کلمه جو
صفحه اصلی

bedeck


معنی : اراستن، ارایش کردن، زینت دادن
معانی دیگر : بید (یزدان شناس و مورخ انگلیسی ملقب به: the venerable bede)، آذین کردن، تزیین کردن، آراستن، adorn : ارایش کردن

انگلیسی به فارسی

( adorn =) آرایش کردن، آراستن، زینت دادن


تختخواب، ارایش کردن، اراستن، زینت دادن


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: bedecks, bedecking, bedecked
• : تعریف: to dress or decorate in a showy way; adorn extravagantly.
مشابه: apparel, trick

- They bedecked their Christmas tree with gold ribbons and strings of sparkling beads.
[ترجمه ترگمان] آن ها درخت کریسمس خود را با نوارهای طلایی و رشته های درخشان تزئین کردند
[ترجمه گوگل] آنها درخت کریسمس خود را با روبان طلا و رشته های دانه های درخشان بستند

• adorn, decorate, ornament (as with jewels)
if a place is bedecked with things, those things are arranged all over it in a pretty, decorative way.

مترادف و متضاد

اراستن (فعل)
range, blazon, habit, trim, adorn, decorate, primp, illustrate, apparel, groom, titivate, attire, bedeck, prettify, smarten, bedight, ornament, grace, brave, arrange, fettle, line, equip, array, rank, tidy, perk, deck, inlay, prim, clothe, endue, embroider, prune, stud, indue

ارایش کردن (فعل)
adorn, embellish, attire, bedeck, manicure

زینت دادن (فعل)
trim, adorn, embellish, bedeck, overset

جملات نمونه

1. The square was bedecked with flags and flowers.
[ترجمه ترگمان]میدان را با پرچم های و گل تزیین کرده بودند
[ترجمه گوگل]مربع با پرچم ها و گل ها بستگی دارد

2. The entrance hall was bedecked with trees and tropical plants.
[ترجمه ترگمان]سرسرای ورودی پر از درخت و گیاهان استوایی بود
[ترجمه گوگل]سالن ورودی با درختان و گیاهان گرمسیری پوشیده شده بود

3. The palace was bedecked with flags.
[ترجمه ترگمان]آن وقت کاخ غرق در پرچم های بود
[ترجمه گوگل]کاخ با پرچم های پنهان شده بود

4. The duchess bedeck herself with jewel.
[ترجمه ترگمان]دوشس خود را با جواهر نشان می داد
[ترجمه گوگل]دوشیزه خود را با جواهرات بپوشانید

5. The cars were all bedecked with flowers for the wedding ceremony.
[ترجمه ترگمان]همه جا پر از گل بود و گل ها برای جشن عروسی غرق شده بودند
[ترجمه گوگل]اتومبیل ها با گل برای مراسم عروسی بستری شدند

6. The hall was bedecked with flowers.
[ترجمه ترگمان]سرسرا پر از گل بود
[ترجمه گوگل]سالن با گل گلدانی شده بود

7. The girl was bedecked with silk and jewels.
[ترجمه ترگمان]آن دختر با جواهرات و جواهرات آراسته بود
[ترجمه گوگل]دختر با ابریشم و جواهرات پوشید

8. The hall was bedecked with flags and flowers for the wedding ceremony.
[ترجمه ترگمان]سرسرا با پرچم های و گل تزیین شده بود که مراسم عروسی برگزار شود
[ترجمه گوگل]سالن با پرچم ها و گل ها برای مراسم عروسی خدمت می کرد

9. The heroes and models were bedecked with medals.
[ترجمه ترگمان]قهرمانان و مدل ها با مدال های گوناگون تزئین شدند
[ترجمه گوگل]قهرمانان و مدل ها با مدال ها پوشیدند

10. The Emperor rode on a finely bedecked mule led by six pages, and was concealed behind red curtains carried on poles.
[ترجمه ترگمان]امپراطور بر قاطری بارکش نشسته بود که شش صفحه آن را هدایت می کرد و پشت پرده های سرخ رنگ پنهان شده بود
[ترجمه گوگل]امپراتور سوار بر یک موش ریز ریزه شده به رهبری شش صفحه و پشت پرده های قرمز روی قطب ها پنهان شد

11. The ballroom was bedecked with flowers for the reception.
[ترجمه ترگمان]تالار پذیرایی در آن بود که برای پذیرایی گل ها پر از گل بود
[ترجمه گوگل]اتاق دبیرستان با گل برای پذیرایی بود

12. Walsh, bedecked with new suit and executive glasses, had pitched in with his usual aggressive style.
[ترجمه ترگمان]والش، که با کت و شلوار نو و عینک اجرایی آراسته بود، با سبک aggressive همیشگی اش آن را کنار زده بود
[ترجمه گوگل]والش، با لباس های جدید و عینک های اجرایی پوشانده شده بود، با سبک معمول تهاجمی خود در حال حرکت بود

13. The lichen-crusted walls bedecked with city grime capture my attention time and time again.
[ترجمه ترگمان]دیواره ای پوشیده از گل و لای پوشیده شده با دوده شهر، زمان و بار توجه مرا جلب می کردند
[ترجمه گوگل]دیوارهای شکسته ای که با خاکی شهر پوشانده می شوند، زمان و زمان من را به خود جلب می کنند


کلمات دیگر: