1. The windscreen wipers trudge sluggishly and ineffectively through the water, bringing visibility down to a few feet.
[ترجمه ترگمان]برف پاک کن شیشه جلوی اتومبیل به کندی و کندی به کندی پیش می رود و از میان آب عبور می کند
[ترجمه گوگل]برف پاک کن شیشه جلو پنجره ها را به آرامی و بی اثر می کند و باعث می شود تا یک پا به چندین کیلومتر برسد
2. The Great River swept sluggishly through meads that were aflame with buttercups and dotted with the last patches of melting snow.
[ترجمه ترگمان]رودخانه بزرگ به کندی از چمن ها که با شیرینی و شیرینی پوشیده شده بود و با آخرین لکه های برف ذوب می شد، روان شد
[ترجمه گوگل]رودخانه بزرگ به طرز وحشیانه ای از طریق پرتگاه هایی که با اسطوخدوس ها پر شده بود و با آخرین تکه هایی از برف ذوب می شد، خرد شده بود
3. The houses joined in, sluggishly flirting their bellies at him, growing blacker as he jigged onward.
[ترجمه ترگمان]خانه ها به داخل پیوستند و به کندی شکم خود را در او لاس می زدند، و وقتی که به جلو متمایل می شد، تیره تر می شد
[ترجمه گوگل]خانه ها پیوستند، به طرز وحشتناکی با صدای زنگ های خود را به او زدند و او را به سمت پایین سوق داد
4. House edge alongside the clear stream trickling sluggishly the environment elegant.
[ترجمه ترگمان]لبه خانه در کنار نهر روشن به کندی به آرامی محیط را به کندی روان می کند
[ترجمه گوگل]لبه ی خانه در کنار جریان شفاف، محیط زرق و برق تنگ است
5. Can converge into the rivers to flow trickling sluggishly and thinly.
[ترجمه ترگمان]می تواند به درون رودخانه ها سرازیر شود و به کندی و آهسته به سمت روان روان شود
[ترجمه گوگل]می تواند به رودخانه ها تبدیل شود تا به تدریج و نازک حرکت کند
6. Two Covenant ships sluggishly changed course and intercepted the MAC slugs.
[ترجمه ترگمان]دو سفینه این میثاق به کندی تغییر مسیر دادند و به کندی پیش رفتند
[ترجمه گوگل]دو کشتی عهدجو به آرامی تغییر مسیر دادند و رد MAC را از بین بردند
7. The company has responded sluggishly to these changes in technology.
[ترجمه ترگمان]شرکت به کندی به این تغییرات در تکنولوژی پاسخ داده است
[ترجمه گوگل]این شرکت به تدریج به این تغییرات در فن آوری پاسخ داده است
8. Ma Yun wants brooklet of Jiang trickling sluggishly to collect the sea.
[ترجمه ترگمان]مادر yun آب جویبار جوشان را می خواهد و به کندی از دریا بیرون می زند تا دریا را جمع کند
[ترجمه گوگل]م یون می خواهد بروکلی جیانگ را به طرز وحشیانه ای جمع کند تا دریا را جمع کند
9. My thoughts, Like melting glaciers in March, Trickling sluggishly; Like limpid streamlet, Flowing merrily through your spring.
[ترجمه ترگمان]افکارم مانند جویباری که در ماه مارس در حال ذوب شدن باشد به کندی حرکت می کرد مثل یک جویبار زلال و شادمانه در بهار شما
[ترجمه گوگل]افکار من، مانند یخچالهای ذوب در ماه مارس، تند و تیز کردن؛ مانند جریان روحانی، جاری شدن از طریق بهار شما
10. In the video frequency, Howard play fashionably to sluggishly in the national anthem, careless.
[ترجمه ترگمان]در این ویدیو، هوارد با بی دقتی بازی می کند و به کندی در سرود ملی به کندی گام برمی دارد
[ترجمه گوگل]هاوارد در فرکانس ویدئو، به طور مداوم به تنبل در سرود ملی، بی دقتی
11. They ticked by sluggishly almost as if they were doing it just to annoy me.
[ترجمه ترگمان]آن ها به کندی می گذشتند، انگار که آن ها این کار را فقط برای آزار دادن من انجام می دادند
[ترجمه گوگل]آنها به طرز وحشتناکی تقریبا به نظر میرسیدند، به شرط اینکه آنها این کار را انجام میدادند تا من را آزار دهند
12. As it happened, an old man come sluggishly out from the back of the discarded shrine, meanwhile the young man put his neck into rhe knot.
[ترجمه ترگمان]در این میان مرد جوان به کندی از پشت معبد دور افتاده بیرون آمد و مرد جوان گردن خود را به گره گره زد
[ترجمه گوگل]همانطور که اتفاق افتاده است، یک پیرمرد به آرامی از پشت حرم محروم می آید، در عین حال مرد جوان گردن خود را به گره رحم می کشد
13. The smoke rose sluggishly.
[ترجمه ترگمان]دود به کندی بالا رفت
[ترجمه گوگل]دود به آرامی در حال افزایش است
14. The wide road was blocked solid with traffic that moved along sluggishly.
[ترجمه ترگمان]راه عریض با ترافیک مسدود شده بود و به کندی پیش می رفت
[ترجمه گوگل]جاده وسیع با ترافیکی که به آرامی حرکت کرد، مسدود شد