1. I went on a refresher course on new techniques in design to bring myself up to date.
[ترجمه ترگمان]من به یک دوره جدید برای تکنیک های جدید در طراحی رفتم تا خودم را به روز بیاورم
[ترجمه گوگل]من در دوره جدیدی در زمینه تکنیک های جدید در طراحی شرکت کردیم تا خودم را به روز نگه دارم
2. She had been on a refresher course.
[ترجمه ترگمان]البته او دوباره ذهنش را عوض کرده بود
[ترجمه گوگل]او در دوره بازآموزی بوده است
3. Vast initial and refresher training programmes have been set up.
[ترجمه ترگمان]برنامه های آموزشی initial و تجدید پذیر گسترده شده اند
[ترجمه گوگل]برنامه های آموزش ابتدایی و آموزش مجدد تنظیم شده اند
4. Men in blackface threw down a refresher before returning to their roles.
[ترجمه ترگمان]مردان در blackface قبل از بازگشت به نقش ها، یک یادآوری مجدد را به پایین پرتاب کردند
[ترجمه گوگل]مردان در سیاهپوستان قبل از بازگشت به نقش خود، تجدید حیات را رها کردند
5. For trainers or practising professionals needing a refresher course.
[ترجمه ترگمان]برای مربیان یا حرفه ای که به یک دوره جدید نیاز دارند
[ترجمه گوگل]برای مربیان و یا تمرین حرفه ای نیاز به یک دوره بازنگری
6. For those unexpected close encounters, breath refresher capsules can be a real life-saver.
[ترجمه ترگمان]برای آن برخوردهای نزدیک غیر منتظره، کپسول های شبیه نفس، می توانند یک نجات دهنده زندگی واقعی باشند
[ترجمه گوگل]کپسول های بازسازی تنفس برای کسانی که در معرض مواجهه های غیرمنتظره قرار دارند می توانند یک زندگی واقعی باشند
7. Or just need a refresher course on what goes into one?
[ترجمه ترگمان]یا فقط نیاز دارم دوباره بگم جریان چیه؟
[ترجمه گوگل]یا فقط نیاز به یک دوره تجدید نظر در مورد چه چیزی به یکی است؟
8. Updated refresher training sessions were held for plant operators and new reporting procedures brought in to cover routine monitoring.
[ترجمه ترگمان]جلسات آموزشی به روز شده برای اپراتورهای کارخانه و روش های گزارش دهی جدید برای پوشش نظارت روتین انجام شد
[ترجمه گوگل]جلسات تمرینی آموزش مجدد تمرین برای اپراتورهای کارخانه و روش های گزارش جدیدی که برای پوشش دادن نظارت روزمره در نظر گرفته شده بود، برگزار شد
9. Mankiw, Gregory. " A Quick Refresher Course in Macroeconomics. "
[ترجمه ترگمان]Mankiw، گریگوری، یک دوره راهنمایی سریع در Macroeconomics \"
[ترجمه گوگل]منکی، گرگوری یک دوره بازبینی سریع در اقتصاد کلان '
10. "It's time for motorists to take a refresher in map-reading skills," said Scott Sinclair of national mapping agency Ordnance Survey.
[ترجمه ترگمان]اسکات Sinclair از نقشه برداری از اداره نقشه برداری ملی گفت: \" زمان برای رانندگان برای یادآوری مهارت های خواندن نقشه زمان است \"
[ترجمه گوگل]اسکات سینکلر از اداره ملی ارزیابی نقشه برداری می گوید: 'وقت رانندگان این است که مهارت های خواندن نقشه را یاد بگیرند
11. So we encourage our employees to refresher course.
[ترجمه ترگمان]بنابراین ما کارمندان خود را به دوره جدید تشویق می کنیم
[ترجمه گوگل]بنابراین، کارکنان ما را تشویق می کنیم تا دوره تازه ای را شروع کنند
12. I took the refresher courses during my holidays, because study bring me happy and substantial.
[ترجمه ترگمان]من دوره های یادآوری را در طول تعطیلات خود گرفتم، چون مطالعه من را خوشحال و قابل توجه کرد
[ترجمه گوگل]من در دوره تعطیلات دوره های بازپرسی را گرفتم، زیرا تحصیل من را خوشحال و قابل توجه می کند
13. It also ran 18 refresher and re - certification courses for 231 ambulance personnel.
[ترجمه ترگمان]این اداره همچنین ۱۸ مربی جدید و دوره های صدور گواهی نامه را برای ۲۳۱ تن از پرسنل آمبولانس اجرا کرد
[ترجمه گوگل]همچنین 23 دوره آموزش مجدد و مجددا برای 231 پرسنل آمبولانس اجرا شد
14. Americans need a refresher course on the American dream.
[ترجمه ترگمان]آمریکایی ها به یک دوره جدید برای رویای آمریکایی نیاز دارند
[ترجمه گوگل]آمریکایی ها نیاز به یک دوره تجدید نظر در رویای آمریکایی دارند