کلمه جو
صفحه اصلی

crankshaft


معنی : میل لنگ
معانی دیگر : (مکانیک - اتومبیل) میل لنگ، میله لنگ

انگلیسی به فارسی

میل لنگ


(مکانیک) میل لنگ


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a shaft that turns or is turned by one or more cranks that are attached to or part of the shaft.

• lever, handle, shaft driving or driven by a crank
a crankshaft is the main shaft of an internal combustion engine.

دیکشنری تخصصی

[نساجی] میل لنگ

مترادف و متضاد

میل لنگ (اسم)
crank, crankshaft, drive shaft

جملات نمونه

1. The camshaft rotates in phase with the crankshaft, but at half its speed.
[ترجمه ترگمان]The در فاز با میل لنگ می چرخد، اما با سرعت نصف آن
[ترجمه گوگل]میل لنگ در فاز با میل لنگ چرخانده می شود، اما در نیمی از سرعت آن

2. The engine had a broken crankshaft.
[ترجمه ترگمان]موتور اتومبیل شکسته بود
[ترجمه گوگل]موتور میل لنگ شکسته ای داشت

3. All moving parts, apart from the plain-bearing crankshaft, use needle roller bearings to help it rev freely.
[ترجمه ترگمان]تمام قطعات متحرک، جدا از میل لنگ با یاتاقان ساده، از bearings سوزن سوزن برای کمک به آن بهره می برند
[ترجمه گوگل]تمام قطعات متحرک، به غیر از میل لنگ غلتک، استفاده از یاتاقان سوزن غلتک برای کمک به بازرسی آزادانه

4. When checked for straightness, this crankshaft was found to have little or no distortion.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که برای straightness چک شد، مشخص شد که این میل لنگ دارای اعوجاج کم یا بدون اعوجاج است
[ترجمه گوگل]هنگامی که برای راستی بررسی می شد، این میل لنگ، اعوجاج کمی داشت یا خیر

5. The state of the art of spheroidal graphite crankshaft is introduced.
[ترجمه ترگمان]محل کار میل لنگ graphite گرافیتی معرفی می شود
[ترجمه گوگل]وضعیت هنر میل لنگ گرافیت اسفروئیدی معرفی شده است

6. Applying the slender crankshaft, the level rolling bearing technology, and lower viscosity refrigeration oil, increased the mechanical efficiency.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از میل لنگ باریک، تکنولوژی حمل و نقل سطحی، و روغن خنک سازی با ویسکوزیته کم تر، کارایی مکانیکی را افزایش داد
[ترجمه گوگل]استفاده از میل لنگ باریک، تکنولوژی نورد نورد سطح و روغن سرد کننده ویسکوزیته پایین، بهره وری مکانیکی را افزایش داد

7. Crankshaft is a very important component of large marine engine and its key component is crank.
[ترجمه ترگمان]Crankshaft یک جز بسیار مهم از موتور دریایی بزرگ و مولفه کلیدی آن است
[ترجمه گوگل]میل لنگ یک جزء بسیار مهمی از موتور دریایی بزرگ است و جزء اصلی آن میل لنگ است

8. The crankshaft bearing is one of the most important friction pairs and moving parts of the internal combustion engine.
[ترجمه ترگمان]میل لنگ یکی از مهم ترین جفت اصطکاک و قطعات متحرک موتور احتراق داخلی است
[ترجمه گوگل]تحمل میل لنگ یکی از مهمترین جفت های اصطکاک و قطعات متحرک موتور احتراق داخلی است

9. When obtain piston position signal from Crankshaft, Top Dead Center Sensor and Crankshaft Position Sensor tend to be integrative in structure.
[ترجمه ترگمان]هنگام بدست آوردن سیگنال موقعیت پیستون از Crankshaft، سنسور مرکز مرده و حسگر موقعیت Crankshaft باید در ساختار یکپارچه باشند
[ترجمه گوگل]هنگامی که سیگنال موقعیت پیستون را از میل لنگ، مرکز سنسور سنسور مرزی و سنسور موقعیت میل لنگ می گیرید، در هنگام ساختن، ساختار یکپارچه می شود

10. Similarly, in the crankshaft journal and crankshaft bearing clearance measurements, they can draw on such skills.
[ترجمه ترگمان]به طور مشابه، در نشریه میل لنگ و میل لنگ با اندازه گیری پاک سازی، آن ها می توانند چنین مهارت هایی داشته باشند
[ترجمه گوگل]به همین ترتیب، در مجله میل لنگ و اندازه گیری لبه های میل لنگ، می توانند بر روی چنین مهارت هایی استفاده کنند

11. The crankshaft checked in dynamic equilibrium ensures the enggine running smothly.
[ترجمه ترگمان]میل لنگ در تعادل دینامیکی کنترل می شود و the در حال اجرا را تضمین می کند
[ترجمه گوگل]میل لنگ چک شده در تعادل پویا تضمین می کند که موتور در حال چرخش است

12. FAW TOYOTA engine company crankshaft product line uses carbide tool and MQL technique to process crankshaft oil holes.
[ترجمه ترگمان]خط تولید میل لنگ شرکت FAW TOYOTA از ابزار کاربید و تکنیک MQL برای پردازش سوراخ های نفتی میل لنگ استفاده می کند
[ترجمه گوگل]خط تولید میل لنگ مدل FAW TOYOTA با استفاده از ابزار کاربید و تکنیک MQL برای پردازش سوراخ های روغن میل لنگ کار می کند

13. Pry the crankshaft forward, position the dial indicator to zero.
[ترجمه ترگمان]میل لنگ را به جلو خم کنید و شاخص صفحه مدرج را به صفر قرار دهید
[ترجمه گوگل]میل لنگ را به جلو بچرخانید، نشانگر شماره گیری را به صفر برسانید

14. The bearing loads and crankshaft fatigue strength are calculated according to the principle of a simple beam.
[ترجمه ترگمان]باره ای حامل و قدرت خستگی میل لنگ با توجه به اصل یک تیر ساده محاسبه می شوند
[ترجمه گوگل]بارهای تحمل و قدرت خستگی میل لنگ با توجه به اصل پرتو ساده محاسبه می شود

پیشنهاد کاربران

crankshaft ( قطعات و اجزای خودرو )
واژه مصوب: میل لنگ
تعریف: محور اصلی موتورهای درون سوز که دارای یک یا چند لَنگ است و حرکت رفت وبرگشت پیستون ها را به حرکت چرخشی تبدیل می کند


کلمات دیگر: