کلمه جو
صفحه اصلی

insulated


عایق دار، روپوش دار

انگلیسی به انگلیسی

• sealed, closed off; isolated, separated, segregated

دیکشنری تخصصی

[برق و الکترونیک] عایق شده - عایق، عایق شده جدا شدن از سایر سطوح رسانا به وسیله ی ماده ی نارسانا .
[پلیمر] عایق بندی شده

جملات نمونه

1. electrical wires must be insulated
سیم های برق باید روکش داشته باشند.

2. They wonder if their community is no longer insulated from big city problems.
[ترجمه ترگمان]آن ها ابراز شگفتی می کنند که آیا جامعه آن ها دیگر از مشکلات بزرگ شهر جدا نیست
[ترجمه گوگل]آنها تعجب می کنند که جامعه آنها دیگر از مسائل شهر بزرگ نیست

3. The royal family is insulated from many of the difficulties faced by ordinary people.
[ترجمه محیا] خانواده سلطنتی از بسیاری از مشکلاتی که مردم عادی با آن مواجه هستند مصون است
[ترجمه ترگمان]خانواده سلطنتی از بسیاری از مشکلاتی که مردم عادی با آن مواجه هستند، عایق شده است
[ترجمه گوگل]خانواده سلطنتی از بسیاری از مشکلات مواجهه با مردم عادی است

4. The laboratory was well insulated against all outside noise.
[ترجمه ترگمان]آزمایشگاه به خوبی در مقابل همه صداهای بیرون عایق بود
[ترجمه گوگل]آزمایشگاه به خوبی در مقابل سر و صدای بیرونی عایق بندی شد

5. The hands can be insulated from cold with thick gloves.
[ترجمه ترگمان]دست ها را می توان از سرد با دستکش های ضخیم عایق کرد
[ترجمه گوگل]دست ها را می توان از سرما با دستکش های ضخیم عایق بندی کرد

6. Index - linked pay rises insulated them against inflationary price increases.
[ترجمه ترگمان]افزایش حقوق مرتبط با شاخص آن ها را در برابر افزایش تورم کاهش می دهد
[ترجمه گوگل]Index - افزایش حقوق و دستمزد آنها افزایش می یابد

7. Are your hot and cold water pipes well insulated?
[ترجمه ترگمان]آیا لوله آب سرد و سرد شما به خوبی عایق شده است؟
[ترجمه گوگل]آیا لوله های گرم و سرد خود را به خوبی عایق بندی کرده اید؟

8. The hot water tank should be insulated with proper insulating materials.
[ترجمه ترگمان]مخزن آب داغ باید با مواد عایق مناسب عایق شود
[ترجمه گوگل]مخزن آب داغ باید با عایق های مناسب عایق بندی شود

9. The community was totally insulated from the outside world.
[ترجمه ترگمان]جامعه کاملا از دنیای بیرون عایق بود
[ترجمه گوگل]جامعه کاملا از جهان خارج شده است

10. This room is insulated against noise.
[ترجمه ترگمان]این اتاق با سر و صدا عایق شده است
[ترجمه گوگل]این اتاق در برابر سر و صدا عایق است

11. Their wealth had insulated them from reality.
[ترجمه ترگمان]ثروت آن ها آن ها را از واقعیت جدا کرده بود
[ترجمه گوگل]ثروت آنها آنها را از واقعیت عایق بندی کرده است

12. Until recently the country's economy has been insulated from recession by its reserves of raw materials.
[ترجمه ترگمان]تا همین اواخر، اقتصاد کشور از رکود اقتصادی با ذخایر مواد خام کاسته شده است
[ترجمه گوگل]تا همین اواخر اقتصاد کشور از ذخایر مواد خام خود رکود یافته است

13. The wires must be insulated from touching each other, with a rubber covering.
[ترجمه ترگمان]سیم های آن باید از لمس یکدیگر جدا شده باشند، با پوشش پلاستیکی
[ترجمه گوگل]سیم ها باید از لمس کردن یکدیگر با پوشش لاستیکی عایق بندی شوند

14. Any exposed pipework should be insulated to prevent it from freezing.
[ترجمه ترگمان]هر گونه pipework نوردهی شده باید عایق شود تا از انجماد آن جلوگیری شود
[ترجمه گوگل]هر گونه لوله های معدنی باید به منظور جلوگیری از انجماد، عایق بندی شوند

15. Insulated by thick walls, ceiling and door the ice would last throughout the summer heat.
[ترجمه ترگمان]دیوارها با دیواره ای ضخیم و سقف و در تابستان تا گرمای تابستان ادامه پیدا می کرد
[ترجمه گوگل]عایق با دیوارهای ضخیم، سقف و درب، یخ در طول گرما تابستان گذشته است

پیشنهاد کاربران

مجزا

عایق دار

ضد آب
شلوار ضد آب

جدا، منزوی

مصون بودن


کلمات دیگر: