وقتی جمعیت زیادی باهم وارد جایی می شوند
pour in
پیشنهاد کاربران
اصطلاح )
هجوم آوردن، ریختن ( به یک جایی )
سرازیر شدن،
As soon as the doors opened, the waiting shoppers poured in and ran for the bargain bins
به محض باز شدن دربها، مشتریان منتظر هجوم آورده و به سمت سبدهای حراج دویدند
Applications for the government's new low - interest student loans have been pouring in
درخواست ها برای ( دریافت ) وامهای دانشجویی کم بهره دولتی جدید، در حال سرازیر شدن بوده است.
هجوم آوردن، ریختن ( به یک جایی )
سرازیر شدن،
As soon as the doors opened, the waiting shoppers poured in and ran for the bargain bins
به محض باز شدن دربها، مشتریان منتظر هجوم آورده و به سمت سبدهای حراج دویدند
Applications for the government's new low - interest student loans have been pouring in
درخواست ها برای ( دریافت ) وامهای دانشجویی کم بهره دولتی جدید، در حال سرازیر شدن بوده است.
سرازیر شدن
کلمات دیگر: