1. Aristotle and the Talmud both recommended placing the bed on a north-south axis for those wanting boys.
[ترجمه ترگمان]ارسطو و تلمود هر دو توصیه کردند که تخت خواب را در محور شمال - جنوب برای کسانی که می خواهند، قرار دهند
[ترجمه گوگل]هر دو طرف ارسطو و تلمود توصیه می کنند که بستر را در محور شمال-جنوب برای کسانی که پسرها را می خواهند قرار دهند
2. Thus far Plato and Aristotle attribute similar statements to the Orphics: body and soul are separable.
[ترجمه ترگمان]از این رو افلاطون و ارسطو اظهارات مشابهی را نسبت به the نشان می دهند: جسم و روح قابل تفکیک هستند
[ترجمه گوگل]تا کنون افلاطون و ارسطو اظهاراتی مشابه به Orphics دارند: بدن و روح قابل جدا شدن هستند
3. Because of its well-endowed female, Aristotle believed the spotted hyena to be a hermaphrodite.
[ترجمه ترگمان]به دلیل مونث بودن آن، ارسطو معتقد بود که hyena spotted (spotted)یک ماده (نر)هستند
[ترجمه گوگل]ارسطو به دلیل زنانی که به خوبی شناخته شده بودند، باور داشت که hyena spotted به عنوان هرم پرفرویدی است
4. Briefing box 1 Making classifications: Aristotle and Finer Description and classification are the building blocks of comparative politics.
[ترجمه ترگمان]طبقه بندی توجیهی برای طبقه بندی، طبقه بندی و طبقه بندی، بلوک های سازنده سیاست تطبیقی هستند
[ترجمه گوگل]جعبه ی خبره 1 طبقه بندی: ارسطو و فینر توضیحات و طبقه بندی بخش های ساختاری سیاست های مقایسه ای هستند
5. Aristotle once recommended to the would-be polemical orator that paradox could be effective.
[ترجمه ترگمان]ارسطو زمانی توصیه کرد که خطیب جدی باشد که تناقض می تواند موثر باشد
[ترجمه گوگل]ارسطو یک بار به توصیف نظری متقابل پیشنهاد کرد که پارادوکس میتواند مؤثر باشد
6. Aristotle noted a distinction between income from the public land and that from the citizens' private estates.
[ترجمه ترگمان]ارسطو به تمایزی میان درآمد حاصل از زمین عمومی و درآمد حاصل از املاک خصوصی شهروندان اشاره کرد
[ترجمه گوگل]ارسطو تمایز میان درآمد ناشی از زمین های عمومی و خصوصیات شهرداری ها را ذکر کرد
7. Plato is my friend - Aristotle is my friend — but my greatest friend is truth. Isaac Newton
[ترجمه ترگمان]افلاطون دوست من است - ارسطو دوست من است - اما بزرگ ترین دوست من حقیقت است اسحاق نیوتن
[ترجمه گوگل]افلاطون دوست من است - ارسطو دوست من است - اما بزرگترین دوست من حقیقت است اسحاق نیوتن
8. But Aristotle did not conceive of natural laws based on mathematical principles.
[ترجمه ترگمان]اما ارسطو قوانین طبیعی را براساس اصول ریاضی درک نکرد
[ترجمه گوگل]اما ارسطو از قوانین طبیعی بر اساس اصول ریاضی درک نمی کرد
9. Aristotle never explicitly assigned comedy an inferior role to that of tragedy.
[ترجمه ترگمان]ارسطو هرگز به صراحت نقش inferior را در تراژدی ایفا نکرده است
[ترجمه گوگل]ارسطو هرگز به صراحت کمدی را به نقش ترافیکی نادیده نگرفت
10. Even Aristotle complained that communal property always looked worse than private lands.
[ترجمه ترگمان]حتی ارسطو شکایت داشت که مالکیت اشتراکی همیشه بدتر از اراضی خصوصی است
[ترجمه گوگل]حتی ارسطو شکایت کرد که اموال جمعی همیشه بدتر از زمین های خصوصی بود
11. Aristotle scorned history as being unselective, whereas poetry and myth were not.
[ترجمه ترگمان]ارسطو تاریخ را به عنوان unselective مورد تحقیر قرار داد، در حالی که شعر و اسطوره وجود نداشت
[ترجمه گوگل]ارسطو تاریخ را غافلگیر کرد، در حالی که شعر و اسطوره نبود
12. Aristotle further maintained that the four elements express themselves in the physique and temperament of the individual.
[ترجمه ترگمان]ارسطو پس از ادامه توضیح داد که چهار عنصر خود را در شکل بدن و خلق و خوی فرد بیان می کنند
[ترجمه گوگل]ارسطو ادامه داد که چهار عنصر در بدن و خلق فردی خود را بیان می کنند
13. Aristotle believed that strict determinism must be rejected because it destroys the natural basis for distinguishing between voluntary and involuntary actions.
[ترجمه ترگمان]ارسطو عقیده داشت که جبرگرایی سخت باید رد شود چون اساس طبیعی تمایز بین اعمال ارادی و ارادی را از بین می برد
[ترجمه گوگل]ارسطو معتقد بود که جبرگرایی شدید باید رد شود زیرا اساس طبیعی را برای تمایز بین اعمال داوطلبانه و غیر مجاز از بین می برد