کلمه جو
صفحه اصلی

sleeping bag


معنی : کیسه خواب
معانی دیگر : کیسه ی خواب، کیسه خواب برای کوه نوردان وغیره

انگلیسی به فارسی

کیسه خواب (برای کوه نوردان وغیره)


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a large, usu. zippered bag that is warmly lined, in which a person can sleep outdoors.
مشابه: bed

• blanket with a zipper that is used for sleeping in (especially when traveling)
a sleeping bag is a large, warm bag for sleeping in, especially when you are camping.

دیکشنری تخصصی

[نساجی] کیسه خواب
[] کیسه خواب

مترادف و متضاد

کیسه خواب (اسم)
sleeping bag

جملات نمونه

1. I unrolled my sleeping bag as usual.
[ترجمه ترگمان]طبق معمول کیف خوابم را باز کردم
[ترجمه گوگل]من خواب خوابم را به طور معمول باز کردم

2. A good sleeping bag is an essential part of every campers equipment.
[ترجمه ترگمان]یک کیسه خواب خوب بخش مهمی از تمام تجهیزات campers است
[ترجمه گوگل]یک کیسه خواب خوب بخش مهمی از تجهیزات کمپینگ است

3. I snuggled down in my sleeping bag.
[ترجمه ترگمان] تو کیسه خواب نشستم
[ترجمه گوگل]من در کیسه خوابم فرو ریختم

4. In his sleeping bag he'll be as snug as a bug in a rug.
[ترجمه ترگمان]در کیف خوابش به اندازه یک حشره روی فرش خواهد بود
[ترجمه گوگل]در کیسه خواب او، به عنوان یک اشکال در یک فرش خواهد بود

5. You'll be as warm as toast in that sleeping bag.
[ترجمه ترگمان]تو همون اندازه که توی اون کیسه خواب توی اون کیسه خواب گرم هستی
[ترجمه گوگل]شما در آن کیسه خواب به عنوان گرم به عنوان گرم می شوید

6. This sleeping bag is very warm.
[ترجمه ترگمان]این کیسه خواب بسیار گرم است
[ترجمه گوگل]این کیسه خواب بسیار گرم است

7. Always try a sleeping bag for size before you buy it.
[ترجمه ترگمان]همیشه قبل از اینکه آن را بخرید یک کیسه خواب برای اندازه امتحان کنید
[ترجمه گوگل]همیشه قبل از خرید آن یک کیسه خواب برای اندازه را امتحان کنید

8. In cold conditions you'll need a sleeping bag with a hood.
[ترجمه ترگمان]در شرایطی سرد به یک کیسه خواب با کاپوت احتیاج خواهید داشت
[ترجمه گوگل]در شرایط سرد شما یک کیسه خواب با کلاه نیاز دارید

9. A good 4-5 season sleeping bag is a must for anyone who doesn't throw in the towel the minute October dawns.
[ترجمه ترگمان]یک کیسه خواب ۴ - ۵ خوب یک اجبار برای هر کسی است که در نیمه شب ماه اکتبر حوله را پرتاب نمی کند
[ترجمه گوگل]یک کیسه خواب خوب فصل 4-5 باید برای هر کسی که در حوله پرتاب می شود در صبح زودتر اکتبر باشد

10. Bring your sleeping bag but leave your tent behind.
[ترجمه ترگمان] کیسه خواب ات رو بیار بیرون ولی چادر تو رو بذار کنار
[ترجمه گوگل]کیسه خواب خود را بیاورید اما چادر خود را پشت سر بگذارید

11. I had no sleeping bag but always carry an orange plastic survival bag in the rucksack.
[ترجمه ترگمان]من هیچ کیسه خواب نداشتم اما همیشه یک کیسه survival پلاستیکی نارنجی در کوله پشتی حمل می کردم
[ترجمه گوگل]من هیچ کیسه ی خواب نداشتم اما همیشه یک کیسه یابی پلاستیکی نارنجی را در کوله پشتی حمل می کردم

12. We've got a spare sleeping bag that you can borrow.
[ترجمه ترگمان]یک کیسه خواب اضافی داریم که می توانید قرض بگیرید
[ترجمه گوگل]ما یک کیسه ی خواب یاری داریم که می توانید قرض بگیرید

13. His knapsack and sketch pad and sleeping bag lay on the floor, candy wrappers scattered around them.
[ترجمه ترگمان]کوله پشتی اش و کیف sketch روی زمین افتاده بود و روی زمین پخش شده بود
[ترجمه گوگل]پد کوله پشتی و طرح او و کیسه خواب بر روی زمین گذاشتند، پیچ و تاب های آب نبات پراکنده در اطراف آنها

14. Bring a sleeping bag.
[ترجمه ترگمان] کیسه خواب بیار
[ترجمه گوگل]یک کیسه خواب را بیاورید

15. I crawl into my sleeping bag and drift off, listening to large creatures moving nearby in a dark sea.
[ترجمه ترگمان]سینه خیز به درون کیسه خواب می روم و بیرون می روم و به موجودات بزرگی که در آن نزدیکی در یک دریای تاریک حرکت می کنند گوش می دهم
[ترجمه گوگل]من به کیسه خوابم فرو می ریزم و به سمت موجودات بزرگ حرکت می کنم که در دریا تاریک حرکت می کنند


کلمات دیگر: