کلمه جو
صفحه اصلی

nose cone


(فضاناو و موشک) کلاهک، جلوگاه، دماغه مخروطی شکل نوک موشک و راکت، مخروط دماغه

انگلیسی به فارسی

دماغه مخروطی شکل نوک موشک و راکت، مخروط دماغه


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the cone-shaped, usu. detachable foremost section of a rocket or guided missile.

• warhead; front section of a rocket

دیکشنری تخصصی

[پلیمر] دماغه مخروطی

مترادف و متضاد

front heat shield


Synonyms: heat barrier, heat shield, thermal barrier, warhead


جملات نمونه

1. The nose cone of the plane was shrouded in shadow.
[ترجمه ترگمان]مخروط نوک تیز هواپیما در سایه فرورفته بود
[ترجمه گوگل]مخروط بینی این هواپیما در سایه قرار گرفت

2. Oxygen was being administered through a nose cone.
[ترجمه ترگمان]اکسیژن از طریق یک مخروط بینی اداره می شد
[ترجمه گوگل]اکسیژن از طریق یک مخروط بینی استفاده می شود

3. A spinner nose cone assembly to be built to drawing.
[ترجمه ترگمان]یک ترکیب مخروط بینی چرخشی برای طراحی ساخته می شود
[ترجمه گوگل]مونتاژ مخروطی نازک نورد برای ساختن ساخته شده است

4. What is the function of the nose cone?
[ترجمه ترگمان]کارکرد مخروط بینی چیست؟
[ترجمه گوگل]عملکرد مخروط بینی چیست؟

5. The aerodynamically smooth nose cone will protect the spacecraft during launch.
[ترجمه ترگمان]مخروط بینی صاف و صاف، سفینه فضایی را در طول پرتاب محافظت می کند
[ترجمه گوگل]مخروطی که به صورت آیرودینامیکی صاف است، فضاپیما را در حین پرتاب محافظت می کند

6. So the most appropriate solution is the lower nose cone.
[ترجمه ترگمان]بنابراین مناسب ترین راه حل، مخروطی بینی پایین است
[ترجمه گوگل]بنابراین مناسب ترین راه حل، مخزن بینی پایین است

7. Except that the fire is definitely located in the nose cone, which would rule out any engine explosion.
[ترجمه ترگمان]به جز اینکه آتش سوزی قطعا در مخروط بینی قرار دارد که هر گونه انفجار موتور را کنترل می کند
[ترجمه گوگل]بجز آتش سوزی قطعا در مخروط بینی قرار دارد که منجر به انفجار موتور می شود

8. Because McWilliams often takes the bike out on the road, he has to swop the nose cone for the original.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که McWilliams اغلب دوچرخه را از جاده بیرون می آورد، باید مخروط بینی را برای اصلی باز کند
[ترجمه گوگل]از آنجا که مک ویلیز اغلب دوچرخه سواری را در جاده می برد، او باید مخروط بینی را برای اصل تغییر دهد

9. Carrington looked at Talbot and shook his head, then dropped down to the sea-bed in front of the nose cone.
[ترجمه ترگمان]سرش را تکان داد و سرش را به علامت نفی تکان داد
[ترجمه گوگل]کارینگتون به تالبوت نگاه کرد و سرش را تکان داد و سپس در مقابل مخروطی بینی به تختخواب رفت

10. After a recent Monday-evening class, five-year-old Zang Siqi rushes toward her mother, eager to show off a white rocket she has made out of paper, a Snow White sticker in its nose cone.
[ترجمه ترگمان]پس از یک کلاس دوشنبه - عصر جدید، Zang siqi پنج ساله با عجله به سوی مادرش رفت، که مشتاق نشان دادن یک راکت سفیدی است که او از روی کاغذ درآورده است، یک برچسب سفید برفی در مخروط nose
[ترجمه گوگل]پس از یک کلاس دوشنبه گذشته، زنگ سیقی پنج ساله به سمت مادرش میرود و مشتاقانه نشان دادن یک موشک سفید که از کاغذ ساخته شده است، یک برچسب سفید برفی در مخروط بینی خود دارد

11. At times it felt like I was strapped to the nose cone of a rocket.
[ترجمه ترگمان]بعضی وقت ها احساس می کردم که مثل یک راکت با تسمه بینی ام را بسته بودم
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات احساس می کردم که من به مخروطی از یک موشک متصل بودم

12. The rocket climbs upward and onward, with an artificial satellite cradled in its nose cone.
[ترجمه ترگمان]این راکت به بالا و به بعد با یک ماهواره مصنوعی که در مخروط nose قرار گرفته، بالا می رود
[ترجمه گوگل]موشک به سمت بالا و بالا می رود و با یک ماهواره مصنوعی در مخروط بینی قرار دارد

پیشنهاد کاربران

کلاهک ( موشک - فضاپیما - . . . . . )


کلمات دیگر: