1. We admeasure 10% of annual acquirement to acquaintment.
[ترجمه ترگمان]ما ۱۰ درصد از فراگیری سالانه را به acquaintment اختصاص داده ایم
[ترجمه گوگل]ما 10٪ از دانش آموزان سالانه را برای آشنایی به دست می آوریم
2. It also illustrates the key points of admeasure and quality control, which can be a reference for other similar engineering practices.
[ترجمه ترگمان]همچنین نقاط کلیدی کنترل کیفیت و کنترل کیفیت را نشان می دهد، که می تواند مرجعی برای دیگر شیوه های مهندسی مشابه باشد
[ترجمه گوگل]همچنین نقاط کلیدی اندازه گیری و کنترل کیفیت را نشان می دهد که می تواند مرجع دیگری برای سایر روش های مهندسی باشد
3. The information asymmetry of credit market causes credit admeasure appearance, form credit gap then.
[ترجمه ترگمان]عدم تقارن اطلاعات در بازار اعتباری منجر به ظهور اعتبار و ایجاد شکاف اعتباری می شود
[ترجمه گوگل]عدم تقارن اطلاعات بازار اعتبار باعث ظهور اعتبارات اعتباری می شود و پس از آن شکاف اعتبار را تشکیل می دهد
4. We can ues the the Hungary solution in Assignment Problem in Linear Programming to solve the problem about machine admeasure.
[ترجمه ترگمان]ما می توانیم راه حل مجارستان را در تخصیص مجدد مساله در برنامه نویسی خطی حل کنیم تا مشکل مربوط به admeasure ماشین را حل کنیم
[ترجمه گوگل]ما می توانیم راه حل مجدد در مسئله تخصیص در برنامه نویسی خطی را حل کنیم تا مشکل در مورد اندازه گیری ماشین را حل کنیم
5. In long march road, distribute him new cotton - padded clothes, admeasure his big mule.
[ترجمه ترگمان]در جاده راهپیمایی طولانی، لباس های پنبه ای نو را تقسیم می کرد و قاطری his را تقسیم می کرد
[ترجمه گوگل]در مسیر راهپیمایی طولانی، او لباس های جدید پنبه ای را با هم مخلوط می کند، موز بزرگش را تحسین می کند
6. Third, with the help of concentrate and distributing control theory and PLC, we succeed in achieving automatic admeasure cooling water.
[ترجمه ترگمان]سوم، با کمک متمرکز سازی و توزیع تیوری کنترل و PLC، ما موفق به دستیابی به آب خنک سازی اتوماتیک admeasure می شویم
[ترجمه گوگل]سوم، با کمک کنتراست و توزیع نظریه کنترل و PLC، ما موفق به دستیابی به آب خنک کننده خودکار admeasure می شویم
7. As a primary job component of Logistics Information System, Admeasure Management System has been adopted successfully in the project of The Logistics information system of Hunan Post'.
[ترجمه ترگمان]سیستم مدیریت Admeasure به عنوان یک مولفه وظیفه اولیه سیستم اطلاعات لجستیک در پروژه سیستم اطلاعات لجستیک در هونان به کار گرفته شد
[ترجمه گوگل]به عنوان یک جزء اولیه کار سیستم اطلاعات لجستیک، سیستم مدیریت Admeasure با موفقیت در پروژه سیستم اطلاعات لجستیک هونان پست تأیید شده است
8. The author utilizes the game theory mostly to analyze the automobile supply chain member's cooperative relation and study members' payoff admeasure.
[ترجمه ترگمان]مولف از تیوری بازی بیشتر برای تحلیل رابطه تعاونی زنجیره تامین خودرو و رضایت اعضای مطالعه از admeasure بهره می برد
[ترجمه گوگل]نویسنده از تئوری بازی به طور عمده برای تجزیه و تحلیل رابطه تعاونی عضو زنجیره تامین خودرو و بررسی میزان اعطای حقوق بازنشستگان استفاده می کند
9. Oil is an important composition in seeds and fruits. Admeasure acid value and saponification value can control the quality.
[ترجمه ترگمان]روغن یک ترکیب مهم در دانه ها و میوه ها است ارزش اسید Admeasure و ارزش saponification می تواند کیفیت را کنترل کند
[ترجمه گوگل]روغن یک ترکیب مهم در بذر و میوه است مقدار اسیدیته و مقدار بازتوزیع می تواند کیفیت را کنترل کند
10. This paper generally discussed the design method and developing process of Admeasure Management System.
[ترجمه ترگمان]این مقاله به طور کلی روش طراحی و فرآیند توسعه سیستم مدیریت Admeasure را مورد بحث قرار می دهد
[ترجمه گوگل]این مقاله به طور کلی روش طراحی و فرآیند مدیریت سیستم اندازه گیری را مورد بحث قرار داد