(در مورد سریا لبه های دو چیز) ته به ته، پهلو به پهلو، سر به سر، ازدرازی، سرهم پیوسته
end to end
(در مورد سریا لبه های دو چیز) ته به ته، پهلو به پهلو، سر به سر، ازدرازی، سرهم پیوسته
انگلیسی به انگلیسی
• (computers) attribute of a protocol that functions on the origin and the final destination but not on any intermediate stages
دیکشنری تخصصی
[پلیمر] انتها به انتها
جملات نمونه
1. I use memories under an end to end the iron between us the story.
[ترجمه ترگمان]من از خاطراتی در زیر یک پایان برای پایان دادن این داستان استفاده می کنم
[ترجمه گوگل]برای پایان دادن به آهن بین داستان ما از خاطرات استفاده می کنم
[ترجمه گوگل]برای پایان دادن به آهن بین داستان ما از خاطرات استفاده می کنم
2. The channel measures 20 feet from end to end .
[ترجمه مریم مرسلی ] اندازه کانال از این سر تا آن سر 20 فوت است
[ترجمه ترگمان]این کانال ۲۰ فوت را از انت های تا انتها اندازه گیری می کند[ترجمه گوگل]کانال 20 فوت از انتها به پایان می رسد
3. The forms were placed end to end.
[ترجمه ترگمان]اشکال کار به پایان رسیده بود
[ترجمه گوگل]اشکال به پایان رسید
[ترجمه گوگل]اشکال به پایان رسید
4. The car was riddled from end to end.
[ترجمه ترگمان]اتومبیل از انتهای آن سوراخ شده بود
[ترجمه گوگل]ماشین از انتها به انتها رفته بود
[ترجمه گوگل]ماشین از انتها به انتها رفته بود
5. We walked along the whole promenade, from end to end.
[ترجمه ترگمان]تمام گردش و گردش را ادامه دادیم
[ترجمه گوگل]ما در طول کل پیاده روی، از انتها به انتهای راه می رفتیم
[ترجمه گوگل]ما در طول کل پیاده روی، از انتها به انتهای راه می رفتیم
6. The people sleep on sun loungers packed tight, end to end.
[ترجمه ترگمان]مردم روی loungers جمع شده اند و به پایان می رسند
[ترجمه گوگل]مردم در صندلی های خورشید می خوابند و به پایان می رسند
[ترجمه گوگل]مردم در صندلی های خورشید می خوابند و به پایان می رسند
7. Let's screw the two pipes together end to end.
[ترجمه مریم مرسلی ] بگذار دو سر لوله را با هم پیچ کنیم
[ترجمه ترگمان]بیاین این دوتا لوله ها رو با هم تموم کنیم تا تمومش کنیم[ترجمه گوگل]بیایید دو لوله را با هم به پایان برسانیم
8. They arranged the tables end to end.
[ترجمه فرهاد خانلو] آنها چیدمان میزها را از سر و ته بهم چسباندند
[ترجمه ترگمان]آن ها میزها را به پایان رساندند[ترجمه گوگل]آنها جدولها را به پایان رساندند
9. The main street bisects the town from end to end.
[ترجمه ترگمان]خیابان اصلی شهر را از پایان تا آخر باز کرد
[ترجمه گوگل]خیابان اصلی شهر را از انتها تا انتها جدا می کند
[ترجمه گوگل]خیابان اصلی شهر را از انتها تا انتها جدا می کند
10. If all his mature compositions were laid end to end and glued together, they might well form one big work.
[ترجمه صادق] اگه تمام ترکیبات بالغ روی هم قرار میگرفتند و بهم میچسبیدند، میتونستن به خوبی شبکه عظیمی رو شکل بدن.
[ترجمه ترگمان]اگر تمام ترکیبات بالغ او به پایان رسیده و به هم متصل شوند، ممکن است یک کار بزرگ را شکل دهند[ترجمه گوگل]اگر تمام ترکیبات بالغ خود را به پایان رسانده و به هم پیوسته اند، ممکن است به خوبی یک کار بزرگ را شکل دهند
11. The worlds they encompass read end to end don't add up or line up along a single straight trajectory.
[ترجمه ترگمان]دنیایی که آن ها شامل خواندن آن می شوند، در امتداد خط سیر یک خط مستقیم به بالا یا خط ختم نمی شوند
[ترجمه گوگل]دنیایی که به پایان می رسانند، پایان نمی یابند و در کنار یک مسیر مستقیم قرار نمی گیرند
[ترجمه گوگل]دنیایی که به پایان می رسانند، پایان نمی یابند و در کنار یک مسیر مستقیم قرار نمی گیرند
12. Barn interiors were generally open from end to end - there was no physical separation of the threshing floor from the bays.
[ترجمه ترگمان]دکوراسیون داخلی معمولا از انتهای تا انتها باز بود - هیچ جداسازی فیزیکی از محوطه خرمنگاه از خلیج ها وجود نداشت
[ترجمه گوگل]از بین تمام انارهای انبار به طور کلی از انتها به انتها باز بود - جدایی فیزیکی از کف زمین از خلیج وجود نداشت
[ترجمه گوگل]از بین تمام انارهای انبار به طور کلی از انتها به انتها باز بود - جدایی فیزیکی از کف زمین از خلیج وجود نداشت
13. The game consisted entirely of cavalry charges end to end.
[ترجمه ترگمان]این بازی شامل تمام charges می شد که به پایان می رسید
[ترجمه گوگل]این بازی به طور کامل از هزینه های سواره نظام به پایان رسید
[ترجمه گوگل]این بازی به طور کامل از هزینه های سواره نظام به پایان رسید
14. The base soon sparkled from end to end, and the facilities slowly took shape inside.
[ترجمه ترگمان]این پایگاه به زودی از انتهای به انتهای دیگر برق زد و امکانات به تدریج در داخل شکل گرفت
[ترجمه گوگل]پایه به زودی از انتها به انتها خیره شد و امکانات به آرامی در داخل شکل گرفت
[ترجمه گوگل]پایه به زودی از انتها به انتها خیره شد و امکانات به آرامی در داخل شکل گرفت
پیشنهاد کاربران
نقطه به نقطه
طراحی فرآیندهای پیوسته
قدم به قدم
از شروع به پایان، از مبدا به مقصد.
به معنی یک فرایند خدمات یا سرویس بین، دو نفر یا دو گروه بطور کامل وبدون دخالت گرو نفر یا گروه سوم
فرایند خدمات یا سرویس بین دو نفر یا دو گروه از ابتدا تا انتها بدون دخالت نف یا گروه سوم.
سراسری
[رایانه] سرتاسر
سرتاسری
از اول اول تا آخر آخر
از سیر تا پیاز ( اصطلاح )
از سیر تا پیاز ( اصطلاح )
کلمات دیگر: