کلمه جو
صفحه اصلی

bedspread


معنی : چادر شب رختخواب، روپوش تختخواب
معانی دیگر : روبستری، چادرشب روی رختخواب، مقرمه، بستر آهنگ

انگلیسی به فارسی

چادر شب رختخواب، روپوش تختخواب


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a covering for a bed that is generally used over blankets or other bed covering.
مشابه: spread

• covering for a bed (i.e. blanket or quilt)
a bedspread is a decorative cover which is put over a bed.

مترادف و متضاد

thick, often quilted, covering for bed


Synonyms: bedcover, blanket, counterpane, cover, coverlet, spread


چادر شب رختخواب (اسم)
bedspread

روپوش تختخواب (اسم)
bedspread, counterpane, coverlet

جملات نمونه

1. She truned him down like a bedspread.
[ترجمه ترگمان]مثل روتختی سرش را پایین آورد
[ترجمه گوگل]او مثل یک دستمال مرطوب را لرزاند

2. The bedspread was embroidered with cross-stitch.
[ترجمه ترگمان]روی روتختی گلدوزی شده بود
[ترجمه گوگل]روتختی با دوختن کراس دوخته شده بود

3. Vicky's dark head rose from the bedspread.
[ترجمه ترگمان]سر تیره ویکی از روی روتختی بلند شد
[ترجمه گوگل]سر تیره ویکی از روتختی افزایش یافت

4. Mary is stitching a bedspread.
[ترجمه ترگمان] مری داره روتختی می دوخت
[ترجمه گوگل]مریم دوختن روپوش دارد

5. The other was mussed, the bedspread pulled down and the pillows stacked against the headboard.
[ترجمه ترگمان]یکی دیگر mussed بود، روتختی کنار کشیده و بالش ها روی تخته گذاشته بودند
[ترجمه گوگل]دیگران مستهلک شدند، روپوش کشید و بالش ها در برابر سرپوش گذاشت

6. The bedspread is light, ribbed, with little tassels on the bottom.
[ترجمه ترگمان]روتختی، با ribbed و with کوچک بر ته آن دیده می شود
[ترجمه گوگل]روتختی سبک، رنده دار، با انگشت کوچک در پایین است

7. Hugh lay awake in a tangle of candlewick bedspread.
[ترجمه ترگمان]هیو روی روتختی تخت خوابش دراز کشیده بود
[ترجمه گوگل]هیو در آغوش لپ تاپ شمعویکی بیدار شد

8. A bedspread of the most exquisite, intaglio velvet was clutched round her shoulders.
[ترجمه ترگمان]روتختی زیباترین و exquisite مخمل نما را روی شانه هایش انداخته بود
[ترجمه گوگل]یک روکش از نفیس ترین، مخملی کت و شلوار در اطراف شانه هایش بود

9. A cover for a bed ; a bedspread.
[ترجمه ترگمان]یک پوشش برای تخت؛ روتختی
[ترجمه گوگل]پوشش برای یک تخت؛ یک تختخواب

10. The stand cloth, bedspread, pillowcase, blind, and lamp. . . etc. all want cooperativeness on the pattern style, hue.
[ترجمه ترگمان]پارچه، روتختی، روبالشی، کور و … و غیره همه چیز به سبک الگو و رنگ و رنگ می خواهند
[ترجمه گوگل]پارچه روتختی، روپوش، بالش، کور و لامپ و غیره همه می خواهم همکاری در سبک الگوی، رنگ

11. Could you wash my bedspread please? And could I have my curtains washed?
[ترجمه ترگمان]میشه روتختی من رو بشوری؟ و می تونم پرده رو شسته باشم؟
[ترجمه گوگل]میتونم روپوش من رو بپوشم؟ و می توانم پرده هایم را بشورم؟

12. Could you wash my bedspread, please ?
[ترجمه ترگمان]میشه روتختی من رو بشوری؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانم روتختی من را بشویید، لطفا؟

13. Bedding & Garment Products : Bedcover, Bedspread, Bedsheet, Blanket, Comforter, Towels and all kind of socks Etc.
[ترجمه ترگمان]محصولات Garment &:، bedcover، bedsheet، Blanket، comforter، towels و همه جور جوراب و غیره
[ترجمه گوگل]ملافه محصولات محصولات پوشاک Bedcover، پتو، ورق، پتو، ریش تراش، حوله و تمام انواع جوراب و غیره

14. Sorry about the coffee on your bedspread.
[ترجمه ترگمان] بابت قهوه روی روتختی - ت متاسفم
[ترجمه گوگل]دربارهی قهوه روی تخت خواب خود متاسفم

پیشنهاد کاربران

روتختی

bedspread ( گردشگری و جهانگردی )
واژه مصوب: روتختی
تعریف: پارچه ای غالباً طرح دار که بر روی تخت میاندازند


کلمات دیگر: