cryogenics

معنی : برودت شناسی، سرمازایی

معانی دیگر : سرمازایی (بخشی از علم فیزیک که با تولید سردی زیاد و تاثیر سرما بر مواد سر و کار دارد)، سجنزایی، سردی شناسی

انگلیسی به فارسی

سرمازایی، رشته‌ای از فیزیک که درباره تبادلات و اثرات اجسام درحرارت‌های پایین گفت‌وگو می‌کند

برودت شناسی

کریوژنزها، برودت شناسی، سرمازایی

انگلیسی به انگلیسی

اسم جمع ( plural noun )

مشتقات: cryogenic (adj.), cryogenically (adv.), cryogenicist (n.)

• : تعریف: (used with a sing. verb) the study of matter and energy at extremely low temperatures.

• production of low temperatures and the study of their influence on the structure of a substance (physics)

دیکشنری تخصصی

[کامپیوتر] برودتی ؛برودت شناسی
[برق و الکترونیک] زمزایی، زمزاییک دانش مطالعه ی پدیده های فیزیکی در دماهای بسیار کم و نزدیک به صفر مطلق . در این دماها هر گونه تغییر اندک در شدت میدان مغناطیسی منجر به تغییرات زیاد جریان در مواد ابررسانا می می شود .
[زمین شناسی] علم سرمازایی شاخه ای از فیزیک که به مطالعه تولید و اثرات دماهای بسیار پایین می پردازد. علم سرمای شدید. صفت: سرمازایی. مترادف منسوخ: Cryogeny.
[نفت] سرماشنای
[پلیمر] سرمازایی

مترادف و متضاد

برودت شناسی (اسم)

cryogenics

سرمازایی (اسم)

cryogenics

جملات نمونه

1. This removes half of the cryogenics problem but leaves us with liquid oxygen.

[ترجمه ترگمان]این مساله نیمی از مشکل cryogenics را حذف می کند، اما ما را با اکسیژن مایع ترک می کند
[ترجمه گوگل]این نیمی از مشکل فریزر را حذف می کند اما با اکسیژن مایع ما را ترک می کند

2. This Dextran has a variety of uses, from cryogenics to analytical standards in GPC.

[ترجمه ترگمان]این Dextran کاربردهای مختلفی دارد، از cryogenics تا استانداردهای تحلیلی در GPC
[ترجمه گوگل]این دکستران دارای انواع کاربردی است از کریوژنز تا استانداردهای تحلیلی در GPC

3. Applications of cryogenics include the storage and transport of liquefied gases, food preservation, cryosurgery, rocket fuels, and superconducting electromagnets.

[ترجمه ترگمان]کاربردهای of شامل ذخیره سازی و انتقال گازهای مایع، نگهداری غذا، cryosurgery، سوخت موشک و electromagnets superconducting می شود
[ترجمه گوگل]برنامه های کریوژنیک شامل ذخیره سازی و حمل و نقل گازهای مایع، حفظ مواد غذایی، سرماخوردگی، سوخت موشک و الکترومغناطیس ابررسانایی می باشد

4. Experts of human body cryogenics believe that they will soon find a way to immortality.

[ترجمه ترگمان]متخصصان بدن انسان بر این باورند که به زودی راهی برای بقا پیدا خواهند کرد
[ترجمه گوگل]کارشناسان کریوژنز بدن انسان معتقدند که به زودی راهی برای جاودانگی پیدا خواهند کرد

5. Taught in the speciality of Refrigeration & Cryogenics. The professional titles are: associate professor ( 198- 1992 ) .

[ترجمه ترگمان]تدریس در تخصص یخچال & cryogenics عناوین حرفه ای عبارتند از: دانشیار (۱۹۸ - ۱۹۹۲)
[ترجمه گوگل]تدریس در تخصص تبرید * کریوژنیک عناوین حرفه ای عبارتند از: استادیار (1992-1993)

6. This is called cryogenics, and it has its drawbacks.

[ترجمه ترگمان]این cryogenics نامیده می شود و اشکالاتی نیز دارد
[ترجمه گوگل]این کریوژنیک نامیده می شود و دارای نقاط ضعف آن است

7. Humans vying for dominance will turn to genetics and cryogenics to compete.

[ترجمه ترگمان]انسان هایی که برای تسلط رقابت می کنند به ژنتیک و cryogenics تبدیل خواهند شد تا رقابت کنند
[ترجمه گوگل]انسانها برای تسلط به ژنتیک و کریوژنیک برای رقابت تبدیل خواهند شد

8. Their very low boiling and melting points make them refrigerants for low - temperature research ( see cryogenics ) .

[ترجمه ترگمان]نقطه ذوب و نقطه ذوب آن ها باعث می شود که آن ها برای تحقیقات دمای پایین refrigerants شوند (مراجعه به cryogenics)
[ترجمه گوگل]نقاط بسیار جوش و ذوب آنها مبرد را برای تحقیقات کم دما در نظر می گیرند (نگاه کنید به کریوژنز)

9. Ph . D . and MSc. Degrees awarded at Institute of Cryogenics, University of Southampton, U . K.

[ترجمه ترگمان]Ph د Degrees در موسسه of، دانشگاه of، دانشگاه های آمریکا ک
[ترجمه گوگل]Ph د و کارشناسی ارشد مدارک تحصیلی در موسسه کریوژنز، دانشگاه ساوتهمپتون، U کی

10. Hydrogen can be effectively and economically recovered from the refinery gas by cryogenics, pressure swing absorption, or semipermeable membranes.

[ترجمه ترگمان]هیدروژن می تواند به طور موثر و از لحاظ اقتصادی از گاز پالایشگاه توسط cryogenics، جذب نوسان فشار، یا غشا semipermeable بازیابی شود
[ترجمه گوگل]هیدروژن می تواند به طور موثر و اقتصادی از گاز پالایشگاه توسط کریوژنز، جذب نوسان فشار یا غشاهای نیمه پراکنده بهبود یابد

پیشنهاد کاربران

زَم اُستیک ( زم= سرما؛ استیک= استوار شده؛ ( کلمات از زبان پهلوی ریشه گرفته است ) )

وسایل سردکننده

مادون سرد

cryogenics ( فیزیک )
واژه مصوب: زم زایی
تعریف: شاخه‏ای از فیزیک که در آن فرایندهایی بررسی می شود که در دماهای بسیار پایین رخ می دهند|||متـ . زم زاشناسی

کلمات دیگر: