1. I must take another picture of my chatterbox!
[ترجمه ترگمان]باید یک عکس دیگر از chatterbox بگیرم!
[ترجمه گوگل]من باید یک عکس دیگر از کت و شلوار من!
2. London's chatterbox circles are a-buzz these days with the names of famous personalities who are supposed to have Aids.
[ترجمه ترگمان]محافل chatterbox لندن، این روزها با نام شخصیت های معروف که قرار است ایدز داشته باشند، غوغا می کنند
[ترجمه گوگل]محافل لایحه بمب گذاری شده این روزها با نام شخصیت های برجسته ای که قرار است ایدز داشته باشند، یک روزه هستند
3. Your sister's a real chatterbox!
[ترجمه ترگمان]خواهر شما خیلی وراج است!
[ترجمه گوگل]خواهر شما یک جعبه واقعی است!
4. This is the chatterbox - out-talk it!
[ترجمه ترگمان]! این This - ه - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
[ترجمه گوگل]این chatterbox - خارج از بحث آن است!
5. He is undoubtedly the biggest chatterbox among the Cowboys and Steelers.
[ترجمه ترگمان]او بدون شک بزرگ ترین chatterbox در میان Cowboys و استیلرز است
[ترجمه گوگل]او بدون شک بزرگترین کتک زدن میان کابوی ها و استیلرز است
6. Cathy's a real chatterbox - she's very friendly, but all that talking can wear you out.
[ترجمه ترگمان]کتی خیلی وراج است - خیلی دوست صمیمی است، اما همه چیزهایی که حرف می زنند می توانند تو را از پا در بیاورند
[ترجمه گوگل]کتی یک کت و شلوار واقعی است - او خیلی دوستانه است، اما همه چیز صحبت کردن می تواند شما را از بین ببرد
7. Billy Bigelow lives there with his chatterbox wife and two little girls.
[ترجمه ترگمان]بیلی Bigelow با زن chatterbox و دو دختر کوچک زندگی می کند
[ترجمه گوگل]بیلی بیگلو با همسر و دو دختر کوچکش زندگی می کند
8. Therefore, parents in the chatterbox, or went about cleaning your own house it.
[ترجمه ترگمان]بنابراین، پدر و مادر in، یا برای تمیز کردن خانه خود به خانه خود رفتند
[ترجمه گوگل]بنابراین، پدر و مادر در chatterbox، و یا در مورد تمیز کردن خانه خود آن را
9. I communicate to my support crew via a ChatterBox motorcycle two - way radio system.
[ترجمه ترگمان]من از طریق یک دستگاه رادیویی دو طرفه motorcycle با پرسنل پشتیبانی خودم ارتباط برقرار می کنم
[ترجمه گوگل]از طریق یک سیستم رادیویی دو طرفه موتور سیکلت ChatterBox به خدمه پشتیبانی من ارتباط برقرار می کنم
10. That kid is a right chatterbox. She could talk for England.
[ترجمه ترگمان]این بچه آدم پرحرفی است او می توانست برای انگلستان حرف بزند
[ترجمه گوگل]این بچه یک جعبه درست است او می تواند برای انگلستان صحبت کند
11. You will be a real chatterbox this week.
[ترجمه ترگمان]این هفته خیلی پرحرفی خواهی کرد
[ترجمه گوگل]شما در این هفته یک جعبه واقعی خواهید بود
12. He couldn't have lasted five minutes with a chatterbox.
[ترجمه ترگمان]نمی توانست پنج دقیقه با یک آدم پر حرف دوام بیاورد
[ترجمه گوگل]او نمیتوانست پنج دقیقه با یک لپ تاپ کار کند
13. Listening can be more valuable than chatterbox.
[ترجمه ترگمان]گوش دادن می تواند ارزشمندتر از chatterbox باشد
[ترجمه گوگل]گوش دادن می تواند با ارزش تر از صدای خواننده باشد
14. That kid is a right chatterbox.
[ترجمه ترگمان]این بچه آدم پرحرفی است
[ترجمه گوگل]این بچه یک جعبه درست است