1. Specific lysis was calculated by the standard formula and values in the absence of peptide subtracted to yield the values shown.
[ترجمه ترگمان]lysis مخصوص به وسیله فرمول استاندارد محاسبه شد و مقادیر موجود در غیاب قطعه پپتیدی تا مقادیر نشان داده شده را به دست آورد
[ترجمه گوگل]لیز خاص با فرمول استاندارد و مقادیر موجود در غلظت پپتید محاسبه می شود تا مقادیر نشان داده شود
2. Initial police reports indicated that he had suffered lysis from the stabbing.
[ترجمه ترگمان]گزارش های اولیه پلیس حاکی از آن بود که او از ضربات چاقو لیز خورده است
[ترجمه گوگل]گزارش های پلیس اولیه نشان داد که او از دزدی رنج می برد
3. Plasmid DNAs were prepared by alkali lysis and purified with polyethylene glycol 8000. Restriction enzyme analysis show that both genes are well-constructed suitable for transgenic animal experiment.
[ترجمه ترگمان]Plasmid DNAs با lysis قلیایی و تصفیه با پلی اتیلن گلیکول ۸۰۰۰ تهیه شدند تجزیه و تحلیل آنزیم محدودکننده نشان می دهد که هر دوی این ژن ها به خوبی ساخته شده اند و برای آزمایش حیوان تراژنی مناسب هستند
[ترجمه گوگل]DNA های پلاسمی با لیزر قلیایی تهیه شده و با پلی اتیلن گلیکول 8000 خالص شده اند تجزیه و تحلیل آنزیم محدودیت نشان می دهد که هر دو ژن به خوبی برای آزمایش حیوانی ترانس ژنیک مناسب می باشند
4. Hence, a successful industry ana - lysis will have to identify the underlying fac - tors driving demand and supply.
[ترجمه ترگمان]از این رو، یک صنعت موفق ملی (ana)مجبور خواهد بود که نیاز به تقاضا و تامین مواد غذایی اساسی را شناسایی کند
[ترجمه گوگل]از این رو، تجزیه و تحلیل صنعت موفق باید شناسایی عوامل اصلی رانندگی تقاضا و عرضه شود
5. Lysis of the hematoma with various enzymes, such as urokinase or tissue plasminogen activator (TPA), and drainage of liquefied clot has become an alternative.
[ترجمه ترگمان]lysis از the با آنزیم های مختلف، مانند urokinase یا فعال کننده plasminogen بافت (TPA)، و تخلیه لخته مایع به یک جایگزین تبدیل شده است
[ترجمه گوگل]لیز کردن هماتوم با آنزیم های مختلف، مانند یوکیناز یا پلاسمینوژن بافتی (TPA)، و تخلیه لخته شدن مایع به یک جایگزین تبدیل شده است
6. At high calcium concentration they fuse without lysis.
[ترجمه ترگمان]در غلظت بالای کلسیم آن ها بدون lysis به هم جوش می خورند
[ترجمه گوگل]در غلظت کلسیم بالا آنها بدون لیزینگ فیوز می گیرند
7. As the final lysis of his disease, his skin returned to its original color.
[ترجمه ترگمان]به عنوان آخرین بار بیماری او، پوست او به رنگ اصلی خود برگشت
[ترجمه گوگل]همانطور که لیز نهایی بیماری او، پوست او به رنگ اصلی آن بازگشت
8. The ELT (euglobulin lysis time) of healthy rabbits and visceral rheumatism patients was measured in order to find out the effect of ascorbic acid on fibrinolysis system.
[ترجمه ترگمان]The ((euglobulin lysis)از rabbits سالم و patients visceral، به منظور یافتن اثر اسید ascorbic بر روی سیستم fibrinolysis اندازه گیری شد
[ترجمه گوگل]ELT (زمان لیزیزه ایوگووبولین) خرگوش سالم و بیماران روماتیسمی رحمی به منظور تعیین اثر اسید آسکوربیک بر سیستم فیبرینولیز اندازه گیری شد
9. The lysis of the brain takes place only hours after death.
[ترجمه ترگمان]The مغز تنها ساعت ها پس از مرگ رخ می دهد
[ترجمه گوگل]لیز کردن مغز فقط ساعت ها بعد از مرگ رخ می دهد
10. Yersinia pestis phage lysis test was an important method on differentiation between Yersinia pestis and Yersinia pseudotuberculosis.
[ترجمه ترگمان]test pestis phage lysis (Yersinia lysis lysis lysis)یک روش مهم در تمایز میان Yersinia pestis و Yersinia pseudotuberculosis بود
[ترجمه گوگل]تست لیزی فاژ Yersinia pestis یک روش مهم برای تمایز بین Yersinia pestis و Pseudotuberculosis Yersinia بود
11. The recombination fusion protein was purified by lysis, washing, denaturation and renaturation. The specific band of expression was excised from the gel and used to immunize mice .
[ترجمه ترگمان]پروتیین fusion با lysis، شست وشو، denaturation و renaturation تصفیه شد گروه خاصی از بیان از ژل گرفته شد و برای immunize موش به کار رفت
[ترجمه گوگل]پروتئین همجوشی نوترکیب با لیز کردن، شستشو، denaturration و reatration پاکسازی شد باند مشخصی از ژل خارج شد و برای مواجهه کردن با موشها مورد استفاده قرار گرفت
12. The virions are released by lysis of the host cell.
[ترجمه ترگمان]The به وسیله lysis از پیل میزبان آزاد می شوند
[ترجمه گوگل]ویروس ها توسط لیز سلول میزبان آزاد می شوند
13. The release of phage particles from the host bacterium always occurs by lysis of the cell and results in the death of the host.
[ترجمه ترگمان]آزاد کردن ذرات phage از باکتری میزبان معمولا توسط lysis سلول رخ می دهد و منجر به مرگ میزبان می شود
[ترجمه گوگل]انتشار ذرات فاژ از باکتری میزبان همیشه با لیز کردن سلول اتفاق می افتد و باعث مرگ میزبان می شود
14. However, the recovery of recombinant proteins hinges largely on the ability to effectively induce cell lysis.
[ترجمه ترگمان]با این حال، بازیابی پروتئین نوترکیب به طور عمده بر توانایی موثر کردن موثر lysis سلولی بستگی دارد
[ترجمه گوگل]با این حال، بهبود پروتئین های نوترکیب عمدتا به توانایی به طور موثر باعث لیز شدن سلول می شود
15. "The decision circuit is a race between two pathways and in the case of a single virus, the outcome is biased toward lysis, " explained Weitz.
[ترجمه ترگمان]Weitz توضیح می دهد: \" مدار تصمیم یک مسابقه بین دو مسیر است و در مورد یک ویروس منفرد، نتیجه به سمت لیز متمایل است \"
[ترجمه گوگل]ویتز توضیح داد: 'تصمیم گیری یک مسابقه بین دو مسیر و در مورد یک ویروس تک است، نتیجه به سمت لییز زدگی است '