(انگلیس - خوراک پزی) آبگوشت سیب زمینی
hot pot
(انگلیس - خوراک پزی) آبگوشت سیب زمینی
انگلیسی به فارسی
دیگ داغ
(انگلیس - خوراکپزی) آبگوشت سیب زمینی
انگلیسی به انگلیسی
• meat and potato stew (british)
a hotpot is a dish made from a mixture of meat, vegetables, and gravy with sliced potatoes on top, which is cooked slowly in the oven.
a hotpot is a dish made from a mixture of meat, vegetables, and gravy with sliced potatoes on top, which is cooked slowly in the oven.
دیکشنری تخصصی
[پلیمر] ظرف گرم، ظرفی که فعال کننده با رزین یا پوشش ژلی قبل از پاشش در آن مخلوط می شود
جملات نمونه
1. Do you have self - service hot pot, please ?
[ترجمه ترگمان]لطفا یه قهوه گرم برای خودت داشته باشی، لطفا؟
[ترجمه گوگل]آیا شما ظرف غذای شخصی خود را دارید، لطفا؟
[ترجمه گوگل]آیا شما ظرف غذای شخصی خود را دارید، لطفا؟
2. The catapult breaks throwing boiling Hot Pot gloop everywhere.
[ترجمه ترگمان]The را به جوش می آورد و همه جا را پر می کند
[ترجمه گوگل]گدازه ای که در همه جا شکسته می شود، جارو می کند
[ترجمه گوگل]گدازه ای که در همه جا شکسته می شود، جارو می کند
3. The Hot Pot can not fire this turn and may not fire next turn while a fresh pot is brewed up.
[ترجمه ترگمان]ممکن است گلدان گرم این بار روشن نشود و ممکن است به نوبت روشن نشود در حالی که یک قابلمه تازه در حال دم کردن است
[ترجمه گوگل]پخت داغ نمیتواند این نوبت را بپیماید و در صورتی که یک گلدان تازه درست شود، نوبت بعدی نیست
[ترجمه گوگل]پخت داغ نمیتواند این نوبت را بپیماید و در صورتی که یک گلدان تازه درست شود، نوبت بعدی نیست
4. Once deployed, the Hot Pot catapult can not be moved.
[ترجمه ترگمان]پس از استقرار، موشک با گلدان گرم ممکن نیست جابجا شود
[ترجمه گوگل]هنگامی که مستقر شد، آبشار هات پات را نمی توان منتقل کرد
[ترجمه گوگل]هنگامی که مستقر شد، آبشار هات پات را نمی توان منتقل کرد
5. Hippie dips, or hot pots, are circles of rocks built around natural hot springs.
[ترجمه ترگمان]Hippie، یا گلدان های داغ، دایره های صخره ای هستند که اطراف چشمه های آب گرم طبیعی ساخته شده اند
[ترجمه گوگل]هیپی یا گلدانهای داغ، محافل سنگهایی است که در اطراف چشمه های گرم طبیعی ساخته شده اند
[ترجمه گوگل]هیپی یا گلدانهای داغ، محافل سنگهایی است که در اطراف چشمه های گرم طبیعی ساخته شده اند
6. Betty: Is your hot pot hot enough?
[ترجمه ترگمان]اون ظرف hot به اندازه کافی گرم هست؟
[ترجمه گوگل]بتی: آیا گلدان داغ شما به اندازه کافی گرم است؟
[ترجمه گوگل]بتی: آیا گلدان داغ شما به اندازه کافی گرم است؟
7. Check out Japanese paper hot pot!
[ترجمه ترگمان]قابلمه داغ روزنامه ژاپنی را بررسی کنید!
[ترجمه گوگل]چک کردن کاغذ ژاپن داغ داغ!
[ترجمه گوگل]چک کردن کاغذ ژاپن داغ داغ!
8. Lisa: Does she like hot pot?
[ترجمه ترگمان]اون از ماریجوانا خوشش میاد؟
[ترجمه گوگل]لیزا: آیا او دنت گرم را دوست دارد؟
[ترجمه گوگل]لیزا: آیا او دنت گرم را دوست دارد؟
9. Mongolia Hot Pot has become a popular dish throughout China.
[ترجمه ترگمان]گلدان گرم مغولستان به یک غذای محبوب در سرتاسر چین تبدیل شده است
[ترجمه گوگل]Hot Pot مغولستان تبدیل به یک ظرف محبوب در سراسر چین شده است
[ترجمه گوگل]Hot Pot مغولستان تبدیل به یک ظرف محبوب در سراسر چین شده است
10. The hot pot die casting technology of large cross section aluminum bar are introduced.
[ترجمه ترگمان]این قابلمه که در حال ریخته گری است، در حال ریخته گری در یک سطح مقطع عرضی بزرگ است
[ترجمه گوگل]فن آوری قالب ریخته گری داغ نوار آلومینیومی بزرگ مقطعی معرفی شده است
[ترجمه گوگل]فن آوری قالب ریخته گری داغ نوار آلومینیومی بزرگ مقطعی معرفی شده است
11. Is eating hot pot to wash the two non - Treasury sauna.
[ترجمه ترگمان]آیا خوردن قابلمه داغ برای شستن دو سونا داغ است؟
[ترجمه گوگل]آیا می خواهید برای دو سینی غیر خزانه داری بخورید؟
[ترجمه گوگل]آیا می خواهید برای دو سینی غیر خزانه داری بخورید؟
12. Do you have hot pot service at noon?
[ترجمه ترگمان]تو ظهر یه سرویس چای داغ داری؟
[ترجمه گوگل]آیا در روز ظهر شما خدمات گرمی داغ دارید؟
[ترجمه گوگل]آیا در روز ظهر شما خدمات گرمی داغ دارید؟
13. Joky, Look at this very old bronze chafing hot pot.
[ترجمه ترگمان] joky، به این رنگ برنز قدیمی نگاه کن
[ترجمه گوگل]جوک، به این دیگ داغ داغ برنز نگاه کنید
[ترجمه گوگل]جوک، به این دیگ داغ داغ برنز نگاه کنید
14. Lisa: How about hot pot afterward?
[ترجمه ترگمان]پس اون ظرف گرم چطوره؟
[ترجمه گوگل]لیزا: پس از آن در بطری داغ چطور؟
[ترجمه گوگل]لیزا: پس از آن در بطری داغ چطور؟
15. The Street had more hot plots than hot-pots.
[ترجمه ترگمان]خیابان به مراتب بیشتر از ظرف های داغ و داغ بود
[ترجمه گوگل]خیابان قطعه های گرم تر از گلدان های داغ داشت
[ترجمه گوگل]خیابان قطعه های گرم تر از گلدان های داغ داشت
16. Betty beheaded by hotpot ladle in freak accident.
[ترجمه ترگمان]بتی در یک تصادف عجیب با hotpot ladle سر بریده شد
[ترجمه گوگل]بتی در حوادث دمدمی مزاج هات پات سرازیر می شود
[ترجمه گوگل]بتی در حوادث دمدمی مزاج هات پات سرازیر می شود
17. Shabu Shabu is a smaller kind of hotpot that is perfect for one person. . .
[ترجمه ترگمان]Shabu Shabu یک نوع کوچک تر از hotpot است که برای یک فرد کامل است
[ترجمه گوگل]Shabu Shabu یک نوع کوچکتر از Hotpot است که برای یک فرد مناسب است
[ترجمه گوگل]Shabu Shabu یک نوع کوچکتر از Hotpot است که برای یک فرد مناسب است
18. Our country population is numerous, hotpot average per capita has an amount under world average level.
[ترجمه ترگمان]جمعیت کشور ما زیاد است، میانگین سرانه hotpot در سطح متوسط جهان است
[ترجمه گوگل]جمعیت کشور ما بسیار زیاد است، متوسط سرانه هات پات به میزان متوسط در سطح جهانی است
[ترجمه گوگل]جمعیت کشور ما بسیار زیاد است، متوسط سرانه هات پات به میزان متوسط در سطح جهانی است
19. Donglaishun's Mutton Hotpot astanding history and is loved by many for its special taste.
[ترجمه ترگمان] Donglaishun s Hotpot history history astanding and and by many for special its loved loved is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is is
[ترجمه گوگل]گوشت خوک Donglaishun 's Hotpot stanging تاریخ و توسط بسیاری برای طعم خاص خود را دوست داشتنی است
[ترجمه گوگل]گوشت خوک Donglaishun 's Hotpot stanging تاریخ و توسط بسیاری برای طعم خاص خود را دوست داشتنی است
20. Chongqing is famous for its hotpot, smell and taste, and more famous for its girls.
[ترجمه ترگمان]Chongqing به خاطر hotpot، بو و مزه معروف است و شهرت بیشتری برای دختران خود دارد
[ترجمه گوگل]چونگ کینگ معروف به کوه داغ، بوی و طعم و معروف ترین دخترانش است
[ترجمه گوگل]چونگ کینگ معروف به کوه داغ، بوی و طعم و معروف ترین دخترانش است
21. This hotpot shop uses superior quality sliced beef from the Inner Mongolia Autonomous Region.
[ترجمه ترگمان]این مغازه hotpot از کیفیت برتر گوشت بریده شده از منطقه خودمختار مغولستان مرکزی استفاده می کند
[ترجمه گوگل]این فروشگاه Hotpot با استفاده از گوشت گاو برشی با کیفیت عالی از منطقه Autonomous Inner Mongolia است
[ترجمه گوگل]این فروشگاه Hotpot با استفاده از گوشت گاو برشی با کیفیت عالی از منطقه Autonomous Inner Mongolia است
22. A I really like the Mongolian Hotpot restaurant.
[ترجمه ترگمان]من واقعا رستوران Hotpot مغولستان را دوست دارم
[ترجمه گوگل]من واقعا رستوران Hotpot مغولستان را دوست دارم
[ترجمه گوگل]من واقعا رستوران Hotpot مغولستان را دوست دارم
23. Food: Swiss cheese small chaffy dish, meat hotpot, carrot cakes, etc.
[ترجمه ترگمان]غذا: پنیر سوئیسی، بشقاب کوچک chaffy، گوشت hotpot، کیک های هویج و غیره
[ترجمه گوگل]غذا: پنیر سوئیس کوچک خمیر گوشت خوک، hotpot گوشت، کیک هویج، و غیره
[ترجمه گوگل]غذا: پنیر سوئیس کوچک خمیر گوشت خوک، hotpot گوشت، کیک هویج، و غیره
24. Lancashire hotpot is a well known stew.
[ترجمه ترگمان]Lancashire hotpot یک خوراک معروف است
[ترجمه گوگل]Hotpot Lancashire خمیر شناخته شده است
[ترجمه گوگل]Hotpot Lancashire خمیر شناخته شده است
25. But we, the year of the meal to hotpot.
[ترجمه ترگمان]اما ما، سال غذا را به hotpot اختصاص می دهیم
[ترجمه گوگل]اما ما، سال از غذا به هات پات
[ترجمه گوگل]اما ما، سال از غذا به هات پات
26. Chongqing Hotpot has long been the symbol of Chongqing's food culture.
[ترجمه ترگمان]چانگ کینگ به مدت طولانی نماد فرهنگ غذایی Chongqing بوده است
[ترجمه گوگل]Chongqing Hotpot به مدت طولانی نماد فرهنگ غذایی Chongqing است
[ترجمه گوگل]Chongqing Hotpot به مدت طولانی نماد فرهنگ غذایی Chongqing است
27. So you don't like our hotpot?
[ترجمه ترگمان]پس تو از hotpot خوشت نمیاد؟
[ترجمه گوگل]بنابراین شما Hotpot را دوست ندارید؟
[ترجمه گوگل]بنابراین شما Hotpot را دوست ندارید؟
28. I really like Mongolian hotpot.
[ترجمه ترگمان]من really مغولستان را دوست دارم
[ترجمه گوگل]من واقعا دوست دارم Hotpot مغولستان
[ترجمه گوگل]من واقعا دوست دارم Hotpot مغولستان
پیشنهاد کاربران
تاس کباب
آبگوشت
کلمات دیگر: