1. a bank holdup
دستبرد مسلحانه به بانک
2. Hold up your hands if you have any question.
[ترجمه همایون] بیا بریم، معطلی برای چیست؟
[ترجمه z.n] اگر سوالی دارید دستانتان را بالا نگه دارید
[ترجمه ترگمان]اگر سوالی دارید دستتون را بالا بگیرید
[ترجمه گوگل]اگر سوالی دارید، دستانتان را نگه دارید
3. I'm looking for a doings to hold up a curtain rail that's fallen down.
[ترجمه همایون] در سرقت، جوان ماسک دار کارمند بانک را با اسلحه تهدید کرد
[ترجمه محمدرضا صادقی] من بدنبال راه حلی هستم تا ریل پرده ای که افتاده است را به جای اولش بازگردانم.
[ترجمه ترگمان]من دنبال یک سری چیزها می گردم که یک نرده پرده را که پایین افتاده نگه دارم
[ترجمه گوگل]من به دنبال اقداماتی هستم تا راه آهن پرده ای را که پایین افتاده است، بپوشم
4. Don't worry. The house will hold up.
[ترجمه اسفند] نگران نباشید! خانه پایدار خواهد ماند.
[ترجمه ترگمان]نگران نباش خانه باز می ماند
[ترجمه گوگل]نگران نباش خانه نگه خواهد داشت
5. Democrats say arguments against the bill won't hold up.
[ترجمه ترگمان]دموکرات ها می گویند که بحث ها علیه این لایحه ادامه نخواهد یافت
[ترجمه گوگل]دموکرات ها می گویند که استدلال علیه این لایحه نمی تواند مانع شود
6. I hope the repairs hold up until we can get to a garage.
[ترجمه اسفند] امیدوارم تاپیش ازرسیدن به گاراژ نیازمندتعمیرات نباشیم!
[ترجمه ترگمان]امیدوارم تعمیرات تا زمانی که بتونیم به گاراژ برسیم، صبر کنیم
[ترجمه گوگل]من امیدوارم تعمیرات تا زمانی که بتوانیم به یک گاراژ برسیم، نگه داریم
7. Continuing violence could hold up progress towards reform.
[ترجمه محمدرضا صادقی] تداوم خشونت می تواند مانع از پیشروی بسمت اصلاحات گردد.
[ترجمه ترگمان]ادامه خشونت می تواند پیشرفت را به سمت اصلاحات ادامه دهد
[ترجمه گوگل]خشونت مداوم می تواند پیشرفت را به سمت اصلاحات ادامه دهد
8. This must not be allowed to hold up the peace process.
[ترجمه ترگمان]این نباید اجازه برگزاری روند صلح را داشته باشد
[ترجمه گوگل]این نباید اجازه داد روند صلح را متوقف کند
9. She did her best to hold up before her children.
[ترجمه محمدرضا صادقی] او تمام تلاش خود را کرد تا درحضور فرزندانش مقاومت کند.
[ترجمه ترگمان]او بیش ترین سعی خود را کرده بود تا بچه خود را نگه دارد
[ترجمه گوگل]او بهترین کار را برای جلوگیری از فرزندانش انجام داد
10. The Olympic Stadium will hold up to 80,000 spectators.
[ترجمه اسفند] استادیوم المپیک تا80000 نفرگنجایش خواهد داشت.
[ترجمه ترگمان]استادیوم المپیک حدود ۸۰،۰۰۰ تماشاچی را در خود جای خواهد داد
[ترجمه گوگل]استادیوم المپیک تا 80 هزار تماشاگر را نگه می دارد
11. I thought that no one else could hold up such pain.
[ترجمه اسفند] فکرنمیکنم هیچکس دیگری بتواندچنین دردی را تحمل کند.
[ترجمه ترگمان]فکر می کردم هیچ کس دیگه نمیتونه این درد رو تحمل کنه
[ترجمه گوگل]من فکر کردم که هیچ کس دیگر نمیتواند چنین درد را بکشد
12. How long will you hold up on such a sum of money?
[ترجمه محمدرضا صادقی] تا چه زمان با چنین مبلغ پولی دوام می آوری؟
[ترجمه ترگمان]چقدر طول می کشه که این همه پول رو نگه داری؟
[ترجمه گوگل]چقدر طول می کشد تا چنین مبلغی پول بپردازید؟
13. You'll need tweezers to hold up the specimen.
[ترجمه ترگمان]به انبرک احتیاج خواهید داشت که نمونه را نگه دارید
[ترجمه گوگل]شما باید موچین ها را نگه دارید تا نمونه را نگه دارید
14. I hope that the fine weather will hold up for some more days.
[ترجمه اسفند] امیدوارم این هوای خوب برای روز های بیشتری ادامه داشته باشه.
[ترجمه ترگمان]امیدوارم که هوای خوب چند روز دیگر دوام بیاورد
[ترجمه گوگل]من امیدوارم که آب و هوای خوبی برای چند روز بیشتر بماند
15. The facts will hold up what I said.
[ترجمه اسفند] حقایق، آنجه را که گفتم آشکارخواهدکرد.
[ترجمه ترگمان]حقایق آنچه را که گفتم بدست خواهند آورد
[ترجمه گوگل]واقعیت ها آنچه را که گفتم نگه خواهد داشت
16. Come on, let's go. What's the hold-up?
[ترجمه محمدرضا صادقی] یالا، بریم. دلیل معطلی ات چیه؟
[ترجمه ترگمان]زود باش، بریم چه خبر؟
[ترجمه گوگل]بیا بریم چطوری؟
17. In the hold-up, a masked youth threatened the bank staff with a gun.
[ترجمه محمدرضا صادقی] در جریان سرقت، یک جوان نقابدار کارکنان بانک را با اسلحه تهدید کرد.
[ترجمه ترگمان]در انبار، یک جوان نقاب دار، کارکنان بانک را با اسلحه تهدید کرد
[ترجمه گوگل]جوانان دست و پا گیر، کارکنان بانک را با یک اسلحه تهدید کردند
18. We should finish by tonight, barring hold-ups.
[ترجمه ترگمان]ما باید تا امشب تمومش کنیم و راه دیگه ای نداریم
[ترجمه گوگل]ما باید امشب به پایان برسیم
19. Lane closures are causing hold-ups on the M6 near junction
[ترجمه ترگمان]بسته شدن لین باعث ایجاد - در نزدیکی نقطه اتصال شده است
[ترجمه گوگل]تعطیلی خطوط باعث توقف در نزدیکی اتصال M6 می شود
20. Despite the odd hold-up, we finished on time.
[ترجمه محمدرضا صادقی] علی رغم تاخیر عجیب، کارمان سرموقع تمام شد.
[ترجمه ترگمان]با وجود the عجیب و غریب، زمان به پایان رسیده بود
[ترجمه گوگل]با وجود تعویض عجیب و غریب، ما در زمان به پایان رسید
21. Sorry I'm late. There was a hold-up on the motorway.
[ترجمه محمدرضا صادقی] ببخشید دیر کردم. در بزرگراه ترافیک ایجاد شده بود.
[ترجمه ترگمان]متاسفم که دیر کردم کامیون در اتوبان دراز کشیده بود
[ترجمه گوگل]متاسفم دیر شده ام در بزرگراه وجود دارد
22. People rubbernecking at the scene of the accident caused a major traffic hold-up.
[ترجمه ترگمان]افرادی که در صحنه تصادف کشته شدند باعث ایجاد یک انبار بزرگ شد
[ترجمه گوگل]افراد لاستیکی در صحنه حادثه، یک ترافیک مهم را ایجاد کردند
23. Freakish weather conditions have caused massive traffic hold-ups in the area.
[ترجمه ترگمان]شرایط آب و هوایی freakish باعث افزایش گسترده ترافیک در این ناحیه شده است
[ترجمه گوگل]شرایط آب و هوایی شلوغ باعث ایجاد ترافیک گسترده ای در منطقه شده است
24. Contrary to expectations, we didn't have any hold-ups on the journey.
[ترجمه ترگمان]بر خلاف انتظار، ما هیچ گونه ups در این سفر نداشتیم
[ترجمه گوگل]بر خلاف انتظارات، در این سفر هیچ مانعی وجود نداشت
25. They arrived late due to a motorway hold-up.
[ترجمه ترگمان]آن ها دیر به دلیل برگزاری یک بزرگراه به مقصد رسیدند
[ترجمه گوگل]آنها به دلیل توقف بزرگراه دیر رسیدند
26. There was a hold-up at the lights.
[ترجمه ترگمان]یه چیزی تو نورها دیده می شد
[ترجمه گوگل]در چراغ ها یک مانع وجود داشت
27. A man was shot dead in a hold-up at a downtown bank.
[ترجمه ترگمان]یه نفر تو یه انبار پایین شهر تیر خورده
[ترجمه گوگل]یک مرد در یک مرکز در مرکز شهر کشته شد
28. The unsuccessful holdup closely resembles two other bank robberies.
[ترجمه ترگمان]این تجمع ناموفق به دو سرقت بانک دیگر شباهت داشت
[ترجمه گوگل]محرومیت ناموفق بسیار شبیه به دو سرقت بانکی دیگر است
29. At Trenton there was one last hold-up.
[ترجمه ترگمان]توی \"ترنتون\" یه بار آخر کار بوده
[ترجمه گوگل]در ترنتون یکی از آخرین بازداشت شدگان وجود داشت
30. Paul was injured during an attempted hold-up of the gas station in which he worked.
[ترجمه ترگمان]پل در طی تلاش برای نگه داری ایستگاه گاز که در آن کار می کرد مجروح شد
[ترجمه گوگل]پولس در طی تلاش برای از بین بردن ایستگاه گاز که در آن کار می کرد، زخمی شد