کلمه جو
صفحه اصلی

adulate


معنی : مدح گفتن، چاپلوس کردن، چاپلوسانه ستودن، مداحی کردن، چاپلوسی کردن
معانی دیگر : (چاپلوسانه) ستودن، مداهنه کردن، تملق گویی کردن، (بدون داوری صحیح) تحسین و تعریف کردن

انگلیسی به فارسی

چاپلوسانه ستودن، مداحی کردن، مدح گفتن


تقلید کردن، مدح گفتن، چاپلوس کردن، چاپلوسانه ستودن، مداحی کردن، چاپلوسی کردن


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: adulates, adulating, adulated
مشتقات: adulatory (adj.), adulation (n.), adulator (n.)
• : تعریف: to flatter or admire excessively.
متضاد: abuse, insult
مشابه: admire, adore, flatter, laud

- The young actor was adulated by fans, and it quickly went to his head.
[ترجمه ترگمان] این هنرپیشه جوان شیفته هواداران شد و به سرعت به سمت سر او رفت
[ترجمه گوگل] بازیگر جوان توسط طرفداران تحسین شد و به سرعت به سرش رسید

• flatter or admire excessively

مترادف و متضاد

Synonyms: apple polish, brown-nose, fall all over, fawn, gush, kiss feet, praise, worship


flatter


مدح گفتن (فعل)
adulate

چاپلوس کردن (فعل)
adulate, cringe

چاپلوسانه ستودن (فعل)
adulate

مداحی کردن (فعل)
eulogize, adulate

چاپلوسی کردن (فعل)
praise, adulate, flatter, blandish, butter, coax, collogue, sweet-talk, fraise, gloze, slaver, soft-soap, truckle, wheedle

جملات نمونه

Some people adulated Elvis Presley.

برخی از مردم الویس پریسلی را بدون چون و چرا مورد تحسین و تمجید قرار می‌دادند.



کلمات دیگر: