کلمه جو
صفحه اصلی

inertness


بی زوری، نداشتن زورجنبش یا ایستادگی، بیتابی، بیحالی، تنبلی

انگلیسی به انگلیسی

• motionlessness, inactivity; sluggishness, slowness

دیکشنری تخصصی

[پلیمر] بی اثر،بی اثری

جملات نمونه

1. It has characteristics of chemical inertness, high - whiteness, high purity and equal particle size.
[ترجمه ترگمان]آن دارای ویژگی های شیمیایی inertness شیمیایی، سفیدی بالا، خلوص بالا و اندازه ذره برابر است
[ترجمه گوگل]این ویژگی ها دارای ویژگی های شیمایی، سفید بودن، خلوص بالا و اندازه ذرات مساوی است

2. The people are returned to passiveness, inertness, and unconsciousness; the legislator enters into omnipotence.
[ترجمه ترگمان]مردم به انفعال، inertness، و ناخودآگاه باز می گردند؛ قانونگذار وارد قدرت مطلق می شود
[ترجمه گوگل]مردم به انفعال، بی حرکت و ناخودآگاه بازگشته اند؛ قانونگذار وارد قدرت مطلق می شود

3. The inertness of Fluorinert liquid permits its use as a direct contact single and two-phase coolant in certain supercomputers and sensitive military electronics.
[ترجمه ترگمان]استفاده از مایع Fluorinert اجازه استفاده از آن را به عنوان یک خنک کننده منفرد و دو فازی در supercomputers خاص و الکترونیکی نظامی حساس می دهد
[ترجمه گوگل]انسداد مایع Fluorinert اجازه استفاده از آن را به عنوان یک تماس مستقیم و دو فاز خنک کننده در برخی از ابر رایانه ها و الکترونیک نظامی حساس است

4. The inertness of Fluorinert liquid FC-770 permits its use as a direct contact single and two-phase coolant in certain supercomputers and sensitive military electronics.
[ترجمه ترگمان]The of مایع - ۷۷۰ مورد استفاده خود را به عنوان یک خنک کننده منفرد و دو فازی در supercomputers خاص و الکترونیک حساس نظامی اجازه می دهد
[ترجمه گوگل]مایعات فلوئورینرکت FC-770 اجازه استفاده از آن را به عنوان یک خنک کننده مجزا و دو فاز مستقیم در سوپر کامپکت های خاص و الکترونیک حساس نظامی می دهد

5. Inertness and ease of manufacture provides advantages to silicone tubing.
[ترجمه ترگمان]inertness و سهولت تولید، مزایایی را در اختیار سیلیکونی قرار می دهد
[ترجمه گوگل]انعطاف پذیری و سهولت تولید مزایایی را برای لوله های سیلیکون فراهم می کند

6. O Arjuna, nescience, inertness, neglectfulness and also illusion; when these arise the mode of ignorance predominates.
[ترجمه ترگمان]O Arjuna، nescience، inertness، neglectfulness، و همچنین توهم؛ هنگامی که این ها حالت جهالت را بالا می گیرند
[ترجمه گوگل]ای آرجونا، بی معرفتی، بی رحمی، غفلت و همچنین توهم؛ هنگامی که این حالت ناامید غلبه می کند

7. Studing inertness anode will be the utmost project of electrolytic aluminium plant.
[ترجمه ترگمان]Studing آند، بزرگ ترین پروژه کارخانه آلومینیوم الکترولیتی است
[ترجمه گوگل]مطالعه انود نفوذ خواهد شد پروژه بزرگ از کارخانه آلومینیوم آلومینیوم

8. Glass shows chemical inertness in the daily environment and does not react with living things, so it has extensive applications.
[ترجمه ترگمان]شیشه واکنش های شیمیایی را در محیط روزانه نشان می دهد و با چیزهای زنده واکنش نمی دهد، بنابراین کاربرد گسترده ای دارد
[ترجمه گوگل]شیشه ای نشان می دهد که شیمی درمانی در محیط روزانه است و با چیزهای زنده واکنش نشان نمی دهد، بنابراین کاربرد های فراوانی دارد

9. The calcium bonding with fatty acids prevents the product from being reacted upon in the rumen stage thereby providing the crucial "inertness".
[ترجمه ترگمان]پیوند کلسیم با اسیده ای چرب از واکنش نسبت به مرحله rumen جلوگیری می کند و در نتیجه \"inertness\" حیاتی را فراهم می کند
[ترجمه گوگل]پیوند کلسیم با اسیدهای چرب باعث جلوگیری از واکنش محصول در مرحله شکمبه می شود و این امر موجب ایجاد بی نظمی شدید می شود

10. The inertness of Fluorinert liquid FC-77 permits its use as a direct contact single and two-phase coolant in supercomputers and sensitive military electronics.
[ترجمه ترگمان]inertness مایع Fluorinert - ۷۷ اجازه استفاده از آن را به عنوان یک خنک کننده منفرد و دو فازی در supercomputers و تجهیزات الکترونیکی نظامی حساس می دهد
[ترجمه گوگل]مجهز بودن Fluorinert مایع FC-77 اجازه استفاده از آن را به عنوان یک تماس مستقیم و دو فاز خنک کننده در ابر رایانه ها و الکترونیک نظامی حساس

11. The inertness of Fluorinert liquid permits its use as a direct contact single and two-phase coolant in supercomputers and sensitive military electronics.
[ترجمه ترگمان]استفاده از مایع Fluorinert اجازه استفاده از آن را به عنوان یک خنک کننده منفرد و دو فازی در supercomputers و لوازم الکترونیکی نظامی حساس می دهد
[ترجمه گوگل]مفتول مایع Fluorinert اجازه استفاده از آن را به عنوان یک تماس مستقیم و دو فاز خنک کننده در ابر رایانه ها و الکترونیک نظامی حساس است

12. So, we have an inertness.
[ترجمه ترگمان] خب، ما یه \"inertness\" داریم
[ترجمه گوگل]بنابراین، ما یک نفوذ داریم

13. The improvement field emission by Hf coating on CNTs surface is attributed to the low work function, chemical inertness and good conductivity of HfC.
[ترجمه ترگمان]گسترش میدان بهبود با پوشش Hf بر روی سطح CNT ها به عملکرد کاری پایین، inertness شیمیایی و رسانایی خوب of نسبت داده می شود
[ترجمه گوگل]انتشار میدان های پیشرفته توسط پوشش Hf روی سطح CNT به کارکرد پایین کار، نفوذ شیمیایی و هدایت خوب HfC مربوط می شود

14. Engineering ceramic materials have attractive properties: high hardness, high thermal resistance, chemical inertness, low thermal conductivity and low fracture toughness etc.
[ترجمه ترگمان]مواد سرامیکی مهندسی خواص جذابی دارند: سختی بالا، مقاومت حرارتی بالا، مقاومت شیمیایی کم، رسانایی حرارتی پایین و چقرمگی شکست کم
[ترجمه گوگل]مواد سرامیکی مهندسی دارای ویژگی های جذاب هستند: سختی بالا، مقاومت حرارتی بالا، نفوذ شیمیایی، هدایت حرارتی کم و چقرمگی شکست کم و غیره

پیشنهاد کاربران

خنثی بودن


بی اثری


کلمات دیگر: