احیانا، زنده شدن، احیا کردن، احیا شدن، بهوش اوردن، دوباره دایر شدن، دوباره رواج پیدا کردن، نیروی تازه دادن، باز جان بخشیدن، بهوش امدن
revived
انگلیسی به فارسی
پیشنهاد کاربران
احیا شده، تجدید شده
به هوش اوردن
revived ( adj ) = احیا شده، تجدید شده، بازسازی شده، ترمیم شده/تقویت شده/بهبود یافته/
examples :
1 - old plays are sometimes revived by applying modern interpretations to their content.
نمایشنامه های قدیمی گاهی با به کارگیری تفاسیر مدرن بر محتوای خود احیا می شوند.
2 - The bus station will be located between what is currently Osborne Street and a revived Vineyard Street.
ایستگاه اتوبوس بین خیابان آزبورن فعلی و خیابان تاکستان بازسازی شده قرار دارد.
3 - After a long time, the revived projects are exceeding the value of projects shelved, showing overall buoyancy in the economy and investment.
پس از مدت ها ، پروژه های احیا شده از ارزش پروژه های تعطیل شده فراتر رفته و شادابی کلی را در اقتصاد و سرمایه گذاری نشان می دهد.
examples :
1 - old plays are sometimes revived by applying modern interpretations to their content.
نمایشنامه های قدیمی گاهی با به کارگیری تفاسیر مدرن بر محتوای خود احیا می شوند.
2 - The bus station will be located between what is currently Osborne Street and a revived Vineyard Street.
ایستگاه اتوبوس بین خیابان آزبورن فعلی و خیابان تاکستان بازسازی شده قرار دارد.
3 - After a long time, the revived projects are exceeding the value of projects shelved, showing overall buoyancy in the economy and investment.
پس از مدت ها ، پروژه های احیا شده از ارزش پروژه های تعطیل شده فراتر رفته و شادابی کلی را در اقتصاد و سرمایه گذاری نشان می دهد.
کلمات دیگر: