1. She turned as red as a beetroot when they befouled her reputation.
[ترجمه ترگمان]صورتش سرخ شد و صورتش سرخ شد و صورتش سرخ شد
[ترجمه گوگل]هنگامی که شهرت خود را از بین می برد، او به عنوان یک سرخ شده تبدیل به قرمز شد
2. The beetroot had turned the soup a glorious pink.
[ترجمه عارفه] چغندر رنگ سوپ را به صورتی قشنگی تغییر داده بود.
[ترجمه ترگمان]The سوپ صورتی باشکوهی را روشن کرده بود
[ترجمه گوگل]چغندر سوپ یک صورتی پر شکوه را تبدیل کرده است
3. He went as red as a beetroot when I asked about his new girl - friend.
[ترجمه ترگمان]وقتی راجع به دوست دختر جدیدم از او سوال کردم به سرخی گرایید
[ترجمه گوگل]وقتی که درباره ی دختر جدیدش - دوستم پرسیدم او به عنوان یک کوفته سرخ شد
4. We fed the rabbit some beetroot tops.
[ترجمه ترگمان]سر و تهش را به خرگوش دادیم
[ترجمه گوگل]ما بعضی از بز های خرچنگ را تغذیه کردیم
5. I've found a recipe for beetroot tops.
[ترجمه ترگمان]من یک دستورالعمل عالی برای tops پیدا کردم
[ترجمه گوگل]من یک دستورالعمل برای بالا بردن بوته پیدا کرده ام
6. Mix in the yogurt, stir in the beetroot and apple and season well.
[ترجمه ترگمان]ماست را با ماست مخلوط کنید، در the و سیب و فصل به هم بزنید
[ترجمه گوگل]مخلوط کردن با ماست، مخلوط کردن در بز و سیب و خوب فصل
7. Pickled cucumbers and beetroot and horseradish sauce topped the bill.
[ترجمه ترگمان]خیاره ای برشی و سس beetroot و سس horseradish بالای این لایحه هستند
[ترجمه گوگل]خیار ترشی و سس گوجه فرنگی و سوپ گوجه فرنگی بیشتر از این لایحه است
8. He is particularly fond of hot beetroot, recommending it as an accompaniment to roast saddle of hare - a delicious combination.
[ترجمه ترگمان]مخصوصا آن را دوست دارد و آن را به عنوان یک زین کباب خرگوش و یک ترکیب خوش مزه توصیه می کند
[ترجمه گوگل]او به خصوص از چغندر قند علاقه مند است، توصیه می کند آن را به عنوان همراهی به زنجبیل کباب از خرگوش - ترکیبی خوشمزه است
9. Dice the beetroot neatly.
[ترجمه ترگمان]دایس کلی و مرتب است
[ترجمه گوگل]چغندرقند را تیز کنید
10. Seedlings of parsnip, carrot, beetroot and radish must fight off slugs, and weeds also need checking, hoeing them as they grow, to leave the pests nowhere to hide.
[ترجمه ترگمان]seedlings از parsnip، carrot، beetroot و تربچه باید با حلزون سر و کار داشته باشند، و علف های هرز هم به چک کردن آن ها نیاز دارند، تا وقتی که رشد می کنند، آن ها را hoeing، تا آفات را در هیچ کجا پنهان نکنند
[ترجمه گوگل]جوانه ها از هویج، هویج، چغندر و تربچه باید با ریزه ها کنار بیایند و علف های هرز نیز نیاز به چک کردن دارند، آنها را در حالی که رشد می کنند، برای از بین بردن آفات جایی نداشته باشند
11. The group that had consumed the beetroot juice also had lower resting blood pressure.
[ترجمه ترگمان]گروهی که عصاره beetroot را مصرف کرده بودند، فشار خون را کاهش داده بودند
[ترجمه گوگل]گروهی که آب گوجه فرنگی مصرف کرده اند همچنین دارای فشار خون پایین تر است
12. "Borsch is Russian beetroot and cabbage soup, " he explained to his girlfriend.
[ترجمه ترگمان]او به دوست دخترش توضیح داد: \" Borsch سوپ کلم و سوپ کلم است \"
[ترجمه گوگل]او به دوست دخترش توضیح داد: 'برش چغندرقند و کلم سوپ روسی است '
13. I'd turned as red as a beetroot and felt like someone had set me on fire.
[ترجمه ترگمان]به همان اندازه سرخ شده بودم و احساس می کردم که کسی مرا آتش زده است
[ترجمه گوگل]من تبدیل به عنوان قرمز به عنوان یک زنبور عسل تبدیل شد و احساس مانند کسی که من را در آتش بود
14. Carrots, turnips, salad beetroot, salsify, celeriac, radishes and similar edible roots, fresh or chilled.
[ترجمه ترگمان]Carrots، شلغم، سالاد، تربچه، تربچه، تربچه، تربچه، و یا ریشه های خوراکی مشابه، تازه و یا یخ کرده بودند
[ترجمه گوگل]هویج، برنج، سالاد، چغندرقند، سل سرخ، تربچه و ریشه های خوراکی مشابه، تازه یا سرد