1- به سپاس از، با تشکر از 2- به خاطر، به واسطه ی، از برکت، در نتیجه، در سایه
thanks to
1- به سپاس از، با تشکر از 2- به خاطر، به واسطه ی، از برکت، در نتیجه، در سایه
انگلیسی به فارسی
با سپاس از، با تشکر از
(Phrase) بهخاطر، به واسطهی، از برکت
انگلیسی به انگلیسی
عبارت ( phrase )
• (1) تعریف: let thanks be given to.
• (2) تعریف: due to; because of.
• مشابه: through
• مشابه: through
- Thanks to his impatience, we had an accident.
[ترجمه ابوذر] به برکت بی صبریش، تصادف کردیم.
[ترجمه Rei] به خاطر بی صبریش، تصادف کردیم
[ترجمه ترگمان] با تشکر از his یه حادثه داشتیم[ترجمه گوگل] با تشکر از بی قراری، ما یک تصادف داشتیم
• in gratitude towards, because of
جملات نمونه
1. I wish to express my thanks to you for instructing my child.
[ترجمه ترگمان]می خواهم از شما تشکر کنم که به بچه من تعلیم دادید
[ترجمه گوگل]می خواهم به خاطر آموزش فرزندم از شما تشکر کنم
[ترجمه گوگل]می خواهم به خاطر آموزش فرزندم از شما تشکر کنم
2. The family sent a heartfelt message of thanks to everyone who helped.
[ترجمه ترگمان]خانواده یک پیام صمیمانه از همه کسانی که کمک کردند فرستاد
[ترجمه گوگل]خانواده از هر کسی که به شما کمک می کند، از شما تشکر می کند
[ترجمه گوگل]خانواده از هر کسی که به شما کمک می کند، از شما تشکر می کند
3. Everyone knows now, thanks to Ken's loose tongue .
[ترجمه ترگمان]حالا همه میدونن، با تشکر از زبون باز کن کن
[ترجمه گوگل]اکنون همه می دانند، به لطف زبان شل کن
[ترجمه گوگل]اکنون همه می دانند، به لطف زبان شل کن
4. I would like to propose a vote of thanks to our host.
[ترجمه ترگمان]من مایلم به لطف میزبان یک رای بدهم
[ترجمه گوگل]من می خواهم یک رأی از لطف میزبان خود را ارائه دهم
[ترجمه گوگل]من می خواهم یک رأی از لطف میزبان خود را ارائه دهم
5. My sincere thanks to you for being my child's teacher.
[ترجمه ترگمان]از صمیم قلب از شما به خاطر اینکه معلم بچه من هستید تشکر می کنم
[ترجمه گوگل]لطف صادقانه شما برای معلم فرزند من
[ترجمه گوگل]لطف صادقانه شما برای معلم فرزند من
6. My heartfelt thanks to you, dear teacher. On the voyage of life, you have kindled the light of hope for me. What you have done enriches my mind and broadens my view. On this day I honour you sincerely.
[ترجمه ترگمان] از صمیم قلب ازت ممنونم، معلم عزیز در سفر زندگی، تو نور امید را برای من روشن کرده ای کاری که تو کردی به ذهنم خطور کرد و view را خرد کرد از این به بعد صمیمانه به شما افتخار می کنم
[ترجمه گوگل]با سپاس فراوان از شما، معلم عزیز در سفر زندگی، نور امید را برای من روشن کرده است آنچه انجام داده اید، ذهن من را غنی می کند و دیدگاه من را گسترش می دهد در این روز من به شما صادقانه احترام می گذارم
[ترجمه گوگل]با سپاس فراوان از شما، معلم عزیز در سفر زندگی، نور امید را برای من روشن کرده است آنچه انجام داده اید، ذهن من را غنی می کند و دیدگاه من را گسترش می دهد در این روز من به شما صادقانه احترام می گذارم
7. A big thanks to all of you who supported our fund-raising campaign.
[ترجمه ترگمان]تشکر بزرگی از همه کسانی که از کمپین جمع آوری سرمایه ما حمایت کرده اند
[ترجمه گوگل]لطف بزرگی به همه شما که از کمپین جمع آوری بودجه حمایت کردید
[ترجمه گوگل]لطف بزرگی به همه شما که از کمپین جمع آوری بودجه حمایت کردید
8. Thanks to you, I was saved from drowning.
[ترجمه ابوذر] به لطف شما، از غرق شدن نجات پیدا کردم.
[ترجمه ترگمان] با تشکر از تو، از غرق شدن جون سالم به در بردم[ترجمه گوگل]با تشکر از شما، من از غرق شدن نجات یافتم
9. I am feeling better now, no thanks to you.
[ترجمه ترگمان]حالا حالم بهتر شده، نه به لطف تو
[ترجمه گوگل]من الان احساس خوبی دارم، نه از شما متشکرم
[ترجمه گوگل]من الان احساس خوبی دارم، نه از شما متشکرم
10. Thanks to a new EU directive, insecticide labelling will be more specific.
[ترجمه ترگمان]با توجه به دستور جدید اتحادیه اروپا، برچسب زدن حشره کش خاص خواهد بود
[ترجمه گوگل]با تشکر از یک دستورالعمل اتحادیه اروپا، برچسب زدن حشره کش بیشتر مشخص خواهد شد
[ترجمه گوگل]با تشکر از یک دستورالعمل اتحادیه اروپا، برچسب زدن حشره کش بیشتر مشخص خواهد شد
11. Thanks to a large gift from an anonymous donor, the charity was able to continue its work.
[ترجمه ترگمان]با تشکر از یک هدیه بزرگ از یک اهدا کننده ناشناس، موسسه خیریه توانست ادامه کارش را ادامه دهد
[ترجمه گوگل]با تشکر از یک هدیه بزرگ از ناشر ناشناس، خیریه قادر به ادامه کار خود بود
[ترجمه گوگل]با تشکر از یک هدیه بزرگ از ناشر ناشناس، خیریه قادر به ادامه کار خود بود
12. Thanks to your mistake, I'm £500 to the bad!
[ترجمه ابوذر] به لطف اشتباه شما، 500 پوند ضرر کردم!
[ترجمه ترگمان]ممنون از اشتباه شما، من ۵۰۰ پوند به بدی دارم![ترجمه گوگل]با تشکر از اشتباه من، من 500 پوند به بد!
13. Some ski resorts opened early, thanks to a late-October snowstorm.
[ترجمه ترگمان]برخی از تفریحگاه های اسکی، به لطف طوفان برف اواخر اکتبر، باز شدند
[ترجمه گوگل]برخی از استراحتگاه های اسکی در اوایل اکتبر افتتاح شد
[ترجمه گوگل]برخی از استراحتگاه های اسکی در اوایل اکتبر افتتاح شد
14. We gave thanks to God for all our blessings.
[ترجمه ترگمان]خدا رو شکر که همه blessings رو از دست دادیم
[ترجمه گوگل]ما برای تمام برکت های ما از خدا سپاسگزاریم
[ترجمه گوگل]ما برای تمام برکت های ما از خدا سپاسگزاریم
15. You must pen a letter of thanks to your uncle.
[ترجمه ترگمان]باید با تشکر از عمویتان یک نامه بنویسی
[ترجمه گوگل]شما باید نامه ای به لطف عموی خود را بنویسید
[ترجمه گوگل]شما باید نامه ای به لطف عموی خود را بنویسید
پیشنهاد کاربران
به لطفِ - به مددِ - به دلیلِ - از آنجایی که - از طریق - درحالیکه
بواسطه اینکه ، به علت اینکه ، در نتیجه اینکه ، در اثر اینکه .
به لطف، از صدقه سر
به برکت
به لطفِ
به پشتوانه ی
به مددِ
به یاریِ
به واسطه ی
به پشتوانه ی
به مددِ
به یاریِ
به واسطه ی
کلمات دیگر: