کلمه جو
صفحه اصلی

inaccessibly


بطور غیر قابل دسترسى

انگلیسی به فارسی

غیر قابل دسترس


انگلیسی به انگلیسی

• unapproachably, unattainably

جملات نمونه

1. Much Government information continues to be filed inaccessibly away at central and local level, often classified as commercially confidential.
[ترجمه موسی] بسیاری از اطلاعات دولت همچنان به صورت غیرقابل دسترسی در سطح مرکزی و محلی ثبت می شوند ، که اغلب به عنوان محرمانه تجاری طبقه بندی می شوند.
[ترجمه ترگمان]بیشتر اطلاعات دولتی همچنان در سطح مرکزی و محلی ثبت می شوند و اغلب به صورت تجاری محرمانه طبقه بندی می شوند
[ترجمه گوگل]اطلاعات دولتی همچنان به طور غیرمستقیم در سطح مرکزی و محلی ثبت می شود، که اغلب به عنوان محرمانه تجاری محسوب می شود

2. Li Xinjie sees inaccessibly inside outstanding exterior and not artificial breath circle, be become by Zhang Aijia include immediately force holds new personality in both hands.
[ترجمه ترگمان]لی Xinjie inaccessibly را در فضای بیرونی برجسته می بیند و نه دایره تنفس مصنوعی، می تواند توسط ژانگ Aijia تبدیل شود که بلافاصله شخصیت جدیدی را در هر دو دست نگه می دارد
[ترجمه گوگل]لی Xinjie در دسترس خارج از خارج برجسته و نه دایره نفس مصنوعی می بیند، توسط ژانگ Aijia تبدیل شده است شامل بلافاصله نیروی شخصیت جدید را در هر دو دست نگه می دارد

3. Life passes through inaccessibly bout, but living for what be?
[ترجمه ترگمان]زندگی از میان inaccessibly می گذرد، اما زندگی چه خواهد بود؟
[ترجمه گوگل]زندگی از طریق دست نیافتنی می ماند، اما برای چه چیزی زندگی می کند؟

4. At ordinary times we also get together inaccessibly in Beijing.
[ترجمه ترگمان]در مواقع عادی ما با هم در پکن گردهم می آییم
[ترجمه گوگل]در عصر عادی هم ما نیز در پکن از دسترس خارج می شود

5. Oriental to majority girl, hip is not regarded as to weigh inspected place, the beautiful buttock that because Oriental girl has Gao Qiao inaccessibly, bears fruit.
[ترجمه ترگمان]کفل به دختر اکثریت شرقی، کفل به عنوان مکان مورد بازرسی در نظر گرفته نمی شود، کفل زیبا که چون دختر شرقی Gao Qiao inaccessibly دارد، میوه دارد
[ترجمه گوگل]دختران شرقی به اکثریت، جلب نظر به جایی که بازرسی شده، جثه زیبایی محسوب نمی شود زیرا دختر شرقی دارای گائو چیائو نامناسب است و میوه می دهد

6. Up to now, dow Jones index has risen continuously 5 weeks, this can say is the setting that will 10 years see inaccessibly .
[ترجمه ترگمان]تا کنون، شاخص جونز به طور مداوم ۵ هفته افزایش یافته است، و این می تواند بگوید که ۱۰ سال آینده را شاهد خواهد بود
[ترجمه گوگل]تا به حال، شاخص داو جونز به طور مداوم 5 هفته افزایش یافته است، می توان گفت این تنظیماتی است که ده سال آن را غیرقابل دسترس می بیند

7. In whole be full of festival in January, the article friend pen pal that was used to the night fighting that carry the lamp people, the life appeared to lie fallow inaccessibly.
[ترجمه ترگمان]در کل پر از فستیوال در ماه ژانویه، رفیقی که دوست قلم است و برای مبارزه شبانه استفاده می شود که مردم را باخود حمل می کند، زندگی به صورت inaccessibly در نظر گرفته می شود
[ترجمه گوگل]در ژانویه به طور کامل از جشنواره پر می شود، مقاله ای که دوست داشتنی است که برای مبارزه شبانه که مردم لامپ را حمل می کنند استفاده می شود، زندگی به نظر می رسد دروغ گفتن دروغ به دست نیاورده است

8. Those who marry bad at 3 o'clock namely, handle daughter-in-law and him Mom inaccessibly, or the relation of oneself and daughter-in-law Mom.
[ترجمه ترگمان]آن هایی که در ساعت ۳ ازدواج می کنند به نام مادر شوهر و مادر شوهر، یا رابطه خود با مادر و مادر شوهر
[ترجمه گوگل]کسانی که از ساعت 3 به ازدواج بد می رسند، یعنی دختر یا زن مجرد و مامان غیر قابل دسترس است یا رابطه خود و مادربزرگ

9. Blue sky, Bai Yun, fresh air, forest and river water become the thing that sees inaccessibly in city.
[ترجمه ترگمان]آسمان آبی، بای یون، هوای تازه، جنگل و آب رودخانه چیزی است که inaccessibly را در شهر می بیند
[ترجمه گوگل]آسمان آبی، بای یون، هوای تازه، جنگل و آب رودخانه، چیزی است که در شهر غیرقابل دسترس است

10. But member of a lot of families in modern society is bread, to develop, each go straight towards a thing, get together inaccessibly at ordinary times.
[ترجمه ترگمان]اما اعضای بسیاری از خانواده ها در جامعه مدرن نان و توسعه دارند و هر کدام مستقیما به سمت یک چیز می روند و در زمان های معمولی با هم جمع می شوند
[ترجمه گوگل]اما عضو بسیاری از خانواده ها در جامعه مدرن، نان است، برای توسعه، هر یک به راست به سمت یک چیز می آیند، در زمان عادی از هم جدا می شوند

11. Tourists in sign under the guidance of can watch tower to uw Mr Doppler inaccessibly sulphur mud fountains and seven colors volcanic lake wonders.
[ترجمه ترگمان]گردشگران در برج مراقبت پرواز می توانند برج مراقبت را تماشا کنند تا چشمه های mud inaccessibly Mr Doppler و هفت رنگ دریاچه آتش فشانی را تماشا کنند
[ترجمه گوگل]گردشگران تحت امضاء تحت هدایت می توانند برج را تماشا کنند تا آقای داپلر از چشمه های گوناگون گوگردی غیرقابل دسترس و هفت رنگ دریاچه آتشفشانی شگفتزده شود

12. And their home, also resembling is boudoir beauty, see inaccessibly .
[ترجمه ترگمان]و خانه آن ها که شبیه زیبایی boudoir است، inaccessibly را ببینید
[ترجمه گوگل]و خانه آنها، همچنین شبیه به زیبایی بودوئر است، دیدن غیر قابل دسترس است

13. I had turned in preparation went, sell a holiday sell so well, sell still pour me inaccessibly really?
[ترجمه ترگمان]من در تدارک سفر برگشته بودم، فروخته بودم، فروخته بودم، فروخته بودم، و هنوز هم inaccessibly pour؟
[ترجمه گوگل]من آماده بودم رفتم، تعطیلات را به فروش می رساندم، فروش هنوز هم واقعا غیرقابل دسترس است؟

14. The time that the family gathers is original not much, everybody is busy, take a rest inaccessibly, so, be in the home when, eliminate sleeps, the time of 80 % is spent inside hall.
[ترجمه ترگمان]زمانی که خانواده جمع می شوند، زیاد نیست، همه مشغول هستند، استراحت می کنند، بنابراین در خانه باشید وقتی که به خواب بروید، زمان ۸۰ % در داخل هال سپری می شود
[ترجمه گوگل]زمان جمع آوری خانواده ها بسیار زیاد نیست، همه مشغول هستند، بقیه را غیرقابل دسترس می گذارند، بنابراین در هنگام رفتن، از بین رفتن خواب، زمان 80٪ در داخل سالن صرف می شود

پیشنهاد کاربران

inaccessibly ( adv ) = به طور غیر قابل دسترس، نزدیک نشدنی، به طور دست نیافتنی، به صورت حصول ناپذیر


کلمات دیگر: