1. a plot to assassinate the president
توطئه ی قتل رییس جمهور
2. A plot to assassinate the banker has been uncovered by the police.
[ترجمه ...] یک توطئه برای ترور بانک دار توسط پلیس کشف شده است
[ترجمه ترگمان]یک توطئه برای ترور بانک دار توسط پلیس کشف شده است
[ترجمه گوگل]توطئه برای ترور بانکدار توسط پلیس کشف شده است
3. They were plotting how they would assassinate the president.
[ترجمه ترگمان]داشتند نقشه می کشیدند که چطور رئیس جمهور را بکشند
[ترجمه گوگل]آنها چاره انداختند که چگونه رئیس جمهور را ترور کنند
4. The police exposed a criminal plot to assassinate the President.
[ترجمه ترگمان]پلیس یک توطئه جنایی برای ترور رئیس جمهور انجام داد
[ترجمه گوگل]پلیس طرح قتل جنایتکارانه را به قتل رساند
5. The plot to assassinate Martin Luther King had started long before he was actually killed.
[ترجمه ترگمان]توطئه ترور مارتین لوتر کینگ، مدت ها پیش از کشته شدن او آغاز شده بود
[ترجمه گوگل]طرح مهاجم مارتین لوتر کینگ برای مدت طولانی قبل از کشتن او آغاز شده بود
6. He was executed in 1887 for plotting to assassinate the tsar.
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۸۸۷ بعد از این که نقشه امپراتور را ترور کرد اعدام شد
[ترجمه گوگل]او در سال 1887 برای تظاهر به ترور تزار اعدام شد
7. The police exposed a criminal plot to assassinate the president.
[ترجمه ترگمان]پلیس یک توطئه جنایی برای ترور رئیس جمهور آشکار کرد
[ترجمه گوگل]پلیس یک طرح جنایی برای ترور رئیس جمهور را به عهده داشت
8. They were plotting how they would assassinate the President.
[ترجمه ترگمان]داشتند نقشه می کشیدند که چطور رئیس جمهور را بکشند
[ترجمه گوگل]آنها چاره انداختند که چگونه رئیس جمهور را ترور کنند
9. An alleged attempt to assassinate President Gaviria was foiled.
[ترجمه ترگمان]یک تلاش برای ترور رئیس جمهور Gaviria خنثی شد
[ترجمه گوگل]یک اقدام متهم به قتل رئیس جمهور گاویویرا فسخ شد
10. a plot to assassinate the President.
[ترجمه ترگمان]یه نقشه برای ترور رئیس جمهور
[ترجمه گوگل]توطئه ای برای قتل رئیس جمهور
11. Castan o has promised to assassinate anyone who assists rural communities that are believed to support the rebels.
[ترجمه ترگمان]Castan قول داده است که هر کسی را که به جوامع روستایی که به حمایت از شورشیان کمک می کند، ترور کند
[ترجمه گوگل]کاستن وعده داده است تا هر کسی را که به جوامع روستایی کمک می کند که به حمایت از شورشیان کمک کنند، ترور کند
12. But the power to assassinate is not political power.
[ترجمه ترگمان]اما قدرت ترور قدرت سیاسی نیست
[ترجمه گوگل]اما قدرت قتل، قدرت سیاسی نیست
13. In January 1858 an attempt was made to assassinate him as he drove with the Empress to the Opera in Paris.
[ترجمه مهیار داورپناه] در ژانویه 1885 هنگامی که او ملکه را در اپرای پاریس همراهی میکرد مورد سو قصد قرار گرفت .
[ترجمه ترگمان]در ژانویه ۱۸۵۸ یک تلاش برای ترور وی به همراه ملکه به اپرا در پاریس انجام شد
[ترجمه گوگل]در ژانویه 1858 تلاش شد تا او را به قتل برساند، زیرا او با ملکه به اپرا در پاریس رفت
14. The CIA may have tried to assassinate Castro.
[ترجمه ترگمان]سازمان سیا ممکن است تلاش کند کاسترو را ترور کند
[ترجمه گوگل]سیا ممکن است تلاش کند تا کاسترو را ترور کند