سلول فتوولتائیک
photovoltaic cell
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: a cell that produces electromotive force when it is exposed to radiation, esp. light; solar cell.
دیکشنری تخصصی
[پلیمر] پیل فوتوولتایی
جملات نمونه
1. At 20 percent efficiency, solar photovoltaic cells in geosynchronous orbit can deliver 270 watts of electric power per square meter continuously.
[ترجمه ترگمان]در بازده ۲۰ درصد، سلول های خورشیدی خورشیدی در مدار geosynchronous می توانند به طور مداوم ۲۷۰ وات توان الکتریکی را به ازای هر متر مربع به دست آورند
[ترجمه گوگل]در بهره وری 20 درصد، سلول های فتوولتائیک خورشیدی در مدار ژیوسینیک مدار می توانند به طور مداوم 270 وات برق بر هر متر مربع ارائه دهند
[ترجمه گوگل]در بهره وری 20 درصد، سلول های فتوولتائیک خورشیدی در مدار ژیوسینیک مدار می توانند به طور مداوم 270 وات برق بر هر متر مربع ارائه دهند
2. Compared with photovoltaic cell, solar dynamic power system is compact, high in efficiency and comparatively cheap in a long run.
[ترجمه ترگمان]در مقایسه با پیل خورشیدی، سیستم قدرت دینامیک خورشیدی جمع و جور، بالا در کارایی و نسبتا ارزان در طولانی مدت است
[ترجمه گوگل]در مقایسه با سلول فتوولتائیک، سیستم قدرت دینامیکی خورشیدی فشرده، کارایی بالا و نسبتا ارزان در یک دراز مدت است
[ترجمه گوگل]در مقایسه با سلول فتوولتائیک، سیستم قدرت دینامیکی خورشیدی فشرده، کارایی بالا و نسبتا ارزان در یک دراز مدت است
3. Recombination occurring in the emitter region of a photovoltaic cell.
[ترجمه ترگمان]نوترکیبی در ناحیه ساطع کننده سلول فتوولتائیک رخ می دهد
[ترجمه گوگل]دوباره سازی در ناحیه emitter یک سلول فتوولتائیک اتفاق می افتد
[ترجمه گوگل]دوباره سازی در ناحیه emitter یک سلول فتوولتائیک اتفاق می افتد
4. A solar cell or photovoltaic cell is a device that converts light energy into electrical energy.
[ترجمه ترگمان]سلول خورشیدی یا سلول خورشیدی دستگاهی است که انرژی نور را به انرژی الکتریکی تبدیل می کند
[ترجمه گوگل]سلول خورشیدی یا سلول فتوولتائیک دستگاهی است که انرژی نور را به انرژی الکتریکی تبدیل می کند
[ترجمه گوگل]سلول خورشیدی یا سلول فتوولتائیک دستگاهی است که انرژی نور را به انرژی الکتریکی تبدیل می کند
5. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
6. When electricity, whether from photovoltaic cell, wind turbine or other sources, runs through the electrode, the cobalt and phosphate form a thin film on the electrode and oxygen gas is produced.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که برق، چه از پیل سوختی، توربین باد و یا منابع دیگر، از طریق الکترود انجام می شود، کبالت و فسفات یک لایه نازک روی الکترود و گاز اکسیژن تولید می کنند
[ترجمه گوگل]وقتی که برق، چه از سلولهای فوتوولتائیک، توربین بادی یا سایر منابع، از طریق الکترود عبور می کند، کبالت و فسفات، یک فیلم نازک روی الکترود و گاز اکسیژن تولید می کنند
[ترجمه گوگل]وقتی که برق، چه از سلولهای فوتوولتائیک، توربین بادی یا سایر منابع، از طریق الکترود عبور می کند، کبالت و فسفات، یک فیلم نازک روی الکترود و گاز اکسیژن تولید می کنند
7. Normally, in a photovoltaic cell, electrons knocked free by photons are then carried away by an electric field within the photovoltaic material to a contact wire.
[ترجمه ترگمان]به طور معمول، در سلول فتوولتائیک، الکترون ها توسط فوتون ها آزاد می شوند و سپس توسط یک میدان الکتریکی در ماده photovoltaic به یک سیم تماس منتقل می شوند
[ترجمه گوگل]به طور معمول، در یک سلول فوتوولتائیک، الکترونها به وسیله فوتون آزاد آزاد شدند و سپس توسط میدان الکتریکی درون ماده فتوولتائیک به یک سیم مخابراتی منتقل می شوند
[ترجمه گوگل]به طور معمول، در یک سلول فوتوولتائیک، الکترونها به وسیله فوتون آزاد آزاد شدند و سپس توسط میدان الکتریکی درون ماده فتوولتائیک به یک سیم مخابراتی منتقل می شوند
8. The maximum power point of the photovoltaic cell is traced by using the step-by-step method and the simulation result shows that the maximum power point tracking results are obvious.
[ترجمه ترگمان]ماکزیمم نقطه توان سلول فتوولتائیک با استفاده از روش گام به گام و نتایج شبیه سازی نشان می دهد که حداکثر نتایج ردیابی نقطه توان واضح هستند
[ترجمه گوگل]حداکثر نقطه قدرت سلول فتوولتائیک با استفاده از روش گام به گام بررسی می شود و نتیجه شبیه سازی نشان می دهد که نتایج ردیابی نقطه ی حداکثر توان آشکار است
[ترجمه گوگل]حداکثر نقطه قدرت سلول فتوولتائیک با استفاده از روش گام به گام بررسی می شود و نتیجه شبیه سازی نشان می دهد که نتایج ردیابی نقطه ی حداکثر توان آشکار است
9. As photovoltaic cell technology improves, the walls and roofs of buildings will be able to generate enough electricity for their own needs, plus a possible surplus for the grid.
[ترجمه ترگمان]همانطور که تکنولوژی سلول خورشیدی بهبود می یابد، دیوارها و سقف ساختمان ها قادر به تولید برق کافی برای نیازهای خود، به اضافه یک مازاد احتمالی برای شبکه خواهند بود
[ترجمه گوگل]همانطور که فن آوری سلول های فتوولتائیک بهبود می یابد، دیوارها و سقف ساختمان ها قادر به تولید برق کافی برای نیازهای خود می باشند، به علاوه یک مازاد احتمالی برای شبکه
[ترجمه گوگل]همانطور که فن آوری سلول های فتوولتائیک بهبود می یابد، دیوارها و سقف ساختمان ها قادر به تولید برق کافی برای نیازهای خود می باشند، به علاوه یک مازاد احتمالی برای شبکه
10. The present invention provides a photovoltaic cell in the form of a fiber, photovoltaic materials and methods of photovoltaic cell fabrication.
[ترجمه ترگمان]اختراع موجود یک سلول خورشیدی را به شکل فیبر، مواد فتوولتائیک و روش های ساخت سلول خورشیدی فراهم می کند
[ترجمه گوگل]این اختراع یک سلول فتوولتائیک را به شکل فیبر، مواد فتوولتائیک و روش های ساخت سلول های فتوولتائیک فراهم می کند
[ترجمه گوگل]این اختراع یک سلول فتوولتائیک را به شکل فیبر، مواد فتوولتائیک و روش های ساخت سلول های فتوولتائیک فراهم می کند
11. Good results were achieved in experiments, and the photovoltaic power generation efficiency was greatly increased with concentrator photovoltaic cell. So it has a high practical value.
[ترجمه ترگمان]نتایج خوب در آزمایش ها به دست آمد و بازده تولید توان فتوولتائیک به شدت با سلول خورشیدی متراکم افزایش یافت بنابراین ارزش عملی بالایی دارد
[ترجمه گوگل]نتایج خوب در آزمایشات به دست آمد و بهره وری تولید انرژی فتوولتائیک با سلول فتوولتائیک متمرکز افزایش یافت بنابراین ارزش عملی زیادی دارد
[ترجمه گوگل]نتایج خوب در آزمایشات به دست آمد و بهره وری تولید انرژی فتوولتائیک با سلول فتوولتائیک متمرکز افزایش یافت بنابراین ارزش عملی زیادی دارد
12. Somewhat less obvious is the fact that photodiode leakage and photovoltaic cell internal losses are also functions of terminal voltage.
[ترجمه ترگمان]تا حدی کم تر آشکار است که نشت photodiode و تلفات داخلی سلول فتوولتائیک نیز از ولتاژ ترمینال استفاده می کنند
[ترجمه گوگل]تا حدودی کمتر واضح است این واقعیت است که نشت فوتودیود و تلفات داخلی سلول فتوولتائیک نیز از ولتاژ ترمینال عمل می کنند
[ترجمه گوگل]تا حدودی کمتر واضح است این واقعیت است که نشت فوتودیود و تلفات داخلی سلول فتوولتائیک نیز از ولتاژ ترمینال عمل می کنند
13. By magnifying the solar energy, the technology can reduce the amount of semiconductor material needed for the photovoltaic cell.
[ترجمه ترگمان]با افزایش انرژی خورشیدی، تکنولوژی می تواند مقدار مواد نیمه هادی مورد نیاز برای سلول فتوولتائیک را کاهش دهد
[ترجمه گوگل]با افزایش انرژی خورشیدی، تکنولوژی می تواند مقدار ماده نیمه هادی مورد نیاز برای سلول فوتوولتائیک را کاهش دهد
[ترجمه گوگل]با افزایش انرژی خورشیدی، تکنولوژی می تواند مقدار ماده نیمه هادی مورد نیاز برای سلول فوتوولتائیک را کاهش دهد
14. Its model involves a two-mirrored system that directs sunlight down an optical rod onto a small (1 square centimeter) photovoltaic cell.
[ترجمه ترگمان]مدل آن شامل یک سیستم two است که نور خورشید را به سمت یک میله نوری بر روی یک سلول فتوولتائیک (۱ متر مربع)هدایت می کند
[ترجمه گوگل]مدل آن شامل یک سیستم دوقطبی است که نور خورشید را به یک سلول فوتوولتاییک کوچک (1 سانتیمتر کوچک) هدایت می کند
[ترجمه گوگل]مدل آن شامل یک سیستم دوقطبی است که نور خورشید را به یک سلول فوتوولتاییک کوچک (1 سانتیمتر کوچک) هدایت می کند
پیشنهاد کاربران
photovoltaic cell ( فیزیک )
واژه مصوب: پیل فوتوولتایی
تعریف: وسیله ای که با تابش نور جریان الکتریکی ایجاد می کند
واژه مصوب: پیل فوتوولتایی
تعریف: وسیله ای که با تابش نور جریان الکتریکی ایجاد می کند
کلمات دیگر: