کلمه جو
صفحه اصلی

colligate


معنی : متصل کردن، بستن، ائتلاف کردن
معانی دیگر : به هم بستن، به هم وصل کردن

انگلیسی به فارسی

بستن، متصل کردن، ائتلاف کردن


کج کردن، متصل کردن، بستن، ائتلاف کردن


انگلیسی به انگلیسی

• attach or bind together; link up or connect facts by general depiction or hypothesis that apply to all of them; consider as part of a general rule or principle

مترادف و متضاد

متصل کردن (فعل)
adjoin, join, connect, link, pin, colligate, apply, catenate, joggle

بستن (فعل)
close, truss, attach, ban, impute, bar, stick, connect, colligate, bind, hitch, seal, clog, assess, tie up, choke, shut, shut down, block, fasten, belt, bang, pen, shut off, tighten, blockade, hasp, clasp, knit, jam, wattle, plug, congeal, curdle, curd, jell, lock, coagulate, cork, spile, picket, padlock, ligate, obturate, occlude, portcullis, posset, switch on

ائتلاف کردن (فعل)
colligate, pool, federalize, coalesce

جملات نمونه

1. Hybrid stepping motors colligate the advantages of permanent magnetism and reluctance stepping motors.
[ترجمه ترگمان]موتورهای پله ای دارای مزایای مغناطیس دایمی و عدم تمایل موتور هستند
[ترجمه گوگل]موتورهای پله ای هیبریدی، مزایای استفاده از موتورهای پله ای و مغناطیسی دائمی را به هم پیوند می دهند

2. I will colligate some good representative advices, sum-up their strongpoint combines some my new attitudes, then put forward some new theoretic and opinions.
[ترجمه ترگمان]من به برخی توصیه های خوبی اشاره خواهم کرد، جمع بندی آن ها برخی از نگرش های جدید من را با هم ترکیب می کند، سپس یک نظریه جدید و نظری جدید را مطرح می کنم
[ترجمه گوگل]من بعضی از توصیه های نماینده خوب را جمع آوری می کنم، خلاصه کردن نقطه قوت آنها برخی از نگرش های جدید من را ترکیب می کند، سپس برخی نظریه ها و نظرات جدید را مطرح می کند

3. Conclusion:To colligate tramadol and nicardipine in decannulation period of general anesthesia in neurosurgery operation can decrease side response of the patients in the decannulation period.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: برای colligate tramadol و nicardipine در دوره decannulation بی هوشی عمومی در جراحی اعصاب می تواند واکنش جانبی بیماران را در دوره decannulation کاهش دهد
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: ترامادول و نیکاردیپین در کاهش زمان بیهوشی عمومی در عمل جراحی مغز و اعصاب، می تواند پاسخ بخشی بیماران را در دوره پانزده ساله کاهش دهد

4. The underground pipeline colligate alure in city Utility tunnel.
[ترجمه ترگمان]خط لوله زیر زمینی colligate alure در تونل سوخت شهر است
[ترجمه گوگل]لوله کشی زیرزمینی در تونل شهری شهری ساخته شده است

5. Conclusion Carrying out colligate prevention and cure step, based continuance mechanism of prevention and cure IDD is manipulable to keep eliminating IDD for long time in a biggish area.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری انجام پیش گیری و درمان پیش گیری و درمان، مکانیسم ادامه درمان و درمان IDD به منظور جلوگیری از حذف IDD برای مدت طولانی در منطقه biggish است
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری انجام مرحله پیشگیری و درمان کلاژیت، مکانیسم تداوم پایه بر اساس پیشگیری و درمان IDD قابل کنترل است تا از IDD برای مدت زمان طولانی در منطقه biggish جلوگیری شود

6. Conclusion Carrying out colligate prevention and cure step, basing continuance mechanism of prevention and cure of IDD are manipulable to keep eliminating IDD for long-term in a larger district.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری انجام مراحل پیش گیری و درمان پیشگیرانه، مبنا قرار دادن مکانیسم ادامه پیش گیری و درمان of به منظور جلوگیری از حذف IDD برای مدت بلند مدت در یک منطقه بزرگ تر بکار گرفته می شود
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری انجام مرحله پیشگیری و درمان کلاجی، با استفاده از مکانیزم تداوم جلوگیری و درمان دیابت نوع یک، می تواند مانع از حذف IDD در بلند مدت در یک منطقه بزرگتر شود

7. The third, Deepening colligate reform to secondary vocational school technique education.
[ترجمه ترگمان]سومی، Deepening colligate اصلاحات تکنیکی دبیرستان را اصلاح می کند
[ترجمه گوگل]سومین اصلاح اصلاحی در حال توسعه به آموزش فنی حرفه ای مدرسه متوسطه

8. But to talent surpassing in technology and colligate abilities, but having bad English, it for Microsoft.
[ترجمه ترگمان]اما برای استعداد پیشی گرفتن در تکنولوژی و توانایی های colligate، اما داشتن انگلیسی بد، برای مایکروسافت
[ترجمه گوگل]اما به استعداد فوق العاده در فن آوری و توانایی های colligate، اما بد زبان انگلیسی، آن را برای مایکروسافت

9. The saving water rate was 1%, the colligate economic benefit was elevated 68%, in every growth season.
[ترجمه ترگمان]نرخ آب ذخیره شده ۱ % بود، سود اقتصادی colligate در هر فصل رشد ۶۸ % افزایش داشته است
[ترجمه گوگل]نرخ صرفه جویی آب 1٪ بود، سود اقتصادی کیمیایی 68٪ در هر فصل رشد بود

10. To judge if the accident risk is acceptant, it is necessary to colligate those two aspect.
[ترجمه ترگمان]برای قضاوت در مورد خطر تصادف، لازم است که آن دو جنبه را شناسایی کنیم
[ترجمه گوگل]اگر قضاوت در مورد خطر تصادف پذیرفته شود، لازم است که دو جنبه را به هم پیوند بزنیم

11. Now we introduce briefly correlated study future, pointing out the colligate therapy trend of SVCS.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر ما به طور خلاصه در مورد آینده مطالعه هم بسته بحث می کنیم و به روند درمان colligate of اشاره می کنیم
[ترجمه گوگل]در حال حاضر ما آینده آینده را به طور خلاصه همبستگی معرفی می کنیم، با اشاره به روند درمان کلامی SVCS

پیشنهاد کاربران

تجمعی

colligate ( زبان‏شناسی )
واژه مصوب: همایند دستوری
تعریف: هریک از واژه هایی که با یکدیگر هم آیی دستوری دارند


کلمات دیگر: