کلمه جو
صفحه اصلی

expander


معنی : منبسط کننده، بسط دهنده
معانی دیگر : بسط دهنده، منبسط کننده

انگلیسی به فارسی

گسترش‌دهنده، منبسط کننده، گشاده‌کننده


انگلیسی به انگلیسی

• person or thing that expands; instrument that enlarges

دیکشنری تخصصی

[برق و الکترونیک] بسط دهنده بخشی از مدار فشرده - بازکننده ( compondor ) که در سر گیرنده ی مدار استفاده می شود و سیگنال فشرده شده را به شکل اولیه ی خود بر می گرداند . - گسترش کننده، توسعه دهنده
[پلیمر] انبساط دهنده

مترادف و متضاد

منبسط کننده (اسم)
expander

بسط دهنده (اسم)
extender, expander

جملات نمونه

1. Nagative expander formulas started to include such items of wood, as wood dust or wood flour.
[ترجمه ترگمان]فرمول های بسط دهنده Nagative شروع به گنجاندن این موارد از چوب، به عنوان گرد و غبار چوب و یا آرد چوب کرده اند
[ترجمه گوگل]فرمول های ناگهانی گسترش دهنده شامل مواردی از چوب، گرد و غبار چوب و آرد چوب است

2. Objective To develop a port expander for simple network cable tester, which can raise the testing efficiency of the computer network twisted-pair.
[ترجمه ترگمان]هدف توسعه یک بسط دهنده بندری برای تست کننده کابل شبکه ساده، که می تواند کارایی تست شبکه های کامپیوتری را افزایش دهد
[ترجمه گوگل]هدف توسعه یک پورت گسترش دهنده برای تستر کابل شبکه ساده، که می تواند بهره وری تست شبکه کامپیوتر پیچیده جفت ارز را افزایش دهد

3. The Object Expander lets the user drill down into all the members of an object in the Parallel Watch Window, and compare the values across threads.
[ترجمه ترگمان]شی Expander به کاربر اجازه می دهد تا به تمام اعضای یک شی در پنجره نگاه موازی حرکت کند و مقادیر را در میان نخ ها مقایسه کند
[ترجمه گوگل]Expander Object به کاربر اجازه می دهد تا کاربر را به تمام اعضای یک شی در پنجره موازی دیده شود، و مقادیر بین موضوعات را مقایسه کند

4. The reasons for the turbine expander fault in a KDON-250/1500 air separation unit have been analyzed and summarized, follow by the introduction of the fault treatment.
[ترجمه ترگمان]دلایل خطای بسط دهنده توربین در واحد تفکیک هوایی ۲۵۰ \/ ۲۵۰ \/ ۱۵۰۰ تحلیل و به طور خلاصه، به دنبال معرفی درمان خطا است
[ترجمه گوگل]دلایل گسل توربینی گسترش دهنده در واحد جداسازی هوا KDON-250/1500 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و خلاصه شده است، با معرفی روش خطا همراه است

5. Liquid expander is a replacement of Joule - Thomson liquid valve used in cryogenic liquefaction cycle equipments.
[ترجمه ترگمان]بسط دهنده مایع جایگزینی برای شیر مایع ژول - تامسون است که در تجهیزات چرخه مایع برودتی برودتی استفاده می شود
[ترجمه گوگل]مایع مایع جایگزین دریچه جویول - تامسون مورد استفاده در تجهیزات چرخه مایع سازی فریزر است

6. The expander cycle rocket engine could provide an ideal high energy and low - cost upper stage option.
[ترجمه ترگمان]موتور راکت انداز چرخه دهنده می تواند یک گزینه ایده آل بالا و بالا برای هزینه پایین فراهم کند
[ترجمه گوگل]موتور راکت چرخه گسترش می تواند یک گزینه ای عالی و کم هزینه بالا را فراهم کند

7. On the other hand, prepared negative plate expander is commercially available.
[ترجمه ترگمان]از طرف دیگر، بسط دهنده صفحه منفی به صورت تجاری در دسترس است
[ترجمه گوگل]از سوی دیگر، تهیه کننده منفذ آماده شده در دسترس است

8. Objective lens of beam expander with a high-order curved surface can correct aberration for a deep relative aperture lens.
[ترجمه ترگمان]عدسی شییی expander پرتو با یک سطح منحنی بالا با درجه بالا می تواند محرک را برای یک لنز دیافراگم نسبی عمیق اصلاح کند
[ترجمه گوگل]لنز هدف از پرتو پرتو با سطح منحنی مرتبه بالا می تواند aberration برای یک لنز دیافراگم عمیق نسبی را تصحیح کند

9. BW rubber expander glue bond substitutes for stepped joint or tongued and grooved joint in the horizontal joint site on the outside wall of basement.
[ترجمه ترگمان]اصلاح expander لاستیکی به جای یک اتصال مشترک شیار دار در یک محل اتصال افقی بر روی دیوار بیرونی زیرزمین، جایگزین پیوند شیاری شده و شیار دار شده بود
[ترجمه گوگل]BW لاستیک باند جایگزین باند جایگزین برای مفصل پا و یا زبان و جفت در محل مشترک افقی در دیوار بیرونی زیرزمین

10. The huge Tube Expander for Heat Exchanger of Air Conditioner and Refrigeration System are developed first by our institute after studying for a long time.
[ترجمه ترگمان]سیستم مترو عظیم برای انتقال حرارت of Air Conditioner و سیستم تبرید اولین بار پس از مطالعه برای مدت طولانی توسط موسسه ما توسعه داده می شوند
[ترجمه گوگل]انبساط بزرگ لوله برای مبدل حرارتی تهویه مطبوع و سیستم تهویه مطبوع توسط موسسه ما پس از مدت زمان طولانی مطالعه شده است

11. Thus negative expander formulas started to include such items ofwood, as wood dust or wood flour.
[ترجمه ترگمان]از این رو، فرمول های بسط دهنده منفی شروع به گنجاندن این اقلام، به عنوان گرد و غبار و یا آرد چوب کرده اند
[ترجمه گوگل]بدین ترتیب فرمولهای منحصر به فرد گسترش دهنده شامل مواردی از چوب، گرد و غبار چوب یا آرد چوب بود

12. The flue gas turbine- expander is the key equipment in catalytic cracking unit.
[ترجمه ترگمان]توربین گاز دودکش، تجهیزات اصلی در واحد شکاف کاتالیزوری است
[ترجمه گوگل]توربین انفجار گاز دودکش، تجهیزات کلیدی در واحد ترک خوردگی کاتالیزور است

13. What are expander Firmware and Hardware revisions and issues?
[ترجمه ترگمان]expander Firmware و revisions سخت افزار چه هستند؟
[ترجمه گوگل]بازبینی ها و مسائل مربوط به برنامه های سخت افزاری و سخت افزاری چیست؟

14. The unit I had for review was the wrist mounted version which had a rubber strap with a built in expander.
[ترجمه ترگمان]واحدی که من برای بررسی داشتم، نسخه مچ نصب شده روی مچ بود که دارای تسمه لاستیکی با یک expander ساخته در بسط دهنده بود
[ترجمه گوگل]دستگاهی که برای بررسی مجبور بودم نسخهی مجهز به مچ دست بود که دارای یک لولای لاستیکی با ساخته شده بود


کلمات دیگر: