معنی : مدح گفتن، چاپلوس کردن، چاپلوسانه ستودن، مداحی کردن، چاپلوسی کردن
معانی دیگر : (چاپلوسانه) ستودن، مداهنه کردن، تملق گویی کردن، (بدون داوری صحیح) تحسین و تعریف کردن
چاپلوسانه ستودن، مداحی کردن، مدح گفتن
تقلید کردن، مدح گفتن، چاپلوس کردن، چاپلوسانه ستودن، مداحی کردن، چاپلوسی کردن
Synonyms: apple polish, brown-nose, fall all over, fawn, gush, kiss feet, praise, worship
flatter
Some people adulated Elvis Presley.
برخی از مردم الویس پریسلی را بدون چون و چرا مورد تحسین و تمجید قرار میدادند.