1. bolster up
تحکیم کردن،(به منظور بهسازی) حمایت کردن،تقویت کردن
2. to bolster one's courage
به کسی جرات دادن
3. to bolster one's morale
روحیه ی کسی را تقویت کردن
4. the government borrowed money from banks in order to bolster up the economy
به منظور تقویت اقتصاد کشور،دولت از بانک ها وام گرفت.
5. He tried to bolster up their morale.
[ترجمه ترگمان]او سعی کرد روحیه آن ها را تقویت کند
[ترجمه گوگل]او تلاش کرد روحیه خود را تقویت کند
6. More money is needed to bolster the industry.
[ترجمه ترگمان]برای تقویت این صنعت پول بیشتری نیاز است
[ترجمه گوگل]برای تقویت صنعت، پول بیشتری نیاز است
7. Falling interest rates may help to bolster up the economy.
[ترجمه ترگمان]پایین افتادن نرخ سود ممکن است به تقویت اقتصاد کمک کند
[ترجمه گوگل]کاهش نرخ بهره ممکن است به تقویت اقتصاد کمک کند
8. The government borrowed money to bolster up the economy.
[ترجمه ترگمان]دولت برای تقویت اقتصاد پول قرض گرفت
[ترجمه گوگل]دولت پول را برای تقویت اقتصاد قرض گرفت
9. They need to do something to bolster their image.
[ترجمه ترگمان]آن ها باید کاری انجام دهند تا تصویر خود را تقویت کنند
[ترجمه گوگل]آنها باید کاری بکنند تا تصویرشان را تقویت کنند
10. More timbers are needed to bolster the roof of the mine.
[ترجمه ترگمان]الوارهای بیشتری لازم است که سقف معدن را زیر و رو کنند
[ترجمه گوگل]برای تقویت سقف معادن لازم است چوب های بیشتر
11. Some believe that increasing advertising will bolster their support.
[ترجمه ترگمان]برخی بر این باورند که افزایش تبلیغات باعث تقویت حمایت آن ها خواهد شد
[ترجمه گوگل]برخی معتقدند افزایش تبلیغات موجب تقویت حمایت آنها خواهد شد
12. In 1991 Zurich bought Genevoise Assurances to bolster its domestic position in the life-insurance sector.
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۹۱، زوریخ Genevoise Assurances را برای تقویت موقعیت داخلی خود در بخش بیمه عمر خرید
[ترجمه گوگل]در سال 1991، زوریخ Genevoise Assurances را خریداری کرد تا موقعیت داخلی خود را در بخش بیمه های زندگی تقویت کند
13. Ad campaigns are used to both bolster sales and improve corporate image.
[ترجمه ترگمان]از تبلیغات نمایندگی مجاز (Ad)برای تقویت فروش و بهبود تصویر شرکت استفاده می شود
[ترجمه گوگل]کمپین های تبلیغاتی برای افزایش فروش و بهبود تصویر شرکت استفاده می شود
14. In an effort to bolster support Lini demanded a pledge of loyalty from each of his ministers.
[ترجمه ترگمان]در تلاش برای تقویت حمایت، Lini خواستار تعهد وفاداری از هر یک از وزرای وی شدند
[ترجمه گوگل]در تلاش برای تقویت حمایت، لینی خواستار وفاداری هر یک از وزرای او شد