کلمه جو
صفحه اصلی

cassock


معنی : کشیش، قبا، دلق، جبه، خرقه پوش
معانی دیگر : جامه ی بلند و (معمولا) سیاه که کشیشان و سایر خدمه ی کلیسا به عنوان روپوش (و گاهی زیر بلوز گشاد و سفید) می پوشند، ردا، خستوانه

انگلیسی به فارسی

جبه، دلق، قبا، خرقه پوش، کشیش


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: an ankle-length gown worn by clergymen and other participants in Christian church services.

• robe worn by clergy in the anglican church
a cassock is a long robe that is worn by the clergy of some churches.

مترادف و متضاد

کشیش (اسم)
abbe, padre, priest, clergyman, provost, cleric, evangelist, druid, cassock, divine, ecclesiastic, churchman, herdsman, shaveling

قبا (اسم)
cassock, long garment

دلق (اسم)
cassock

جبه (اسم)
cloak, toga, cassock, gaberdine

خرقه پوش (اسم)
cassock

جملات نمونه

1. His black cassock was dusty and sweat - stained.
[ترجمه ترگمان]ردای سیاهش گرد و خاک گرفته بود
[ترجمه گوگل]کتک سیاه او گرد و غبار و عرق بود - رنگ آمیزی شده است

2. The priest's cassock was stained with vomit and blood.
[ترجمه ترگمان]ردای کشیشی آغشته به استفراغ و خون بود
[ترجمه گوگل]جسد کشیش با استفراغ و خون رنگ آمیزی شد

3. Mr Copley, robed in cassock and billowing surplice, was impatiently pacing the back lawn seeming oblivious to their presence.
[ترجمه ترگمان]آقای کاپلی جامه ای از جبه بلند و جبه بلندی به تن داشت و با بی صبری در حیاط پشتی قدم می زد و توجهی به حضور آن ها نداشت
[ترجمه گوگل]آقای کاپلی، که در کمربند و دراز کشیده بود، بی صبرانه به دنبال چمن عقب به نظر می رسید که حضورشان را فراموش کرده بودند

4. His cassock came up over his socks.
[ترجمه ترگمان]cassock از روی جوراب های او بالا آمد
[ترجمه گوگل]کتک زدن او بیش از جوراب او بود

5. Corrigan lifted his cassock at the knees.
[ترجمه ترگمان]کری گن cassock را به زانو درآورد
[ترجمه گوگل]Corrigan برداشتن زانوهایش را برداشت

6. At Toulon he was clothed in the red cassock.
[ترجمه ترگمان]در تولون از لباس سرخ پوشیده شده بود
[ترجمه گوگل]در تولون، او در صندوق قرمز لباس پوشید

7. Their right shoulders are bared with a cassock over the left shoulder.
[ترجمه ترگمان]شانه های راست آن ها از روی شانه چپ نمایان است
[ترجمه گوگل]شانه های راست آنها با یک سینه بر روی شانه چپ می چرخند

8. Wearing cassock, a flamen was inspecting the detailed work in the sacrifice hall.
[ترجمه ترگمان]a که ردای cassock پوشیده بود، در حال بررسی کاره ای جزیی در سالن قربانی کردن بود
[ترجمه گوگل]فلامن در حال کار کردن با یک کاردستی دقیق در سالن قربانی بود

9. On the live Bishop the silver pectoral cross rose and fell on the purple cassock.
[ترجمه ترگمان]در آن عالی جناب اسقف زنده، pectoral، از جا برخاست و بر جبه ارغوانی فرود آمد
[ترجمه گوگل]در اسقف زندگی می کنند، صلیب شکسته نقره ای افزایش یافت و بر سینه بنفش افتاد

10. De Roquefort followed them inside, now dressed in the master's white cassock.
[ترجمه ترگمان]پورت وز آن ها را به داخل راهنمایی کرد، حالا لباس رسمی ارباب را پوشیده بود
[ترجمه گوگل]د Roquefort آنها را در داخل به دنبال، در حال حاضر در سفینه سفید کارشناسی ارشد

11. In the seventeenth century arms had yielded to the cassock, and Balthasar and his three brothers all took orders.
[ترجمه ترگمان]در قرن هفدهم، تسلیم to شد، و بالتازار و سه برادر او همه دستورها را پذیرفتند
[ترجمه گوگل]در قرن هفدهم اسلحه به زره پوشانده شده بود، و بتلاسار و سه برادرش همه سفارشات را گرفتند

12. She was a netle in which the rustle of the cassock was visible.
[ترجمه ترگمان]او netle بود که خش خش جامه کشیشی در آن دیده می شد
[ترجمه گوگل]او یک شبکه بود که در آن شگفت انگیز از معجزه قابل مشاهده بود

13. From the fascist's brown shirt to the bishop's purple cassock, authorities have a fetishistic attraction to the tailor and milliner.
[ترجمه ترگمان]از پیراهن قهوه ای fascist گرفته تا ردای بنفش اسقف، مقامات جذابیت fetishistic به خیاط و کلاه فروشی دارند
[ترجمه گوگل]مقامات از روباه قهوهای فاشیستی تا ارابه بنفش اسقف، جذابیت طلایی برای خیاط و میلزین دارند


کلمات دیگر: