معنی : رقمی کردن، صورت رقمی شده
digitization
معنی : رقمی کردن، صورت رقمی شده
انگلیسی به فارسی
دیجیتال سازی، رقمی کردن، صورت رقمی شده
انگلیسی به انگلیسی
• conversion of analog data into digital data, putting into digital form (also digitisation)
دیکشنری تخصصی
[زمین شناسی] رقومی کردن فرآیند تبدیل داده های آنالوگ ( مانند یک تصویر یا فیلم عکاسی ) به داده های عددی را گویند .
[پلیمر] رقمی کردن، رقمی ساز
[پلیمر] رقمی کردن، رقمی ساز
مترادف و متضاد
رقمی کردن (اسم)
digitization
صورت رقمی شده (اسم)
digitization
جملات نمونه
1. The audio processing digitization is using the digital filter algorithm to sample and process the audio signal.
[ترجمه ترگمان]دیجیتالی کردن پردازش صدا از الگوریتم فیلتر دیجیتال برای نمونه برداری و پردازش سیگنال صوتی استفاده می کند
[ترجمه گوگل]پردازش دیجیتال پردازش صوتی با استفاده از الگوریتم فیلتر دیجیتال برای نمونه برداری و پردازش سیگنال صوتی انجام می شود
[ترجمه گوگل]پردازش دیجیتال پردازش صوتی با استفاده از الگوریتم فیلتر دیجیتال برای نمونه برداری و پردازش سیگنال صوتی انجام می شود
2. In this paper, the innovation is that the digitization strategy of Closed Scan Loop Scanning (CSLS), which is an iterative digitization strategy of continuous scanning the probe, is studied.
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، نوآوری این است که دیجیتالی کردن استراتژی پویش مجدد حلقه Closed (CSLS)، که یک استراتژی دیجیتالی کردن مکرر برای بررسی مداوم کاوشگر است، مورد مطالعه قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]در این مقاله، نوآوری این است که استراتژی دیجیتالی کردن اسکن حلقه اسکن (CSLS)، که یک استراتژی تکراری دیجیتالی برای اسکن دائمی پروب است، مورد بررسی قرار گرفته است
[ترجمه گوگل]در این مقاله، نوآوری این است که استراتژی دیجیتالی کردن اسکن حلقه اسکن (CSLS)، که یک استراتژی تکراری دیجیتالی برای اسکن دائمی پروب است، مورد بررسی قرار گرفته است
3. Digitization and triple - play bundling have forever changed the nature of multi - channel service competition.
[ترجمه ترگمان]مجموعه بازی digitization و سه بازی برای همیشه ماهیت رقابت سرویس چند کاناله را تغییر داده اند
[ترجمه گوگل]تقسیم بندی دیجیتالی و بازی سه بعدی برای ماهیت رقابت خدمات چند کانال تغییر کرده است
[ترجمه گوگل]تقسیم بندی دیجیتالی و بازی سه بعدی برای ماهیت رقابت خدمات چند کانال تغییر کرده است
4. Enter digitization information period, become big industry and hind the turning point with epoch - making industry.
[ترجمه ترگمان]فرآیند دیجیتال کردن را وارد کنید، به صنعت بزرگ تبدیل شوید و نقطه عطف به صنایع ایپوچ شوید
[ترجمه گوگل]دوره اطلاعات اطلاعات دیجیتالی را وارد کنید، صنعت بزرگ تبدیل شوید و نقطه عطفی را با صنعت عصر تولید کنید
[ترجمه گوگل]دوره اطلاعات اطلاعات دیجیتالی را وارد کنید، صنعت بزرگ تبدیل شوید و نقطه عطفی را با صنعت عصر تولید کنید
5. As the progress of digitization and networking in information society, Triple Play is the trend of the times.
[ترجمه ترگمان]با پیشرفت دیجیتال سازی و ایجاد شبکه در جامعه اطلاعاتی، بازی سه گانه گرایش زمان است
[ترجمه گوگل]به عنوان پیشرفت دیجیتال سازی و شبکه سازی در جامعه اطلاعاتی، سه گانه روند روند زمان است
[ترجمه گوگل]به عنوان پیشرفت دیجیتال سازی و شبکه سازی در جامعه اطلاعاتی، سه گانه روند روند زمان است
6. An Infrasound Waveform Digitization System (IWDS) was introduced in detail in this paper.
[ترجمه ترگمان]یک سیستم Infrasound Waveform Waveform (IWDS)در این مقاله به تفصیل معرفی شد
[ترجمه گوگل]در این مقاله، یک سیستم دیجیتالی شکل موج Infrasound (IWDS) به طور کامل معرفی شد
[ترجمه گوگل]در این مقاله، یک سیستم دیجیتالی شکل موج Infrasound (IWDS) به طور کامل معرفی شد
7. The digitization of document information has had profound influence on the development of librarianship.
[ترجمه ترگمان]دیجیتالی کردن اطلاعات اسناد، تاثیر عمیقی بر توسعه کتابداری دارد
[ترجمه گوگل]دیجیتالیزاسیون اطلاعات سند تأثیر زیادی بر توسعه کتابداری و اطلاع رسانی دارد
[ترجمه گوگل]دیجیتالیزاسیون اطلاعات سند تأثیر زیادی بر توسعه کتابداری و اطلاع رسانی دارد
8. Hospital digitization is a systematic process and has to be accomplished by stages.
[ترجمه ترگمان]دیجیتال سازی در بیمارستان یک فرآیند سیستماتیک است و باید با مراحل انجام شود
[ترجمه گوگل]دیجیتال سازی بیمارستان یک فرآیند سیستماتیک است و باید با مراحل انجام شود
[ترجمه گوگل]دیجیتال سازی بیمارستان یک فرآیند سیستماتیک است و باید با مراحل انجام شود
9. For lossless digitization, the sampling rate should be at least twice the maximum frequency response.
[ترجمه ترگمان]برای دیجیتالی کردن بدون انرژی، نرخ نمونه برداری باید حداقل دو برابر پاسخ فرکانسی باشد
[ترجمه گوگل]برای تبدیل دیجیتال نشده، نرخ نمونه برداری باید حداقل دو بار حداکثر پاسخ فرکانسی باشد
[ترجمه گوگل]برای تبدیل دیجیتال نشده، نرخ نمونه برداری باید حداقل دو بار حداکثر پاسخ فرکانسی باشد
10. According to digitization design and PDM technology, we put forward the whole project of software for machine digitization design handbook.
[ترجمه ترگمان]با توجه به دیجیتالی کردن طراحی و تکنولوژی PDM، ما کل پروژه نرم افزاری را برای دیجیتال کردن ماشین دیجیتالی طراحی می کنیم
[ترجمه گوگل]با توجه به طراحی دیجیتال سازی و تکنولوژی PDM، ما کل پروژه نرم افزار برای کتابچه راهنمای طراحی دیجیتال سازی را ارائه می دهیم
[ترجمه گوگل]با توجه به طراحی دیجیتال سازی و تکنولوژی PDM، ما کل پروژه نرم افزار برای کتابچه راهنمای طراحی دیجیتال سازی را ارائه می دهیم
11. The method of the digitization of large scale relief map has mainly handwork and scan vector digitization. At present, scan vector digitization is central in practice.
[ترجمه ترگمان]روش دیجیتالی کردن نقشه کمک به مقیاس بزرگ، دیجیتال سازی برداری را عمدتا handwork و اسکن می کند در حال حاضر، دیجیتال سازی برداری در عمل مرکزی است
[ترجمه گوگل]روش دیجیتال سازی نقشه تسکینی در مقیاس بزرگ، عمدتا دستکاری و دیجیتال سازی مدارک اسکن است در حال حاضر، دیجیتال سازی مجدد اسکن در عمل تمرکز دارد
[ترجمه گوگل]روش دیجیتال سازی نقشه تسکینی در مقیاس بزرگ، عمدتا دستکاری و دیجیتال سازی مدارک اسکن است در حال حاضر، دیجیتال سازی مجدد اسکن در عمل تمرکز دارد
12. Digitization and various forms of electronic media, some critics say, are rendering the printed text as obsolete as the writing quill.
[ترجمه ترگمان]برخی از منتقدان می گویند که digitization و اشکال مختلف رسانه های الکترونیکی، متن چاپی را به اندازه قلم قلم منسوخ می کنند
[ترجمه گوگل]بعضی از منتقدان، دیجیتالی کردن و اشکال مختلف رسانه های الکترونیکی، متن های چاپ شده را منحصر به فرد به عنوان قلم نوشتن ارائه می کنند
[ترجمه گوگل]بعضی از منتقدان، دیجیتالی کردن و اشکال مختلف رسانه های الکترونیکی، متن های چاپ شده را منحصر به فرد به عنوان قلم نوشتن ارائه می کنند
13. Enters the actual combat for the digitization radar transmitter system to apply prepares for the theory and practice.
[ترجمه ترگمان]مبارزه واقعی برای دیجیتالی کردن سیستم فرستنده رادار برای درخواست برای تیوری و عمل آماده می شود
[ترجمه گوگل]ورود به مبارزه واقعی برای سیستم فرستنده رادار دیجیتالی برای اعمال آماده برای تئوری و عمل است
[ترجمه گوگل]ورود به مبارزه واقعی برای سیستم فرستنده رادار دیجیتالی برای اعمال آماده برای تئوری و عمل است
14. The digitization of political data isn't new.
[ترجمه ترگمان]دیجیتالی کردن داده های سیاسی جدید نیست
[ترجمه گوگل]دیجیتالیزاسیون اطلاعات سیاسی جدید نیست
[ترجمه گوگل]دیجیتالیزاسیون اطلاعات سیاسی جدید نیست
15. The network contact has the characteristics of digitization, multiplication, stratification and so on.
[ترجمه ترگمان]ارتباط شبکه دارای ویژگی های دیجیتالی کردن، ضرب، stratification و غیره است
[ترجمه گوگل]تماس شبکه دارای ویژگی های دیجیتال سازی، ضرب، طبقه بندی و غیره است
[ترجمه گوگل]تماس شبکه دارای ویژگی های دیجیتال سازی، ضرب، طبقه بندی و غیره است
پیشنهاد کاربران
digitization ( رایانه و فنّاوری اطلاعات )
واژه مصوب: رقمیسازی
تعریف: فرایند رقمی کردن
واژه مصوب: رقمیسازی
تعریف: فرایند رقمی کردن
کلمات دیگر: