه گوگل]او تمام وظایف خود را با وجدان انجام داد
3. He kept silent, eating just as conscientiously but as though everything tasted alike.
[ترجمه موسی] او سکوت کرد ، به همان میزان از روی توجه ( دقت ) غذا می خورد اما گویی همه چیز طعم یکسان داشت.
[ترجمه ترگمان]او ساکت بود و درست به همان اندازه که با وجدان غذا می خورد، اما گویی همه چیز شبیه هم بود[ترجمه گوگل]او ساکت شد و تنها به عنوان وظیفه ای غذا خورد اما همانطور که همه چیز یکسان بود
4. I carried out my duties conscientiously.
[ترجمه موسی] وظایف خود را به طور دقیق ( به طور کامل ) انجام دادم.
[ترجمه ترگمان]وظیفه خود را با وجدان انجام دادم[ترجمه گوگل]من وظیفه خود را انجام دادم
5. People must fill up their questionnaires conscientiously and honestly.
[ترجمه موسی] افراد باید از روی وجدان و صادقانه پرسشنامه های خود را پر کنند.
[ترجمه ترگمان]مردم باید با وجدان و صادقانه questionnaires را پر کنند[ترجمه گوگل]مردم باید پرسش های خود را با وجدان و صادقانه پر کنند
6. This process of continuous evaluation, if carried out conscientiously, will lead to more effective teaching.
[ترجمه ترگمان]این فرآیند ارزیابی مستمر، اگر به طور آگاهانه انجام شود، منجر به آموزش موثرتر خواهد شد
[ترجمه گوگل]این فرایند ارزیابی مستمر، اگر انجام وظیفه انجام شود، منجر به تدریس مؤثرتر خواهد شد
[ترجمه گوگل]این فرایند ارزیابی مستمر، اگر انجام وظیفه انجام شود، منجر به تدریس مؤثرتر خواهد شد
7. He studied conscientiously and enthusiastically.
[ترجمه ترگمان]با وجدان و اشتیاق به مطالعه پرداخت
[ترجمه گوگل]او با وجدان و مشتاقانه مطالعه کرد
[ترجمه گوگل]او با وجدان و مشتاقانه مطالعه کرد
8. In this capacity he conscientiously fulfilled his duties for thirty-one years in a perfect apostolic spirit.
[ترجمه ترگمان]در این مقام، با کمال conscientiously وظایف خود را به مدت سی و یک سال در یک روح apostolic کامل انجام داد
[ترجمه گوگل]در این ظرفیت او وظیفه خود را برای سی و یک سال در روح رسولان کامل انجام داد
[ترجمه گوگل]در این ظرفیت او وظیفه خود را برای سی و یک سال در روح رسولان کامل انجام داد
9. If we work conscientiously, we won't make many mistakes.
[ترجمه ترگمان]اگر با وجدان کار کنیم، ما اشتباه ات زیادی نمی کنیم
[ترجمه گوگل]اگر ما با وظیفه کار کنیم، اشتباهات زیادی انجام نخواهیم داد
[ترجمه گوگل]اگر ما با وظیفه کار کنیم، اشتباهات زیادی انجام نخواهیم داد
10. We always follow the conscientiously, high - efficient, high quality style of work.
[ترجمه ترگمان]ما همیشه از روش conscientiously، با کیفیت بالا و با کیفیت بالا پیروی می کنیم
[ترجمه گوگل]ما همیشه به دنبال کارایی با وجدان، کارآمد و کارآمد با کیفیت بالا هستیم
[ترجمه گوگل]ما همیشه به دنبال کارایی با وجدان، کارآمد و کارآمد با کیفیت بالا هستیم
11. If you work conscientiously you'll only die a pauper.
[ترجمه ترگمان]اگر از روی وجدان کار کنی فقط یک گدا می میری
[ترجمه گوگل]اگر شما با وظیفه کار می کنید، فقط دشمن می کشید
[ترجمه گوگل]اگر شما با وظیفه کار می کنید، فقط دشمن می کشید
12. Conscientiously implement the principles and prospering schools, increase faculty - building efforts.
[ترجمه ترگمان]conscientiously اصول و رشد مدارس را اجرا می کنند و تلاش های ظرفیت سازی را افزایش می دهند
[ترجمه گوگل]با احترام اصول و موفقیت مدارس را پیاده سازی کنید، تلاش های ساخت و ساز دانش آموزان را افزایش دهید
[ترجمه گوگل]با احترام اصول و موفقیت مدارس را پیاده سازی کنید، تلاش های ساخت و ساز دانش آموزان را افزایش دهید
13. Method: After conscientiously laundered the two celioscope, using same method of sterilization and bacteriology inspection.
[ترجمه ترگمان]روش: بعد از آن که به طور آگاهانه دو celioscope را با استفاده از روش استریل کردن و bacteriology کردن bacteriology، به عمل آورید
[ترجمه گوگل]روش پس از دوزخ شناسی دو سلیسکوپ، با استفاده از یک روش بازرسی استریلیزاسیون و باکتری شناسی، مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه گوگل]روش پس از دوزخ شناسی دو سلیسکوپ، با استفاده از یک روش بازرسی استریلیزاسیون و باکتری شناسی، مورد استفاده قرار گرفت
14. More steps should be taken conscientiously to solve them.
[ترجمه ترگمان]برای حل آن ها گام های بیشتری باید برداشته شود
[ترجمه گوگل]برای حل آنها باید وظیفه ای بیشتر انجام شود
[ترجمه گوگل]برای حل آنها باید وظیفه ای بیشتر انجام شود
15. AND I MAKE this Statutory Declaration conscientiously believing the same to be true, by virtue of the Oaths and Declarations Ordinance.
[ترجمه ترگمان]و من این اعلامیه Statutory را با کمال تقدس باور می کنم که عین حقیقت است، به موجب قانون Oaths و Declarations
[ترجمه گوگل]و من این اعلامیه قانونی را به وظیفه ای که به موجب حکم ادای سوگند و اعلامیه وظیفه ای را به عهده می گیرم، معتقد هستم
[ترجمه گوگل]و من این اعلامیه قانونی را به وظیفه ای که به موجب حکم ادای سوگند و اعلامیه وظیفه ای را به عهده می گیرم، معتقد هستم
پیشنهاد کاربران
با وجدان
از روی وظیفه شناسی
از روی وظیفه شناسی
با دقت و مراقبت
Carefully
Carefully
conscientiously ( adv ) = از روی وظیفه شناسی، با وجدان، از روی دقت یا توجه ، از روی وجدان، به طوری وظیفه شناسانه، به طور دقیق، به طور کامل، با حس وظیفه شناسی، از روی احتیاط و دقت
Definition =به شیوه ای دقیق و بادقت که شامل تلاش زیادی می شود/از روی حس وظیفه شناسی یا وجدان
examples:
1 - They did their job conscientiously.
آنها کارخود را از روی وظیفه شناسی انجام دادند.
2 - Julia collected the notes she had been conscientiously making and pushed them into her briefcase.
جولیا یادداشت هایی را که با دقت تمام تهیه می کرد جمع کرد و آنها را به داخل کیف خود چپاند.
3 - It is unacceptable that people who conscientiously save for their future could receive no benefit.
غیرقابل قبول است که افرادی که با وجدان خود برای آینده خود پس انداز می کنند ، هیچ منفعتی دریافت نکنند.
4 - Conscientiously she checked radiators were off, windows shut tight and locked, doors closed .
او از روی حس وظیفه شناسی بررسی کرد که رادیاتورها خاموش ، پنجره ها کیپ و قفل شده و درها بسته باشد.
5 - Joan has worked very hard and conscientiously during her term of office.
جوآن در طول مدت مسئولیت خود بسیار سخت و با وجدان کار کرده است.
مترادف: meticulously
Definition =به شیوه ای دقیق و بادقت که شامل تلاش زیادی می شود/از روی حس وظیفه شناسی یا وجدان
examples:
1 - They did their job conscientiously.
آنها کارخود را از روی وظیفه شناسی انجام دادند.
2 - Julia collected the notes she had been conscientiously making and pushed them into her briefcase.
جولیا یادداشت هایی را که با دقت تمام تهیه می کرد جمع کرد و آنها را به داخل کیف خود چپاند.
3 - It is unacceptable that people who conscientiously save for their future could receive no benefit.
غیرقابل قبول است که افرادی که با وجدان خود برای آینده خود پس انداز می کنند ، هیچ منفعتی دریافت نکنند.
4 - Conscientiously she checked radiators were off, windows shut tight and locked, doors closed .
او از روی حس وظیفه شناسی بررسی کرد که رادیاتورها خاموش ، پنجره ها کیپ و قفل شده و درها بسته باشد.
5 - Joan has worked very hard and conscientiously during her term of office.
جوآن در طول مدت مسئولیت خود بسیار سخت و با وجدان کار کرده است.
مترادف: meticulously
کلمات دیگر: