کلمه جو
صفحه اصلی

industriously


ازروی کوشش، با سعی و کوشش

انگلیسی به فارسی

ازروی کوشش، با سعی و کوشش


انگلیسی به انگلیسی

• diligently, laboriously, persistently

مترادف و متضاد

diligently


Synonyms: steadily, assiduously, laboriously, energetically, actively, busily, vigorously, sedulously


جملات نمونه

1. Maggie paints industriously all through the summer.
[ترجمه ترگمان]مگی سراسر تابستان را با زحمت نقاشی می کند
[ترجمه گوگل]مگی در تمام طول تابستان به سختی رنگ می کند

2. She paces the whole class in studying English industriously.
[ترجمه ترگمان]در تمام کلاس درس می خواند و با industriously انگلیسی درس می خواند
[ترجمه گوگل]او در تمام طول تحصیل در انگلستان کار سختی می کند

3. She keeps house industriously and frugally and niggles over every detail of each bill.
[ترجمه ترگمان]او با صرفه جویی و صرفه جویی در تمام جزئیات هر لایحه خانه را با صرفه جویی و صرفه جویی نگه می دارد
[ترجمه گوگل]او خانه را باهوش و باهوش نگه می دارد و به هر جزئیات هر لایحه نگاه می کند

4. Marco was working industriously at his desk.
[ترجمه ترگمان]مارکو با جدیت کار می کرد و روی میزش کار می کرد
[ترجمه گوگل]مارکو کار سختی در کار خود داشت

5. The writer's past eighty but she's still writing industriously.
[ترجمه ترگمان]در هشتاد سال گذشته نویسنده هنوز مشغول نوشتن است
[ترجمه گوگل]هشتاد و هشتاد و هشتاد و هشتاد و هشتاد و هفتاد و هشتاد و هفتاد و هشتاد و هفتاد و هشتاد و هفتاد و هشت

6. He retreated to Ibiza and, not too industriously, began working on a series of songs.
[ترجمه ترگمان]او به ایبیزا رفت و بسیار سخت کار کرد و شروع به کار بر روی یک سری آهنگ کرد
[ترجمه گوگل]او به ایبیزا عقب نشینی کرد و به سختی کار خود را شروع کرد

7. They form a circle and keep tossing, industriously, carefully.
[ترجمه ترگمان]یک دایره تشکیل می دهند و با دقت و با دقت و با دقت و با دقت نگاه می کنند
[ترجمه گوگل]آنها یک دایره را تشکیل می دهند و با دقت کار می کنند

8. Masklin wondered how many times it had industriously cleaned this corridor, while it waited for nomes to come back . . . .
[ترجمه ترگمان]در این فکر بود که چند بار در این راهرو با جد و جهد فراوان آن دهلیز را تمیز و تمیز کرده بود، در حالی که منتظر بود تا nomes برگردد
[ترجمه گوگل]Masklin تعجب چند بار آن را به شدت تمیز این راهرو، در حالی که آن را منتظر بود تا Nomes بازگشت

9. Why work more industriously to reach the new standard?
[ترجمه ترگمان]چرا برای رسیدن به این استاندارد جدید سخت تلاش می کنید؟
[ترجمه گوگل]چرا کار سخت تر برای رسیدن به استاندارد جدید انجام می شود؟

10. Professor Smith works industriously at ninety - two natural elements in his laboratory every day.
[ترجمه ترگمان]پروفسور اسمیت هر روز با هشتاد و دو عنصر طبیعی در آزمایشگاه خودش کار می کند
[ترجمه گوگل]پروفسور اسمیت به طور جدی کار خود را در 90 روز - دو عنصر طبیعی در آزمایشگاه خود کار می کند

11. They hoed up weeds industriously all morning.
[ترجمه ترگمان]هر روز صبح سخت مشغول کندن علف های هرز شده بودم
[ترجمه گوگل]آنها صبحانه را به طرز محسوسی نگه داشتند

12. Chef's moral character is cooking industriously . Cooking with heart and soul!
[ترجمه ترگمان]شخصیت اخلاقی سر آشپز سخت مشغول پخت است آشپزی با قلب و روح!
[ترجمه گوگل]شخصیت اخلاقی سرآشپز، کارآیی پخت و پز دارد آشپزی با قلب و روح!

13. He industriously engages in unostentatious hard work.
[ترجمه ترگمان]او با جد و جهد فراوان مشغول کار سخت گیری است
[ترجمه گوگل]او به سختی مشغول کار سخت است

14. She was industriously getting rid of the subject as they returned.
[ترجمه ترگمان]وقتی برگشتند با زحمت از شر این موضوع خلاص شد
[ترجمه گوگل]او به شدت از این موضوع خلاص شد، همانطور که برگشت

پیشنهاد کاربران

به سختی، با نهایت کوشش


کلمات دیگر: